هوش مصنوعی: ای پری زیبا، حیف است که به محبت کسی بپردازی که رقیب تو دیو است. تو با زیبایی و لطافت خود کجا و آن رقیب زشت کجا؟

هوش مصنوعی: دوست دیرینه‌ی من، از آنچه که می‌بینم در شگفتم. چطور ممکن است که کسی که مدت‌هاست با او آشنا بوده‌ام، به‌راحتی به تو نزدیک شده و زود با تو آشنا شود؟ در حالی که من هنوز در حسرت آشنایی با تو هستم.

هوش مصنوعی: تا کی باید به رقیب فکر کنم؟ ای کاش یا من از کوی تو دور شوم یا اینکه رقیب از میان برود.

هوش مصنوعی: اگرچه عشق محبوب درد و رنجی جانسوز است، ای خدا، نگذار که رقیب نیز به چنین رنجی مبتلا شود.

هوش مصنوعی: هیچ رقیبی برایم وجود ندارد، ای خدا، زیرا نزد یارم هیچ شأن و عزیزتی برای من نیست. تنها دلتنگی و حسرت برای رقیب در دلم باقی مانده است.

هوش مصنوعی: اگر از سرنوشت بد خود نجات پیدا کنم، ممکن است با یارم مواجه شوم، در حالی که دیگران در پیش رو هستند و رقیب پشت سرم قرار دارد.

هوش مصنوعی: این قتل و کشتن، به نوعی دیگر است که در آن، مرگ من به همراهی دوست احساس می‌شود، ولی برای دشمن و رقیب، این کشتن جایز نیست.