گنجور

شمارهٔ ۴۰ - توشهٔ پژمردگی

لاله‌ای با نرگس پژمرده گفت
بین که ما رخساره چون افروختیم
گفت ما نیز آن متاع بی بدل
شب خریدیم و سحر بفروختیم
آسمان، روزی بیاموزد ترا
نکته‌هائی را که ما آموختیم
خرمی کردیم وقت خرمی
چون زمان سوختن شد سوختیم
تا سفر کردیم بر ملک وجود
توشهٔ پژمردگی اندوختیم
درزی ایام زان ره میشکافت
آنچه را زین راه، ما میدوختیم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لاله‌ای با نرگس پژمرده گفت
بین که ما رخساره چون افروختیم
هوش مصنوعی: لاله‌ای به نرگسی که پژمرده است گفت: تماشا کن که ما چقدر زیبا و درخشان هستیم.
گفت ما نیز آن متاع بی بدل
شب خریدیم و سحر بفروختیم
هوش مصنوعی: ما هم آن کالا ارزشمند و بی‌نظیر را در شب خریده‌ایم و صبحگاه آن را فروختیم.
آسمان، روزی بیاموزد ترا
نکته‌هائی را که ما آموختیم
هوش مصنوعی: آسمان روزی به تو درس‌هایی را خواهد آموخت که ما از آن بهره‌مند شدیم.
خرمی کردیم وقت خرمی
چون زمان سوختن شد سوختیم
هوش مصنوعی: در زمان خوشی و شادابی، زندگی خوبی داشتیم، اما وقتی که زمان سختی و مصیبت رسید، رنج و سوختن را تجربه کردیم.
تا سفر کردیم بر ملک وجود
توشهٔ پژمردگی اندوختیم
هوش مصنوعی: با سفر کردن به دنیای وجودت، ما بار غم و اندوه را گردآوری کرده‌ایم.
درزی ایام زان ره میشکافت
آنچه را زین راه، ما میدوختیم
هوش مصنوعی: زمانه، از آن راهی که ما دوخته بودیم، درزهایی ایجاد کرد و آنچه را ما جمع کرده بودیم، گسسته ساخت.

خوانش ها

توشهٔ پژمردگی به خوانش طوبی برزگر
شمارهٔ ۴۰ - توشهٔ پژمردگی به خوانش عندلیب
شمارهٔ ۴۰ - توشهٔ پژمردگی به خوانش فرهاد بشیریان

حاشیه ها

1392/01/25 17:03
نازی

فکر کنم در دیوان اشعار (ترا) به این شکل نوشته شده باشد: تو را

1403/06/21 13:09
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)

آسمان،  روزی  بیاموزد  تو را

نکته‌هایی را  که ما آموختیم