اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای مرغک خرد، ز اشیانه
پرواز کن و پریدن آموز
هوش مصنوعی: ای پرنده کوچک، از لانهات خارج شو و پرواز کردن را بیاموز.
تا کی حرکات کودکانه
در باغ و چمن چمیدن آموز
هوش مصنوعی: به چه مدت میخواهی به رفتارهای کودکانه و بیتوجهی در طبیعت و چمنزار ادامه دهی؟
رام تو نمیشود زمانه
رام از چه شدی، رمیدن آموز
هوش مصنوعی: دنیا هرگز به آرامش و اراده تو تسلیم نخواهد شد، پس یاد بگیر چگونه از آن فرار کنی.
مندیش که دام هست یا نه
بر مردم چشم، دیدن آموز
هوش مصنوعی: نگران نباش که آیا دام وجود دارد یا نه، بلکه از دیگران یاد بگیر که چگونه باید دیدن را تجربه کرد.
شو روز بفکر آب و دانه
هنگام شب، آرمیدن آموز
هوش مصنوعی: در طول روز به فکر تامین معیشت و روزی باش و در شب، استراحت و آرامش را یاد بگیر.
از لانه برون مخسب زنهار
هوش مصنوعی: از لانه بیرون نرو؛ مراقب باش.
این لانهٔ ایمنی که داری
دانی که چسان شدست آباد
هوش مصنوعی: این مکان امنی که اکنون در آن هستی، میدانی چگونه به این وضعیت رسیده و ساخته شده است؟
کردند هزار استواری
تا گشت چنین بلند بنیاد
هوش مصنوعی: برای رسیدن به چنین پایه بلندی، هزاران تلاش و کوشش صورت گرفت.
دادند به اوستادکاری
دوریش ز دستبرد صیاد
هوش مصنوعی: او را به استادی سپردند تا از دست صیادان دور بماند و در امان باشد.
تا عمر تو با خوشی گذاری
وز عهد گذشتگان کنی یاد
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندگیات را با خوشی سپری میکنی و به یاد گذشتهها هستی، از عمرت بهرهمند میشوی.
یک روز، تو هم پدید آری
آسایش کودکان نوزاد
هوش مصنوعی: یک روز، تو نیز میتوانی محیطی شاد و آرام برای نوزادان فراهم کنی.
گه دایه شوی، گهی پرستار
هوش مصنوعی: گاهی نقش پرستار را بر عهده میگیری و گاهی دایه و مادر میشوی.
این خانهٔ پاک، پیش از این بود
آرامگه دو مرغ خرسند
هوش مصنوعی: این خانهٔ تمیز و زیبا، قبلاً جای امن و خوشایند دو پرندهٔ خوشحال بود.
کرده به گل آشیانه اندود
یکدل شده از دو عهد و پیوند
هوش مصنوعی: گلی در آشیانهای ساخته شده و دل یکی شده از دو پیمان و ارتباط.
یکرنگ چه در زیان چه در سود
هم رنجبر و هم آرزومند
هوش مصنوعی: انسانی که در هر شرایطی صادق و یکدست باشد، هم در زمان سختی و زیان و هم در زمان خوشی و سود، همواره دچار زحمت و تلاش است و در عین حال، آرزوهایش را نیز دنبال میکند.
از گردش روزگار خشنود
آورده پدید بیضهای چند
هوش مصنوعی: از تغییرات و وقایع زندگی، خوشحال و راضی به وجود آمدهاند چندین تخممرغ.
آن یک، پدر هزار مقصود
وین مادر بس نهفته فرزند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که یکی از والدین، سرآغاز و منبع بسیاری از هدفها و آرزوهاست و والد دیگر، از خود چیزهایی را درون دارد که میتواند به فرزند منتقل کند. به عبارتی، آن یکی والد الهامبخش و حامل آرزوهاست و والد دیگر حاوی رازها و نبوغهایی است که به نسل بعدی میرسد.
بس رنج کشید و خورد تیمار
هوش مصنوعی: او درد و رنج زیادی را تحمل کرد و زحمتهای فراوانی را متحمل شد.
