گنجور

شمارهٔ ۱۶۴ - قطعه

ای گل، تو ز جمعیت گلزار، چه دیدی
جز سرزنش و بد سری خار، چه دیدی
ای لعل دل افروز، تو با اینهمه پرتو
جز مشتری سفله، ببازار چه دیدی
رفتی به چمن، لیک قفس گشت نصیبت
غیر از قفس، ای مرغ گرفتار، چه دیدی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای گل، تو ز جمعیت گلزار، چه دیدی
جز سرزنش و بد سری خار، چه دیدی
هوش مصنوعی: ای گل، از میان دیگر گل‌ها چه چیزی جز سرزنش و ناملایمتی های خارها را دیده‌ای؟
ای لعل دل افروز، تو با اینهمه پرتو
جز مشتری سفله، ببازار چه دیدی
هوش مصنوعی: ای گوهر زیبای دل‌انگیز، با تمام این درخشش و نور، جز مشتری‌های بی‌ارزش در بازار، چه چیزی دیده‌ای؟
رفتی به چمن، لیک قفس گشت نصیبت
غیر از قفس، ای مرغ گرفتار، چه دیدی
هوش مصنوعی: تو به باغ رفتی و خوشی‌های آنجا را دیدی، اما برای تو جز قفس نصیب دیگری نشد. ای پرنده‌ی اسیر، چه حسی داری از این شرایطی که در آن گرفتار شده‌ای؟

خوانش ها

قطعه به خوانش زهرا بهمنی
قطعه به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1387/02/17 18:05
ناشناس

سطر9 راه تورا دانه میزند
---
پاسخ: با تشکر از شما، کلمه‌ی جا افتاده (را) اضافه شد.

1393/12/15 11:03

در شع شعه ی ماه ،تو با آتش عشقت
جز سردی این خانه ی تاریک چه دیدی

سایه سرو

1395/07/07 16:10
سجاد

اختر چرخ ادب، پروین اعتصامی، پس از دو ماه زندگی مشترک با پسر عموی چهل و خورده ای ساله خود (درحالیکه او تنها 28 سال داشت) و جدایی از او ، تنها با سرودن این سه بیت احساس خود را بیان میکند.
شاعر بودن یعنی این.