شمارهٔ ۲۳ - بازی زندگی
عدسی وقت پختن، از ماشی
روی پیچید و گفت این چه کسی است
ماش خندید و گفت غرّه مشو
زانکه چون من فزون و چون تو بسی است
هر چه را میپزند، خواهد پخت
چه تفاوت که ماش یا عدسی است
جز تو در دیگ، هر چه ریختهاند
تو گمان میکنی که خار و خسی است
زحمتِ من برای مقصودی است
جست و خیز تو بهر مُلتمسی است
کارگر هر که هست محترمست
هر کسی در دیار خویش کسی است
فرصت از دست میرود، هشدار
عمر چون کاروان بی جَرسی است
هر پری را هوای پروازی است
گر پرِ باز و گر پرِ مگسی است
جز حقیقت، هر آنچه میگوئیم
هایهوئی و بازی و هوسی است
چه توان کرد! اندرین دریا
دست و پا میزنیم تا نفسی است
نه تو را بر فرار، نیروئی است
نه مرا بر خلاص، دسترسی است
همه را بار بر نهند به پُشت
کس نپرسد که فاره یا فَرسی است
گر که طاووس یا که گنجشکی
عاقبت رمز دامی و قفسی است
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عدسی وقت پختن، از ماشی
روی پیچید و گفت این چه کسی است
هوش مصنوعی: لنز دوربین در حین پختن غذا، از روی بخار بلند شده و پرسید: "این کیست؟"
ماش خندید و گفت غرّه مشو
زانکه چون من فزون و چون تو بسی است
هوش مصنوعی: ماش با خنده گفت: مغرور نشو، زیرا مانند من افراد زیادی وجود دارند که از تو بیشتر هستند.
هر چه را میپزند، خواهد پخت
چه تفاوت که ماش یا عدسی است
هوش مصنوعی: هر چیزی که بپزند، در نهایت خواهد پخت و فرقی نمیکند که از چه مواد اولیهای استفاده میشود، چه ماش باشد چه عدسی.
جز تو در دیگ، هر چه ریختهاند
تو گمان میکنی که خار و خسی است
هوش مصنوعی: جز تو در این دنیا، هر چیزی که وجود دارد را کمارزش و بیاهمیت میپنداری.
زحمتِ من برای مقصودی است
جست و خیز تو بهر مُلتمسی است
هوش مصنوعی: زحمت و تلاش من به خاطر هدفی خاص است و تحرک و جنب و جوش تو نیز برای دستیابی به خواستهای است.
کارگر هر که هست محترمست
هر کسی در دیار خویش کسی است
هوش مصنوعی: هر کارگری در محل زندگی خود محترم و ارزشمند است و همه افراد در جامعه باید به او احترام بگذارند.
فرصت از دست میرود، هشدار
عمر چون کاروان بی جَرسی است
هوش مصنوعی: زمان به سرعت میگذرد و اگر بهرهبرداری از آن را از دست بدهیم، دیگر به ما بازنمیگردد. عمر ما مانند کاروانی است که بدون هیچ وسیلهای برای توقف، به راه خود ادامه میدهد.
هر پری را هوای پروازی است
گر پرِ باز و گر پرِ مگسی است
هوش مصنوعی: هر موجودی تمایل به پرواز دارد، چه پرندهای بزرگ و قدرتمند مانند باز باشد و چه حشرهای کوچک و ضعیف مانند مگس.
جز حقیقت، هر آنچه میگوئیم
هایهوئی و بازی و هوسی است
هوش مصنوعی: جز حقیقت، هر آنچه که میگوییم فقط سر و صدا و سرگرمی بیارزش است.
چه توان کرد! اندرین دریا
دست و پا میزنیم تا نفسی است
هوش مصنوعی: چه کار میتوان کرد! در این دریا دست و پا میزنیم تا زمانی که نفس در سینه داریم.
نه تو را بر فرار، نیروئی است
نه مرا بر خلاص، دسترسی است
هوش مصنوعی: نه تو قدرتی برای فرار داری و نه من راهی برای رهایی.
همه را بار بر نهند به پُشت
کس نپرسد که فاره یا فَرسی است
هوش مصنوعی: همه چیز بر دوش انسانها حمل میشود و هیچکس نمیپرسد که این بار سنگین چیست.
گر که طاووس یا که گنجشکی
عاقبت رمز دامی و قفسی است
هوش مصنوعی: چه فرقی نمیکند که طاووس باشی یا گنجشک، در نهایت همه در معرض دامها و محدودیتها هستند.
حاشیه ها
1392/08/02 13:11
محمد همدرسی
سپاس فراوان از تمامی عزیزانی که به گردآوری این سایت پرداختند.... مادربزرگ بنده با 70 سال سن در خاطراتش این شعر را به یاد داشت .... اما گذر زمان رخصار خاطراتش را یوشانده بود اط روزمرگی... به لطف شما مسرورش ساختیم
1394/11/17 23:02
سیروس
به نظرم میاد که در آخرین مصراع، وزن شعر میافته. به نسخه ی چاپی دسترسی ندارم ولی شاید اینطور بوده:
عاقبت رمز دامی و در قفسی است
1400/03/29 19:05
ایراندوست
با تشکر از سایت ارزشمندی که ایجاد کردید و با تشکر از خانم برزگر که این شعر را به زیبایی خواندند.
به نظر میرسد که در بیت یازدهم، به جای واژهی «فرار»، واژهی «فراز» خوانده شد.
آیا این تفاوت، به تفاوت نسخهها مربوط میشود یا اینکه اشتباهی صورت گرفته؟ لطفا پیگیری فرموده و در صورت لزوم، تصحیح بفرمایید.
متشکرم