گاهی نگران ببام و روزن
بنشست برای پاسبانی
هوش مصنوعی: گاهی نگران هستم که بر بام و کنار پنجره نشستهام تا مراقب باشم.
روزی بپرید سوی گلشن
در فکرت قوت زندگانی
هوش مصنوعی: روزی به یاد گلستانی زیبا پرواز کن و در اندیشهات نیروی زندگی را احساس کن.
خاشاک بسی ز کوی و برزن
آورد برای سایبانی
هوش مصنوعی: بسیاری از خاشاک و زبالهها از خیابانها و محلهها جمع شدهاند تا سایهای را ایجاد کنند.
یک چند به لانه کرد مسکن
آموخت حدیث مهربانی
هوش مصنوعی: مدتی را در منزل خود به زندگی پرداخت و داستانی از محبت و مهربانی را آموخت.
آنقدر پرش بریخت از تن
آنقدر نمود جانفشانی
هوش مصنوعی: به قدری اشک از چشمانش سرازیر شد که جانفشانی و فداکاریاش را به نمایش گذاشت.
تا راز نهفته شد پدیدار
هوش مصنوعی: وقتی راز پنهان آشکار شد، همه چیز مشخص میشود.
آن بیضه بهم شکست و مادر
در دامن مهر پروراندت
هوش مصنوعی: آن تخمک به دلیل آسیب دیدگی از بین رفت و مادر تو را در آغوش مهر و محبت بزرگ کرد.
چون دید ترا ضعیف و بی پر
زیر پر خویشتن نشاندت
هوش مصنوعی: وقتی تو را ضعیف و بیپناه دید، تو را زیر حمایت و سرپرستی خود جای داد.
بس رفت به کوه و دشت و کهسر
تا دانه و میوهای رساندت
هوش مصنوعی: او به کوه و دشت و مکانهای مختلف سفر کرده تا بتواند محصولی از قبیل دانه و میوه برایت به ارمغان بیاورد.
چون گشت هوای دهر خوشتر
بر بامک آشیانه خواندت
هوش مصنوعی: زمانی که شرایط زندگی بهتر و خوشایندتر شد، تو را به آشیانهام دعوت میکنم.
بسیار پرید تا که آخر
از شاخه به شاخهای پراندت
هوش مصنوعی: بسیار پرش کردی تا اینکه در نهایت از یک شاخه به شاخهای دیگر منتقل شدی.
آموخت بسیت رسم و رفتار
هوش مصنوعی: سختیها و تجربیات زیادی را در رفتار و نحوه زندگیاش فرا گرفته است.
داد آگهیت چنانکه دانی
از زحمت حبس و فتنهٔ دام
هوش مصنوعی: آگاهت کردم به اندازهای که خودت میدانی دربارهی زحمتهای ناشی از حبس و مشکلاتی که دامنگیر انسان میشود.
آموخت همی که تا توانی
بیگاه مپر به برزن و بام
هوش مصنوعی: سعی کن تا جایی که میتوانی، در ساعات نامناسب به خیابان و بام نروید.
هنگام بهار زندگانی
سرمست براغ و باغ مخرام
هوش مصنوعی: در فصل بهار، زندگی پر از سرور و شادابی است و انسان از زیباییهای طبیعت لذت میبرد.
کوشید بسی که در نمانی
روز عمل و زمان آرام
هوش مصنوعی: تلاش زیادی کرد تا در روز عمل و زمان آرامش باقی نماند.
برد اینهمه رنج رایگانی
چون تجربه یافتی سرانجام
هوش مصنوعی: پس از تحمل این همه زحمت و مشقت، حالا که تجربهای به دست آوردهای، ارزش آن را میدانی.
رفت و به تو واگذاشت این کار
هوش مصنوعی: او رفت و کار را به تو سپرد.
حاشیه ها
این منظمومه هم مانند منظومه "ای گربه" مصرع بند دارد که پس از هر پنج بیت آمده مصرع
"از لانه برون مخسب زنهار" و "گه دایه شوی گهی پرستار" بند است وبه صورتی که نوشته شده قافیه ها بهم ریخته است
---
پاسخ: با تشکر از شما، تصحیح شد.
