اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با دوکِ خویش، پیرزنی گفت وقتِ کار
کاوخ! ز پنبه ریشتنم موی شد سفید
هوش مصنوعی: زن سالخوردهای با دوک خود صحبت میکرد و در حین کار گفت: "زمان کار معطل نکن! من از پنبه ریسیدن موهایم به سفیدی رسید."
از بس که بر تو خَم شدم و چشم دوختم
کم نور گشت دیدهام و قامتم خمید
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه مدت زیادی به تو نگاه کردم و در برابر تو متواضع شدم، چشمانم کمنور و قامتام خمیده شده است.
اَبر آمد و گرفت سر کُلبهٔ مرا
بر من گریست زار که فصل شَتا رسید
هوش مصنوعی: ابرها آمدند و بر سر کلبهام سایه انداختند. به شدت بر من گریستند که فصل تابستان به پایان رسید و زمستان آغاز شده است.
جز من که دستم از همه چیز جهان تهیست
هر کس که بود، برگ زمستان خود خرید
هوش مصنوعی: غیر از من که از تمام داراییهای دنیوی خالی هستم، هر کس دیگری چیزی را برای خود به دست آورد و با آن در زندگی خود ادامه داد.
بی زر، کسی بکس ندهد هیزم و زغال
این آرزوست گر نگری، آن یکی امید
هوش مصنوعی: بدون داشتن پول، کسی هیزم و زغال نمیدهد. این آرزو را اگر نگاه کنی، آن یکی امید است.
بر بست هر پرنده درِ آشیان خویش
بگریخت هر خزنده و در گوشهای خزید
هوش مصنوعی: هر پرندهای در خانهاش را بسته و از آنجا دور شده است، و هر خزندهای نیز به گوشهای پناه برده و مخفی شده است.
نور از کجا به روزنِ بیچارگان فتد
چون گشت آفتابِ جهانتاب ناپدید
هوش مصنوعی: نور چگونه میتواند به درون خانههای بدبختها برسد، زمانی که خورشید روشناییاش را پنهان کرده است؟
از رنجِ پاره دوختن و زحمتِ رفو
خونابهٔ دلم ز سر انگشتها چکید
هوش مصنوعی: از درد و رنجی که برای دوختن و ترمیم لباس کشیدم، اشک و خون دل به انگشتانم چکید.
یک جای وصله در همهٔ جامهام نماند
زین روی وصله کردم، از آن رو ز هم درید
هوش مصنوعی: در تمام لباسهایم هیچجا اثری از وصله نمانده، به همین دلیل وصله زدم و از آنجا دوباره پاره شد.
دیروز خواستم چو به سوزن کنم نخی
لرزید بند دستم و چشمم دگر ندید
هوش مصنوعی: دیروز وقتی خواستم با سوزن نخی را رد کنم، دستم لرزید و دیگر نتوانستم ببینم.
من بس گرسنه خفتم و شبها مَشام من
بوی طعام خانهٔ همسایگان شنید
هوش مصنوعی: من شبهای زیادی را در حالی که بسیار گرسنه بودم، به خواب رفتهام و در این مدت بوی غذاهای همسایگان را استشمام میکردم.
ز اندوه دیر گشتن اندود بام خویش
هر گه که اَبر دیدم و باران، دلم طپید
هوش مصنوعی: از غم دیرآمدن باران بر بام خانهام، هر بار که ابر را میبینم و باران میبارد، دلم میزند.
پرویزنست سقفِ من، از بس شکستگی
در برف و گِل چگونه تواند کس آرمید
هوش مصنوعی: سقف من از شدت شکستگیها در برف و گل آسیب دیده است، چگونه ممکن است کسی در این شرایط آرامش پیدا کند؟
هنگامِ صبح در عوض پرده، عنکبوت
بر بام و سقف ریختهام تارها تنید
هوش مصنوعی: صبح که میشود، به جای اینکه پردهای بزنم، تارهای عنکبوت را بر روی بام و سقف پراکنده کردهام.
