شمارهٔ ۲۲ - باد بروت
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
عالمی طعنه زد به نادانی .....
همیشه عالم برتر ازنادان محسوب میشود ولی درمنظومه فوق عالم کمتر از نادان جساب شده واین بیان تازگی دارد
دراین منظومه غرور علمی که معمولا دامنگیر اهل علم است به چا لش کشیده شده است ومعلوم میدارد که ارزش واقعی انسان به مکتسبا ت علمی نیست ارزش واقعی انسان در چیز دیگری است
بد نیست اشاره شود که نظامهای آموزشی ورقابتهای تحصیلی طوریست که در عده ای احساس غرور وبرتری ایجاد میکند ولزوما در اکثریتی احساس کمبود وعقب ماندگی پیدا میشود در تحصیلات دانشگاهی وتحصیلات دینی خواه نا خواه این وضع وجود دارد وشاید بتوان از این ارزشها وبی ارزشی هارا تا حدی کاست وجای بحث آن اینجا نیست
این غرور ها و"باد وبروتها" منحصر به عالمان نیست بلکه ثروت وقدرت وارزشهای طایفگی وغیره
یبشتر میتواند عامل آن باشد ودر مجموع نفس انسان وخود بینی او مطرح است میگوید:
چون بنائیست پست خود بینی
که نه اش پایه و نه بام ودر است....
یک سئوال کلی اینست که چرا غرور وبرتری طلبی اینهمه درنظر دانایان مورد نکوهش است مگر چه عیب دارد که انسان به جای احساس نیاز به خود ببالد ؟ به خود با لیدن در همه انسانها ودر اقوام و ملل هست وامری طبیعی است چرا منع میشود؟
پاسخ اینست که صرفنظر از خسارتهای روانی که برای خود فرد ودیگران دارد وشکلی از خود فریبی ودیگران فریبی است مانع دیدن واقعیت ها میشود وراه خداشناسی را می بند د زیرا خود بینی وغرورنوعی خود پرستی است وحالتی است که خدا را از یاد میبرد وجانشین خدا پرستی( معنای صحیح آن مقصوداست) میشود
مناسبترین مثا ل ونمونه ای که در فرهنگ دینی مشهور است فرعون میباشد که از شدت خود بینی خود را خدا ودیگران را بنده خود انگاشت .
نتیجه ای که از مناظره عالم ونادان در منظومه بالا بد ست میآید فقط محکوم دانستن بعضی مغروران ومبرا دانستن خود نیست اینست که هر کمی در احوال خود در هر شرایطی که هست تامل کند وبداند در درونش چه میگذرد اصولا غروربیجا چه متکی به دانش باشد یا چیزهای دیگر به نسبت در همه ما وجود دارد. ارزش واقعی انسان در خودآگاهی ورفع موانع خداشناسی است
( کلمه عالم مثل بسیاری کلمات دیگر دو معنی دارد یک معنی آن دانا بودن وبصیر بودن است ومعنی دیگر انبار معلومات بودن است معنی اول قابل نکوهش نیست)
در حاشیه فوق سطر پنجم از آخر" کسی" به جای کمی درست است
در بیت 12 گمانم بر این است که به جای
نه شما را از دهر منظوری است
باید
نه شما را ز دهر منظوری است
باشد
با سپاس
به گمانم در بیت 12
نه شما را از دهر منظوری است
باید
نه شما را ز دهر منظوری است
باشد
وگرنه وزن شعر میشکند
با سپاس
چقدر زیبا...چقدر زیبا...حظّ بردم
خدایت رحمت کند و شادروان باشی پروین
در این مثنوی, یک رندی و شیطنتی خاص از پروین اعتصامی شاهد هستیم که هم در نقشِ عالِم و هم در نقشِ نادان در حالِ پند دادن به ما خوانندگان است که همه یِ این پندها از زبان عالِم و نادان نصیحت هایِ خودِ پروین که صد البته درست و بجاست.
طعنه هایِ شدیدِ عالم به نادان , ما را یادِ داستانِ "بِشرِ پرهیزگار" در کتابِ "هفت پیکر" نظامی گنجوی انداخت که مِلیخایِ یهودیِ هرچه از دهانش درآمد بارِ بِشرِ ساده دل می کرد:
گفت: بِشری تو ننگِ آدمیان / من ملیخا امامِ عالمیان
گفت: برگو که بادِ جنبان چیست? / خیره چون گاو و خر نباید زیست!
فَکّه > میسان > عراق {۱۲ آوریل ۲۰۲۳}
عجب شعر زیبایی...
روحت شاد بانو