شمارهٔ ۵۷ - دزد خانه
حکایت کرد سرهنگی به کسری
که دشمن را ز پشت قلعه راندیم
فراریهای چابک را گرفتیم
گرفتاران مسکین را رهاندیم
به خون کشتگان، شمشیر شستیم
بر آتشهای کین، آبی فشاندیم
ز پای مادران کندیم خلخال
سرشک از دیدهٔ طفلان چکاندیم
ز جام فتنه، هر تلخی چشیدیم
همان شربت به بدخواهان چشاندیم
بگفت این خصم را راندیم، اما
یکی زو کینهجو تر، پیش خواندیم
کجا با دزد بیرونی درافتیم
چو دزد خانه را بالا نشاندیم
ازین دشمن در افکندن چه حاصل
چو عمری با عدوی نفس ماندیم
ز غفلت، زیر بار عجب رفتیم
ز جهل، این بار را با خود کشاندیم
نداده ابره را از آستر فرق
قبای زندگانی را دراندیم
درین دفتر، به هر رمزی رسیدیم
نوشتیم و به اهریمن رساندیم
دویدیم استخوانی را ز دنبال
سگ پندار را از پی دواندیم
فسون دیو را از دل نهفتیم
برای گرگ، آهو پروراندیم
پلنگی جای کرد اندر چراگاه
همانجا گلهٔ خود را چراندیم
ندانستیم فرصت را بدل نیست
ز دام، این مرغ وحشی را پراندیم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حکایت کرد سرهنگی به کسری
که دشمن را ز پشت قلعه راندیم
هوش مصنوعی: سرهنگ به کسری خبر داد که ما دشمن را از پشت قلعه عقب راندیم و به این پیروزی دست پیدا کردیم.
فراریهای چابک را گرفتیم
گرفتاران مسکین را رهاندیم
هوش مصنوعی: ما توانستیم دوندگان چابک را به دام بیاندازیم و در عوض، به کمک افراد بیپناه و مستضعف بشتابیم.
به خون کشتگان، شمشیر شستیم
بر آتشهای کین، آبی فشاندیم
هوش مصنوعی: با خون شهیدان، شمشیرهای خود را پاک کردیم و بر آتشهای دشمنی، آب ریختیم.
ز پای مادران کندیم خلخال
سرشک از دیدهٔ طفلان چکاندیم
هوش مصنوعی: ما از پای مادران جواهرات را برداشتیم و اشکهای بچهها را به زمین ریختیم.
ز جام فتنه، هر تلخی چشیدیم
همان شربت به بدخواهان چشاندیم
هوش مصنوعی: از جام پر از زهر و مشکل، هر تلخی که تجربه کردیم، همان تلخی را به دشمنانمان چشاندیم.
بگفت این خصم را راندیم، اما
یکی زو کینهجو تر، پیش خواندیم
هوش مصنوعی: گفتیم این دشمن را شکست دادیم، اما یکی دیگر که بیشتر از او کینهجو است، به پیش داریم.
کجا با دزد بیرونی درافتیم
چو دزد خانه را بالا نشاندیم
هوش مصنوعی: ما چرا باید با دزد خارجی درگیر شویم وقتی که خودمان دزد داخلی را در خانهمان پذیرفتهایم؟
ازین دشمن در افکندن چه حاصل
چو عمری با عدوی نفس ماندیم
هوش مصنوعی: از دشمنی چه فایدهای داریم وقتی تمام عمر با دشمن داخلی خود، یعنی نفس، دست و پنجه نرم کردهایم؟
ز غفلت، زیر بار عجب رفتیم
ز جهل، این بار را با خود کشاندیم
هوش مصنوعی: از روی بیخبری و خودبینی، زیر بار درشتی افتادیم و به خاطر نادانی، این بار سنگین را با خود حمل کردیم.
نداده ابره را از آستر فرق
قبای زندگانی را دراندیم
هوش مصنوعی: زندگی را با چیزهای بیارزش و ناپایدار پر نکردهایم و در حقیقت، در تلاشیم تا بر زیباییها و لایههای عمیقتر آن تمرکز کنیم.
درین دفتر، به هر رمزی رسیدیم
نوشتیم و به اهریمن رساندیم
هوش مصنوعی: در این دفتر، هر چیزی که به آن پی بردیم را ثبت کردیم و به دست دشمنان رساندیم.
دویدیم استخوانی را ز دنبال
سگ پندار را از پی دواندیم
هوش مصنوعی: ما به دنبال استخوانی دویدیم که سگ تصور میکرد از آن خود است.
فسون دیو را از دل نهفتیم
برای گرگ، آهو پروراندیم
هوش مصنوعی: ما در دل خود جادو و سحر دیوان را پنهان کردیم و برای گرگ، آهو را بزرگ کردیم.
پلنگی جای کرد اندر چراگاه
همانجا گلهٔ خود را چراندیم
هوش مصنوعی: یک پلنگ در چراگاهی ساکن شد و همانجا گلهاش را چرا کرد.
ندانستیم فرصت را بدل نیست
ز دام، این مرغ وحشی را پراندیم
هوش مصنوعی: ما درکی از لحظات مناسب نداشتیم و متوجه نشدیم که این مرغ وحشی را نبايد از دام آزاد میکردیم.
حاشیه ها
1394/08/17 13:11
در این قطعه پروین،دشمن درون که همان نفس اماره است را بسیار خطرناک تر از متهاجم بیرونس می داند.و در ابیات انتهایی کسانی را که زمینه ی نافرمانی از حق و پاگذاشتن در وادی عصیان را برای خود مهیا می کنند ملامت و سرزنش می کند.