در باغِ دهر بهر تماشای غنچهای
بر پای من بهر قدمی خارها خَلید
هوش مصنوعی: در باغ زندگی برای دیدن زیبایی یک گل، خارهای زیادی زیر پای من قرار گرفتند.
سیلابهای حادثه بسیار دیدهام
سیل سرشک زان سبب از دیدهام دوید
هوش مصنوعی: تجربههای سخت و تلخی را در زندگی خیلی دیدهام و به همین دلیل به خاطر آنها از چشمانم اشک جاری شده است.
دولت چه شد که چهره ز درماندگان بتافت
اقبال از چه راه ز بیچارگان رمید
هوش مصنوعی: خوشبختی کجاست که چهرهاش به درماندگان نرسد و سرنوشت از چه راهی از بیچارهها دور شده است؟
پروین، توانگران غمِ مسکین نمیخورند
بیهودهاش مکوب که سرد است این حَدید
هوش مصنوعی: پروین، ثروتمندان برای مشکلات افراد بینوا ناراحت نمیشوند. بیخود دلخوری نکن، چون این احساسها بیفایده است و سرد و بیاحساس به نظر میرسند.
حاشیه ها
یک جای وصله در همهی جامهام نماید
اشتباه چاپی: نماند صحیح است
بر بم و سقف ریختهام تارها تنید
احتمالا بر بام صحیحتر است
بیهودهاش مکوب که سر دست این حدید
اشتباه چاپی: سرد است یا سردست صحیح است
---
پاسخ: با تشکر از شما، سه مورد اشاره شده مطابق گفتهی شما تصحیح گردید.
پرویزنست سقف من، از بس شکستگی
احتمالا پر روزن است صحیح می باشد .
پروین چقدر زیبا و حزن انگیز این روایت رو بیان کرده...چقدر این شاعر ارزشمند هشت. روحش شاد
پَرویزَن=پروزن : 1 - غربال . 2 - الک . 3 - هر آلت مشبک و سوراخ سوراخ
چقدر این شعر دارای واژگان غریب و زیبای فارسیست.. پرویزن.. اندودن.. ریشتن...
و چقدر زیبا و آرام استفاده کرده از واگان عربی همانند طعامم شتا.. حدید..
انگار نه درخواست ابراز قدرت تسلط بر عربی دارد و نه فارسی.. و به یک مرزی از آرامش و فراگیری رسیده اس که از این واژگان ویژه و زیبای عربی و فارسی کاملا بجا و عادلانه بهره برده است..
رحمت بیکران خداوند یگانه بر روح پاک این سراینده زن
این یکی بیتش خیلی عالی هستش به نظرم
من بس گرسنه خفتم و شبها مشام من
بوی طعام خانهٔ همسایگان شنید
1402/01/01 09:04
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
دوستان برای درک بهتر این شعر, باید به عکس های موجود از اواخرِ دوره قاجار رجوع کرد. آن دوره ای که کلِّ این مملکت را فقر و بدبختی و فلاکت توام با بی رحمی و خرافه و تعصبات مذهبی فراگرفته بود.
قطعا دنیای کنونی به کمک پیشرفت علم و تکنولوژی و ارتقایِ فهم و شعور اکثر جوامع از دنیایِ ۱۰۰ سالِ پیش به مراتب بهتر است! که این چنین تصاویر به ندرت یا کمتر مشاهده می شود.
چه شاه بیت زیبایی،
«من بس گرسنه خفتم و شبها مشام من
بوی طعام خانهٔ همسایگان شنید»
1403/03/27 15:05
میلاد کمالی
معنی کاوخ؟
1403/03/27 17:05
بابک چندم
که آوخ -> که آخ
برابر است با اِی آخ
میگوییم آخ و مینویسیم آوَخ