شمارهٔ ۷ - آرزوی پرواز
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
آرزوی پرواز به خوانش طوبی برزگر
آرزوی پرواز به خوانش زهرا شیبانی
شمارهٔ ۷ - آرزوی پرواز به خوانش عندلیب
حاشیه ها
این داستانی پند اموز است که می توان به جوان گفت که انجام برخی کار ها برایت زود وخطر دارد اگر صبر کنی به موقع ان کار هایی را که اکنون تورا منع می کردیم می توانی به راحتی انجام بدهی.
شعر مذکور ، شعری است پر معنا و حتی در سال چهارم دبستان یکی از دروس کتاب فارسی همان سال محسوب می شد
عالی بود خیلی خیلی ممنونم ازشما
جالب بود
عالی
عالیhttp://ganjoor.net/parvin/divanp/mtm/sh7/trackback/
شعری بسیار پند آموز است. از خواندن آن بسیار لذت می برم.
عالی بود.
شعر زیبایی است.من به این شعر علاقه مندم و ان را حفظم.
بهترین شعری بود که تا به حال خوانده ام.
بیت 22مصرع اول "و" وصل اشتباه است بجای آن ویرگول "،" صحیح است متن درست این است
من اینجا چون نگهبانم ، توچون گنج
سلام من هر وقت این شعر رامیخوانم ناخواگاه گریه ام میگیردچون مرابه فکر سختی هایی که بدرم برای من و خواهر برادرانم کشید می اندازدومن بیشتر از هر چیزی پروین اعتصامی به خاطر این شعر دوست دارم
سلام اینجا من در چند دیوان نگاه کردم ولی بازهم شک دارم ز نوکاران که خواهد کارِ بسیار یا کار بسیار چون اگر با کسره حساب کنیم بسیار صفت است ولی اگر بدون کسره باشد بسیار قید است
من نمی دونم چرا ولی یه حس عاشقانه نسبت به پروین دارم.
بیت "من اینجا چون نگهبانم و تو چون گنج" درست تر است که به صورت "من اینجا چون نگهبانم تو چون گنج" اصلاح شود.
در مصرع "بدن خردی نیاید از تو کاری" به نظرم "بدان" درست است یعنی "بدان خردی نیاید از تو کاری"
خیلی قشنگ بود
بسیلر زیبا. درود بی کران بر آن بانوی بزرگوار.
خیلی عالی بود
ایکاش در کتابهای درسی از اینگونه شعر های آموزنده منوشتند وشعر های بی معنی راحذف می کردند
خیلی شعر خوبیه من که خیلی دوستش دارم . خلاصه 15 بیتی این شعر توی کتاب فارسی هفتم هم هست.
مصرع
"بدن خردی نیاید از تو کاری"
طبق دیوان پروین اعتصامی نشر محمد به صورت
"بدین خردی نیاید از تو کاری"
میباشد
ببینی سحربازیهای گردون...
در واقع: 'ببینی سحر و بازی های گردون' درست است.
من اینجا چون نگهبانم و تو چون گنج
در واقع: " من اینجا چون نگهبانم تویی گنج" درست است.
نهای تا زاشیان امن دلتنگ؟
کسی می دونه مفهوم دقیق این مصرع چیست؟
سپاسگزارم .
در پاسخ دوست ارجمندمان عرص می کنم:
”نه ای تا زآشیان امن دلتنگ” یعنی تا وقتی که از خانه امن خود (در. ابنجا آشیانه پرنده) دلزده و سیر نشده ای و آن را دوست داشته باشی ...( در مصراع بعد، جواب این شرط است که: در امان خواهی بود و سنگی بر بالت زده نمی شود و ...)
[توصیه بزرگ خانواده است به خردسالان و نوجوانان که گاهی از خانه امن پدری گریزان می شوند و می خواهند پیش از زمان مناسب، آن را ترک کنند]
امیدوارم در روشن شدن معنی، کمکی کرده باشد
با سلام.بیت 11.بدین به جای بدن صحیح است.با تشکر فراوان از مطالب این سایت....
این شعر راجع به تکامل تدریجی است. برای رسیدن به هر خواسته ای باید تکامل را طی کرد. مصداق کسانی است که می خواهند یک شبه کل راه زندگی را طی کنند. کسی که از کودکی اش لذت نمی بارد باورش این است که لذت زندگی در بزرگسال بودن است. عجله باعث می شود از آنچه داریم استفاده خوب نکنیم. چون فکر می کنیم زندگی با رسیدن به یک چیز خاص شروع می شود.
سلام در جواب دوست عزیزی که فرمودنددر کتب درسی از قبیل این شعر نیست . در کتاب ادبیات پایه هفتم این شعر رو تقریبا کامل و به شیوه ای که برای بچه ها قابل فهم باشه گذاشتن . خوده بنده حدودا پنج سال پیش این شعر رو در کتاب ادبیات گذراندم
درود بر شما، معنای بیت شماره 25 رو میشه بگید؟
درود بر شما ؛
معنی این است:
تا زمانی که از این آشیان و لانه و خانه امن دلت تنگ نشه و نگیره و یعنی اینکه از اینجا خسته نشی از اون سنگ و چوب هایی که کودکان و بچه های شیطون بهت پرتاب میکنن و ... هیچ گزند و آسیبی و رنجی به تو وارد نمیشه ...یعنی تا وقتی که پیش من هستی و تو همین جا در امن و امانی از آزارها...
درود دوباره
رحمت خدا به روح این بانوی فرهیخته. بنده از اشعار ایشان در منبرها استفاده میکنم.
اعتماد به خدا پیوند به وبگاه بیرونی
- بیت 11: بدن خردی نیاید از تو کاری / به پشت عقل باید بردباری [ بدین، درست است]
- بیت 22: من اینجا چون نگهبانم و تو چون گنج / ترا آسودگی باید، مرا رنج [وزن مصرع اول یه کم بهم ریخته. به نظرم به جای واو، "و" باید ویرگول گذاشت تا وزن و آهنگ شعر درست در بیاد
نگردد شاخک بی بن برومند / ز تو سعی و عمل باید، ز من پند
این بیت زیبا مرا به یاد این می اندازد [هر چند سکندر زمانی ولی بی پیر به ظلمات مرو]
ما باید همیشه خودمان را چون کبوتر بچه بدانیم و به دنبال پند باشیم. هم پند شنو باشیم و هم آن را به کار ببندیم تا در قیامت حسرت نخوریم. جهنمیها فریاد میزنند: لَو کُنا نَسمع او نَعقل ما کنا فی اصحاب السعیر] اگر می شنیدیم و تعقل می کردیم الان اینجا [جهنم] نبودیم.
از این آرامگه وقتی کنی یاد/ که آبش برده خاک و باد بنیاد
یعنی وقتی قدر این آشیانه امن و آرام را خواهی دانست که از دستش بدی.
به یاد بیت دیگری از بانو پروین افتادم:
جوانی نکو دار که این مرغ زیبا نماند در این خانه استخوانی.
الان که جوانی و خوشی، حواست نیست. وقتی که جوانی را پشت سر گذاشتی، یاد جوانی خواهی کرد.