شمارهٔ ۷۴ - روش آفرینش
سخن گفت با خویش، دلوی بنخوت
که بی من، کس از چه ننوشیده آبی
ز سعی من، این مرز گردید گلشن
ز گلبرگ پوشید گلبن ثیابی
نیاسودم از کوشش و کار کردن
نصیب من آمد ایاب و ذهابی
برآشفت بر وی طناب و چنین گفت
به خیره نبستند بر تو طنابی
نه از سعی و رنج تو، کز زحمت ماست
اگر چهر گل را بود رنگ و تابی
شنیدند ناگه درین بحث پنهان
ز دهقان پیر، آشکارا عتابی
که آسان شمردید این رمز مشکل
نکردید نیکو سؤال و جوابی
دبیران خلقت، درین کهنه دفتر
نوشتند هر مبحثی را کتابی
اگر دست و بازو نکوشد، شما را
چه رای خطا و چه فکر صوابی
ز باران تنها، چمن گل نیارد
بباید نسیم خوش و آفتابی
بهر جا چراغی است، روغنش باید
بود کار هر کارگر را حسابی
اگر خون نگردد، نماند وریدی
اگر گل نروید، نباشد گلابی
یکی کشت تاک و یکی چید انگور
یکی ساخت زان سرکهای یا شرابی
بکوه ار نمیتافت خورشید تابان
بمعدن نمیبود لعل خوشابی
نشستند بسیار شب، خار و بلبل
که تا غنچهای در چمن کرد خوابی
برای خوشیهای فصل بهاران
خزان و زمستان کنند انقلابی
ز آهو دل، از مطبخی دست سوزد
که تا گردد آماده، روزی کبابی
بسی کارگر باید و کار، پروین
در آبادی هر زمین خرابی
شمارهٔ ۷۳ - روح آزرده: به شکوه گفت جوانی فقیر با پیریشمارهٔ ۷۵ - زاهد خودبین: آن نشنیدید که در شیروان
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سخن گفت با خویش، دلوی بنخوت
که بی من، کس از چه ننوشیده آبی
هوش مصنوعی: دلوی با خود صحبت کرد و در دلش گفت: بدون من، هیچکس از چه چیزی آب نخورده است.
ز سعی من، این مرز گردید گلشن
ز گلبرگ پوشید گلبن ثیابی
هوش مصنوعی: به خاطر تلاش و کوشش من، این منطقه به باغی زیبا تبدیل شده که پر از گلهای رنگارنگ است و مانند باغی پوشیده از گلهای بهاری به نظر میرسد.
نیاسودم از کوشش و کار کردن
نصیب من آمد ایاب و ذهابی
هوش مصنوعی: من از تلاش و کار کردن خسته نشدم و برکت زندگیام به رفت و آمد و تلاشهای من مربوط میشود.
برآشفت بر وی طناب و چنین گفت
به خیره نبستند بر تو طنابی
هوش مصنوعی: او عصبی شد و با طنابی که در دست داشت، گفت: بر تو هیچ چیزی نبستهاند که این گونه معذب به نظر میرسی.
نه از سعی و رنج تو، کز زحمت ماست
اگر چهر گل را بود رنگ و تابی
هوش مصنوعی: نه از تلاش و زحمات توست که گل، رنگ و زیبایی دارد، بلکه زیبایی آن نتیجه زحمت و تلاش ماست.
شنیدند ناگه درین بحث پنهان
ز دهقان پیر، آشکارا عتابی
هوش مصنوعی: ناگهان در این گفتگوی پنهانی، کشاورز پیر عتابی را به روشنی بیان کرد.
که آسان شمردید این رمز مشکل
نکردید نیکو سؤال و جوابی
هوش مصنوعی: شما این مسأله را خیلی ساده گرفتید و نه تنها به خوبی سؤال نکردید، بلکه جوابی هم نگرفتید.
دبیران خلقت، درین کهنه دفتر
نوشتند هر مبحثی را کتابی
هوش مصنوعی: آفرینندگان جهان، در این دفتر قدیمی هر موضوعی را به صورت یک کتاب ثبت کردهاند.
اگر دست و بازو نکوشد، شما را
چه رای خطا و چه فکر صوابی
هوش مصنوعی: اگر تلاش و کوشش نکنید، نه تصمیمات نادرستی به شما کمک میکند و نه اندیشههای درست.
ز باران تنها، چمن گل نیارد
بباید نسیم خوش و آفتابی
هوش مصنوعی: چمن تنها با باران به تنهایی نمیتواند گل بدهد؛ بلکه نیازمند نسیم لطیف و آفتاب هم هست تا شکوفا شود.
بهر جا چراغی است، روغنش باید
بود کار هر کارگر را حسابی
هوش مصنوعی: هر جا که نوری وجود دارد، باید منبع آن نیز تامین باشد. هر کسی باید حساب و کتاب ویژهای برای کار خود داشته باشد.
اگر خون نگردد، نماند وریدی
اگر گل نروید، نباشد گلابی
هوش مصنوعی: اگر خون تولید نشود، وریدی نیز باقی نخواهد ماند و اگر گل نروید، گلابی وجود نخواهد داشت.
یکی کشت تاک و یکی چید انگور
یکی ساخت زان سرکهای یا شرابی
هوش مصنوعی: یک نفر درخت مو کاشت و نفر دیگری انگور برداشت کرد. یکی از آن انگورها سرکه یا شراب درست کرد.
بکوه ار نمیتافت خورشید تابان
بمعدن نمیبود لعل خوشابی
هوش مصنوعی: اگر خورشید در کوه نمیتابید، لعل خوشرنگ در معدن وجود نداشت.
نشستند بسیار شب، خار و بلبل
که تا غنچهای در چمن کرد خوابی
هوش مصنوعی: بلبل و خار در طول شبهای زیادی در کنار هم نشستهاند و منتظرند تا ببینند آیا غنچهای در چمن خوابش میبرد یا نه.
برای خوشیهای فصل بهاران
خزان و زمستان کنند انقلابی
هوش مصنوعی: برای لذت بردن از شادیهای بهار، زمستان و پاییز تلاش میکنند تا تغییراتی ایجاد کنند.
ز آهو دل، از مطبخی دست سوزد
که تا گردد آماده، روزی کبابی
هوش مصنوعی: دل آهو در دستان آشپز میسوزد تا اینکه در روزی خاص آماده شود و به کبابی تبدیل شود.
بسی کارگر باید و کار، پروین
در آبادی هر زمین خرابی
هوش مصنوعی: برای آباد کردن هر سرزمینی که به ویرانی دچار است، نیاز است که تعداد زیادی از کارگران تلاش کنند و سختی کار را به جان بخرند.