گنجور

شمارهٔ ۲۸

نگار من چو تو زیبا نگار بسیار است
نگار سرو قد و گلعذار بسیار است
تو گر به من نشوی دوست، دوست، هست بسی
تو گر به من نشوی یار، یار، بسیار است
مکن ز لطف کمم ناامید کز تو مرا
امید در دل امیدوار، بسیار است
در این دیار برای تو مانده ام ورنه
بدهر یار پر است و دیار، بسیار است
هزار خار جفا در دلم شکست از تو
همان به دل ز توام خار خار، بسیار است
ز گاه گاه که یادم کنی تو خوشنودم
که این هم از تو فراموشکار، بسیار است
بشغل عشق ترا شغلها خوش است رفیق
وگرنه شغل فراوان و کار، بسیار است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگار من چو تو زیبا نگار بسیار است
نگار سرو قد و گلعذار بسیار است
هوش مصنوعی: عزیز من، مانند تو زیبا و دلنشین بسیارند. انسان‌های خوش‌هیکل و گلگون‌رو زیاد هستند.
تو گر به من نشوی دوست، دوست، هست بسی
تو گر به من نشوی یار، یار، بسیار است
هوش مصنوعی: اگر تو به من دوست نباشی، دوستان زیادی دارم؛ و اگر تو به من یار نباشی، یاران زیادی دارم.
مکن ز لطف کمم ناامید کز تو مرا
امید در دل امیدوار، بسیار است
هوش مصنوعی: از لطف تو ناامید نشوم، چون در دل من امیدهای زیادی به تو وجود دارد.
در این دیار برای تو مانده ام ورنه
بدهر یار پر است و دیار، بسیار است
هوش مصنوعی: در این سرزمین تنها به خاطر تو مانده‌ام، در حالی که در تمام دنیا یاران و مکان‌های زیادی وجود دارد.
هزار خار جفا در دلم شکست از تو
همان به دل ز توام خار خار، بسیار است
هوش مصنوعی: در دل من به خاطر بدی‌هایی که از تو دیدم، درد و رنج زیادی ایجاد شده است. بهتر است که نه احساساتم را برای تو بیان کنم و نه به تو وابسته شوم، چون آسیب‌هایی که از تو خورده‌ام بسیار است.
ز گاه گاه که یادم کنی تو خوشنودم
که این هم از تو فراموشکار، بسیار است
هوش مصنوعی: هر از گاهی که به یادم می‌افتی، خوشحال می‌شوم. این هم نشان‌دهنده‌ی فراموشکاری توست که برای من، بسیار ارزشمند است.
بشغل عشق ترا شغلها خوش است رفیق
وگرنه شغل فراوان و کار، بسیار است
هوش مصنوعی: رفیق، اگر به عشق مشغول شوی، مشاغل دیگر برایت خوشایند خواهد بود؛ وگرنه کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد.