گنجور

شمارهٔ ۱۴۸ - ناتوان

جوانی چنین گفت روزی به پیری
که چون است با پیریت زندگانی
بگفت اندرین نامه حرفی است مبهم
که معنیش جز وقت پیری ندانی
تو، به کز توانائی خویش گوئی
چه میپرسی از دورهٔ ناتوانی
جوانی نکودار، کاین مرغ زیبا
نماند در این خانهٔ استخوانی
متاعی که من رایگان دادم از کف
تو گر میتوانی، مده رایگانی
هر آن سرگرانی که من کردم اول
جهان کرد از آن بیشتر، سرگرانی
چو سرمایه‌ام سوخت، از کار ماندم
که بازی است، بی‌مایه بازارگانی
از آن برد گنج مرا، دزد گیتی
که در خواب بودم گه پاسبانی

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جوانی چنین گفت روزی به پیری
که چون است با پیریت زندگانی
هوش مصنوعی: جوانی یک روز از پیرمردی پرسید که زندگی در سن پیری چگونه است و چه طعم و حال و هوایی دارد.
بگفت اندرین نامه حرفی است مبهم
که معنیش جز وقت پیری ندانی
هوش مصنوعی: در این نامه نکته‌ای وجود دارد که معناش را تنها در زمان پیری می‌توانی بفهمی.
تو، به کز توانائی خویش گوئی
چه میپرسی از دورهٔ ناتوانی
هوش مصنوعی: تو که قدرت و توانایی داری، چرا از کسانی که در ناتوانی به سر می‌برند، سوال می‌کنی؟
جوانی نکودار، کاین مرغ زیبا
نماند در این خانهٔ استخوانی
هوش مصنوعی: جوانی که خوب و با توجه باشد، مانند پرنده‌ای زیباست که در این خانهٔ خشک و بی‌روح نمی‌تواند بماند.
متاعی که من رایگان دادم از کف
تو گر میتوانی، مده رایگانی
هوش مصنوعی: اگر چیزی که من به تو به صورت رایگان بخشیدم، از دست تو می‌رود، پس اگر می‌توانی، آن را برای من نیز به رایگان نده.
هر آن سرگرانی که من کردم اول
جهان کرد از آن بیشتر، سرگرانی
هوش مصنوعی: هر شادی و خوشحالی‌ای که من در این دنیا تجربه کرده‌ام، جهان قبل از من به اندازه‌ای بیشتر از آن، شادی و خوشحالی را سپری کرده است.
چو سرمایه‌ام سوخت، از کار ماندم
که بازی است، بی‌مایه بازارگانی
هوش مصنوعی: زمانی که تمام دارایی‌ام از بین رفت، از فعالیت و تلاش بازماندم، زیرا زندگی همچون یک بازی است و بدون داشتن سرمایه، تجارت و بازار برایم بی‌معنا می‌شود.
از آن برد گنج مرا، دزد گیتی
که در خواب بودم گه پاسبانی
هوش مصنوعی: در حالی که من در خواب بودم و غفلت داشتم، دزد دنیا از من گنجی را دزدید.

خوانش ها

ناتوان به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1388/12/16 01:03
علی جانپورطاهر

در مصراع دوم واژه «گف» به «گفت » اصلاح گردد. در کتاب ادبیات 1 دبیرستان این شعر با نام « متاع جوانی » آمده است.از این کار بزرگ ادبی و فرهنگی نیز بسیار سپاسگزاریم.
---
پاسخ: با تشکر، اصلاح شد.

1389/11/19 18:02
مهدی میرزائی

در بیت اول کلمه ی زندگانی به اشتباه زندگی درج شده که باعث بوجود آمدن اشکال در وزن و قافیه شده است لطفا اصلاح بفرمایید

1394/01/11 14:04
محمد

سلام ایا این شعر قطعه است یا نه ؟ خواهشمندم جواب را در اسرع وقت اعلام کنید

1395/09/14 09:12
علی اکبر ابراهیمی پور

در پایان بیت اول "زندگانی" درست است نه "زندگی".
در پاسخ دوست عزیز، بله شعر قطعه است چون در بخش مقطعات آورده شده و قافیه ی آن "انی" است. دقت کنید که در پایان مصرع اول از بیت اول، در کلمه ی "پیری" حرف ی علامت نکره است، در حالیکه در پایان هر بیت، ی نسبی است، پس مصرع اول قافیه ندارد و شعر غزل یا قصیده نیست و قطعه می باشد.

1398/04/28 10:06
فریبرز

جوانی نگه دار،کین مرغ شیدا
نه مرغ زیبا

1399/11/10 17:02
مسلم

روحت شاد پروین

1401/07/03 18:10
مجتبی

سلام، و برداشت این حقیر از این شعر این گونه است که؛ 

یکم، شما تا وقتی موضوعی را تجربه نکنید نمیتوانید به خوبی آن را تجربه کنید، در اینجا شعر جوانی که در چلچله جوانی خود به سر میبرد، از پیری سوال میکند که پیری چگونه است؟ و مطلقاً جوان نمیتواند پیری را بی آن که تجربه کرده باشد درک کند، همانند کسی که از ابتدای توّلد خود در حریر و پرنیان پروورش یافته و بخواهد طعم فقیری را از یک فقیر بپرسد

دوّم، هرگز جوانی را از دست نده، و قدرش را بدان چرا که جوانی همان فرصت است و چه بسا کسانی که گمان میکنند این فرصت ها و این جوانی تا ابد پایدار میماند.