گنجور

شمارهٔ ۱۴۹ - نامه به نوشیروان

بزرگمهر، به نوشین‌روان نوشت که خلق
ز شاه، خواهش امنیت و رفاه کنند
شهان اگر که به تعمیر مملکت کوشند
چه حاجت است که تعمیر بارگاه کنند
چرا کنند کم از دسترنج مسکینان
چرا به مظلمه، افزون به مال و جاه کنند
چو کج روی تو، نپویند دیگران ره راست
چو یک خطا ز تو بینند، صد گناه کنند
به لشکر خرد و رای و عدل و علم گرای
سپاه اهرمن، اندیشه زین سپاه کنند
جواب نامهٔ مظلوم را، تو خویش فرست
بسا بود، که دبیرانت اشتباه کنند
زمام کار، به دست تو چون سپرد سپهر
به کار خلق، چرا دیگران نگاه کنند
اگر به دفتر حکام، ننگری یک روز
هزار دفتر انصاف را سیاه کنند
اگر که قاضی و مفتی شوند، سفله و دزد
دروغگو و بداندیش را گواه کنند
به سمع شه نرسانند حاسدان قوی
تظلمی که ضعیفان دادخواه کنند
بپوش چشم ز پندار و عجب، کاین دو شریک
بر آن سرند، که تا فرصتی تباه کنند
چو جای خود نشناسی، به حیله مدعیان
تو را ز اوج بلندی، به قعر چاه کنند
بترس ز آه ستمدیدگان، که در دل شب
نشسته‌اند که نفرین به پادشاه کنند
از آن شرار که روشن شود ز سوز دلی
به یک اشاره، دو صد کوه را چو کاه کنند
سند به دست سیه روزگار ظلم، بس است
صحیفه‌ای که در آن، ثبت اشک و آه کنند
چو شاه جور کند، خلق در امید نجات
همی حساب شب و روز و سال و ماه کنند
هزار دزد، کمین کرده‌اند بر سر راه
چنان مباش که بر موکب تو راه کنند
مخسب، تا که نپیچاند آسمانت گوش
چنین معامله را بهر انتباه کنند
تو، کیمیای بزرگی بجوی، بی‌خبران
بهل، که قصه ز خاصیت گیاه کنند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بزرگمهر، به نوشین‌روان نوشت که خلق
ز شاه، خواهش امنیت و رفاه کنند
هوش مصنوعی: بزرگمهر به نوشین‌روان گفت که مردم از پادشاه انتظار دارند که امنیت و آسایش آن‌ها را تأمین کند.
شهان اگر که به تعمیر مملکت کوشند
چه حاجت است که تعمیر بارگاه کنند
هوش مصنوعی: اگر پادشاهان در بهبود و پیشرفت کشور تلاش کنند، دیگر نیازی نیست که فقط به مرمت کاخ‌ها و بناهای مجلل بپردازند.
چرا کنند کم از دسترنج مسکینان
چرا به مظلمه، افزون به مال و جاه کنند
هوش مصنوعی: چرا باید از تلاش و زحمت افراد کم‌درآمد کم کنند؟ چرا باید به ظلم و ناامیدی، مال و مقام بیشتری اضافه کنند؟
چو کج روی تو، نپویند دیگران ره راست
چو یک خطا ز تو بینند، صد گناه کنند
هوش مصنوعی: وقتی تو به طور نادرست رفتار می‌کنی، دیگران هم به مسیر درست قدم نمی‌گذارند. اگر آن‌ها یک اشتباه از تو ببینند، به‌جای اینکه آن را ساده بپندارند، صدها گناه را به حساب تو می‌گذارند.
به لشکر خرد و رای و عدل و علم گرای
سپاه اهرمن، اندیشه زین سپاه کنند
هوش مصنوعی: به نیروهای عقل، دانش و انصاف بپیوندید، تا از این سپاه اهریمن دوری کنید و درباره آن فکر کنید.
جواب نامهٔ مظلوم را، تو خویش فرست
بسا بود، که دبیرانت اشتباه کنند
هوش مصنوعی: باید خودت نامهٔ مظلوم را ارسال کنی، زیرا ممکن است کارمندان تو در نوشتن نامه اشتباه کنند.
زمام کار، به دست تو چون سپرد سپهر
به کار خلق، چرا دیگران نگاه کنند
هوش مصنوعی: زمانی که سرنوشت و زندگی به دست تو سپرده شده، مانند اینکه آسمان کارهای مردم را مدیریت کرده، چرا باید دیگران نظاره‌گر باشند و دخالتی نکنند؟
اگر به دفتر حکام، ننگری یک روز
هزار دفتر انصاف را سیاه کنند
هوش مصنوعی: اگر به کارهای حکام توجه نکنی، می‌بینی که در یک روز ممکن است هزاران دفتر ظلم و بی‌عدالتی نوشته شود.
اگر که قاضی و مفتی شوند، سفله و دزد
دروغگو و بداندیش را گواه کنند
هوش مصنوعی: اگر افراد نادان و فاسد به مقام قضاوت و فتوا برسند، ممکن است که دروغگویان و افراد بد نیت را به عنوان شاهد معرفی کنند.
به سمع شه نرسانند حاسدان قوی
تظلمی که ضعیفان دادخواه کنند
هوش مصنوعی: حسودان نمی‌گذارند که شکایت قوی‌ها به گوش حاکم برسد، زیرا تنها ضعیفان می‌توانند دادخواهی کنند.
بپوش چشم ز پندار و عجب، کاین دو شریک
بر آن سرند، که تا فرصتی تباه کنند
هوش مصنوعی: چشمانت را از خیال و خودپسندی بپوشان، زیرا این دو خصلت همواره در کمینند تا فرصت‌های خوب را از تو بربایند.
چو جای خود نشناسی، به حیله مدعیان
تو را ز اوج بلندی، به قعر چاه کنند
هوش مصنوعی: اگر ارزش و مقام خود را نشناسی، دشمنان به وسیله نیرنگ تو را از جایگاه بلندت به قعر فرو خواهند کشید.
بترس ز آه ستمدیدگان، که در دل شب
نشسته‌اند که نفرین به پادشاه کنند
هوش مصنوعی: باید از ناله و ناراحتی کسانی که مظلوم واقع شده‌اند بترسی، زیرا آنها در دل شب کنار هم نشسته‌اند و ممکن است برای حاکم دعا و نفرین کنند.
از آن شرار که روشن شود ز سوز دلی
به یک اشاره، دو صد کوه را چو کاه کنند
هوش مصنوعی: اگر آتش عشق در دل روشن شود، با یک اشاره می‌تواند دوصد کوه را مانند کاه سبک و راحت کند.
سند به دست سیه روزگار ظلم، بس است
صحیفه‌ای که در آن، ثبت اشک و آه کنند
هوش مصنوعی: در دستان یک انسان ناامید، مدرکی وجود دارد که به اندازه کافی کافی است؛ یعنی نوشته‌ای که در آن گریه و ناله و درد و رنج او ثبت شده است.
چو شاه جور کند، خلق در امید نجات
همی حساب شب و روز و سال و ماه کنند
هوش مصنوعی: زمانی که حاکم ستمگری بر مردم حاکم باشد، آنها به امید رهایی و نجات از این ستم، در انتظار فردایی بهتر، لحظات و روزها و سال‌ها را می‌شمارند و در دل به آینده امیدوارند.
هزار دزد، کمین کرده‌اند بر سر راه
چنان مباش که بر موکب تو راه کنند
هوش مصنوعی: هزاران دزد در کنار راه منتظرند. باید مواظب باشی که به راحتی در معرض خطر قرار نگیری.
مخسب، تا که نپیچاند آسمانت گوش
چنین معامله را بهر انتباه کنند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که احتیاط کن و گوش به زنگ باش، زیرا احتمال دارد که اوضاع به طور ناگهانی تغییر کند یا غیرمنتظره‌ای پیش بیاید که نیاز به توجه و دقت بیشتری داشته باشد. مراقب باش تا دچاری مشکل نشوی.
تو، کیمیای بزرگی بجوی، بی‌خبران
بهل، که قصه ز خاصیت گیاه کنند
هوش مصنوعی: تو به دنبال گنجی ارزشمند و نایابی باش، و به بی‌خبران بگو که فقط دربارهٔ ویژگی‌های گیاه صحبت نکنند.

