گنجور

شمارهٔ ۱۹

اهل وطن بهم همه یارند و من غریب
هرگز کسی ندیده کسی در وطن غریب
جز من به کوی او که غریبم ز بی کسی
بلبل ندیده کس به حریم چمن غریب
یوسف صفت ز شهر سفر کرده یار و من
یعقوب وار مانده به بیت الحزن غریب
شیرین به آشنائی خسرو نهاده دل
جان می کند به کوه بلا کوه کن غریب
بیگانه ای ز من همه جا ورنه بابسی
در خلوت آشنایی و در انجمن غریب
تیرت گذشت اگر ز دل من غریب نیست
باشد مدام ماندن جان در بدن غریب
از معنی غریب نو آئین رفیق هست
در گوش‌ها چو حرف وفا شعر من غریب

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اهل وطن بهم همه یارند و من غریب
هرگز کسی ندیده کسی در وطن غریب
هوش مصنوعی: در سرزمین خود، همه افراد با یکدیگر دوست و همراه هستند، اما من که غریب هستم، هیچ‌کس را ندیده‌ام که در وطنش احساس تنهایی کند.
جز من به کوی او که غریبم ز بی کسی
بلبل ندیده کس به حریم چمن غریب
هوش مصنوعی: در کوی محبوب، تنها من هستم که به خاطر احساس تنهایی‌ام غریب به نظر می‌رسم؛ حتی بلبل هم در باغ به سراغ کسی نرفته است و او هم غریب است.
یوسف صفت ز شهر سفر کرده یار و من
یعقوب وار مانده به بیت الحزن غریب
هوش مصنوعی: یارم که مانند یوسف زیبا و دلنشین است از دیاری دور سفر کرده، و من مانند یعقوب، غمگین و تنها در خانه‌ام مانده‌ام.
شیرین به آشنائی خسرو نهاده دل
جان می کند به کوه بلا کوه کن غریب
هوش مصنوعی: شیرین با آشنایی خسرو، دلش را در خطر قرار داده و جانش را به دردسر می‌اندازد، مانند کوهی از بلا که بر دوش غریبه‌ای سنگینی می‌کند.
بیگانه ای ز من همه جا ورنه بابسی
در خلوت آشنایی و در انجمن غریب
هوش مصنوعی: من در هر جا غریب و بیگانه‌ام، اما در خلوت خودم، با نزدیکان و آشنایانم آشنا هستم و در جمع هم، مانند یک غریبه به نظر می‌رسم.
تیرت گذشت اگر ز دل من غریب نیست
باشد مدام ماندن جان در بدن غریب
هوش مصنوعی: اگر تیر تو از دل من بگذرد، غریب نیست، چرا که همیشه آزار روح در این بدن غریب باقی می‌ماند.
از معنی غریب نو آئین رفیق هست
در گوش‌ها چو حرف وفا شعر من غریب
هوش مصنوعی: رفیق من، در گوش‌ها به گونه‌ای صحبت می‌کند که گویی به مفهوم تازه و ناآشنا اشاره دارد؛ مثل آنکه سخن از وفا باشد، اما شعر من به نوعی بیگانه و دور از فهم است.