شمارهٔ ۱۶۹ - قطعه
گر شمع را ز شعله رهائی است آرزو
آتش چرا به خرمن پروانه میزند
سرمست، ای کبوترک ساده دل، مپر
در تیه آز، راه تو را دانه میزند
شمارهٔ ۱۶۸ - قطعه مرد پندارند پروین را، چه برخی ز اهل فضل: از غبار فکر باطل، پاک باید داشت دلشمارهٔ ۱۷۰ - قطعه: بیرنج، زین پیاله کسی می نمیخورد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر شمع را ز شعله رهائی است آرزو
آتش چرا به خرمن پروانه میزند
هوش مصنوعی: اگر شمع آرزو دارد که از شعله رهایی یابد، پس چرا آتش به خوشههای پروانه میزند؟
سرمست، ای کبوترک ساده دل، مپر
در تیه آز، راه تو را دانه میزند
هوش مصنوعی: ای کبوتر کوچک و ساده دل، سرمست از خوشحالی، به راهی که پر از خطر و آزمایش است نرو، زیرا در مسیر تو خوراک و دانهای وجود دارد که تو را جذب میکند.