1390/11/22 22:01
سید محمد حسن میردامادی
داد آگهیست چنانکه دانی
از زحمت حبس و فتنهٔ دام
به نظر می رسد س در آگهیست زائد است و صحیح آن چنین است
داد آگهیت چنانکه دانی
از زحمت حبس و فتنهٔ دام
اشعار پروین اعتصامی بسیار پند آموز است.
این شعر هم یکی از همین شعرهای اوست .
این شعر یکی از شعرهای مورد علاقه ی من است
رام تو نمی شود زمانه ؟!
رام از چه شدی رمیدن آموز
در مصرع اول شاعر می پرسد آیا زمانه رام تو نمی شود ؟ تو چرا رام زمانه می شوی تو هم رمیدن را بیاموز
یعنی با لحنی بخوانیم که سوالی باشد و گرنه اگر با لحن خبری بخوانیم این موافق همت های بالا نیست مثلا حافظ می فرماید :
من نه آنم که زبونی کشم از دست فلک
پر و بالش شکنم گر به مرادم نرود
سلام
لطفا قالب این شعررا نیز بیان کنید با تشکر
در قسمت رام تو نمی شود زمانه
فکر نکنم سوال پرسیده باشه
مطمعا جمله خبری هست
با سلام میشهلطفا بگید ارایه ی ادب بیت سوم چیست؟mc
1395/05/12 16:08
امیر محمد
پروین اعتصامی این شعر را در سن دوازده سالگی نوشت
1398/11/03 11:02
بابک کریمی
در بخش پنجم (5 بیت پنجم)،
- در مصرع اول بیت سوم "به" جا افتاده :
بس رفت به کوه و دشت و کهسر تا دانه و میوه ای رساندت
- در مصرع دوم از بیت پنجم نیز حرف "ت" در "شاخته" اضافه بوده و "شاخه" صحیح می باشد :
بسیار پرید تا که آخر از شاخه به شاخه ای پراندت
بخش ششم (5 بیت ششم) شعر هم
- در مصرع اول بیت اول حرف "س" در "آگهیست" اضافه بوده و "آگهیت" صحیح است :
داد آگهیت چنانکه دانی از زحمت حبس و فتنه دام
بیت رام تو نمی شود زمانه و... به نظرم خبری خوانده می شود و مفهوم می تواند این باشد که زمانه تحت امر و فرمان تو در نمی آید تو چرا راضی به جنگیدن با زمانه شدی رها شود خودت را از این غوغا نجات بده. رام دوم به معنی راضی بودن می تواند باشد.
ضمناًبیت بعد رو اگر در ارتباط با این بیت در نظر بگیریم می بینیم شاعر میگه کاری به کار زمانه نداشته باش تو برو دیدن رو یاد بگیر پس شعر به ما میگه پریدن چمیدن رمیدن دیدن آرمیدن و ... را یاد بگیر اما نکته ای وجود دارد: یک بچه کنجشک چگونه می تواند با روزگار بجنگد البته که نمی توانداما از نگاه مادرش هر حرکت ناپخته گویا نوعی عرض اندتم در برابر روزگار است که در نهایت چون بی تجربه است ضربه می خورد. در هر صورت باید قوی شد تا دوام آورد و همت خود را به این دنیای دنی معطوف نکرد.
به نام خدا
یبسیار پرید تاکه آخر
از شاخه به شاخه ای پراندت
عبارت ( از شاخه به شاخه ای پراندت ) درست است نه (از شاخته به شاخه ای پراندت) لطفا تصحیح کنید
1402/12/16 10:03
رضا از کرمان
سلام
صنعت ادبی بکار برده شده در این شعر اعنات نام داره اعنات بدین معنی است که شاعربرای آرایش بهتر سخن، خود را ملزم به رعایت کاری میکند که نیاز به انجام آن نیست ودر لغت به معنای خود را به دشواری وسختی افکندن است .در اینجا رعایت قافیه در مصاریع فرد الزام شاعر نبوده که مرحومه بانو اعتصامی به زیبایی تمام این کار را انجام داده که خود دلیل بر تبحر ایشان در سرودن شعراست . روحش شاد وقرین رحمت الهی باد.
شاد باشید