خوانش ها

نامه به نوشیروان به خوانش زهرا بهمنی
نامه به نوشیروان به خوانش عندلیب

حاشیه ها

بیت دوازدهم اینگونه درست است
چو جای خود نشناسی، بحیله مدعیان
ترا ز اوج بلندی، به قعر چاه کنند

1391/04/17 00:07
محمد عسگری

چون هنوز اشکال بیت دوازدهم،علرغم تذکار داده شده باقی ست،مجددا آن رایادآوری واضافه می کنم که:در بیت ول هم "به شیروان" درست است.

1391/12/11 01:03
keyvan

به نظر من این شعرو باید با طلا بنویسن سر در سازمان ملل

1393/10/26 01:12
هوشنگ همدانی

در بیت نهم اضافه کردن ویرگول در مصرع اول صحیح نیست زیرااولا وزن شعر ایجاب میکند که این مصرع بدون مکث خوانده شود ثانیا هر دو صفت بعد از ویرگول به شهنه وقاضی بر میگرددکه در مصرع اول قید شده نه به مصرع دوم

1393/10/26 01:12
هوشنگ همدانی

عذر خواهی میکنم ضمن پوزش ازغلط املایی شهنه به جای شحنه یاد اوری میکنم صحیح این مصراع به جای قاضی و مفتی شحنه و قاضی است

1397/09/25 22:11
علیرضا عرفی زاده

سلام
بیت 12 ، به جای خود شناسی ، خود نشناسی صحیح است.