گنجور

شمارهٔ ۱۴۰ - مادر دوراندیش

با مرغکان خویش، چنین گفت ماکیان
کای کودکان خُرد، گه کار کردن است
روزی طلب کنید، که هر مرغ خُرد را
اول وظیفه، رسم و ره دانه چیدن است
بی رنج نوک و پا، نتوان چینه جست و خورد
گر آب و دانه‌ایست، به خونابه خوردن است
درمانده نیستید، شما را به قدر خویش
هم نیروی نشستن و هم راه رفتن است
پنهان، ز خوشه‌ای بربائید دانه‌ای
در قریه گفتگوست، که هنگام خرمن است
فریاد شوق و بازی طفلانه، هفته‌ایست
گر بشنوید، وقت نصیحت شنیدن است
گیتی، دمی که رو به سیاهی نهد، شب است
چشم، آنزمان که خسته شود، گاه خفتن است
بی من ز لانه دور نگردید هیچ یک
تنها، چه اعتبار در این کوی و برزن است
از چشم طائران شکاری، نهان شوید
گویند با قبیلهٔ ما، باز دشمن است
جز بانگ فتنه، هیچ به گوشم نمیرسد
یا حرف سر بریدن و یا پوست کندن است
نخجیرگاه‌ها و کمان‌ها و تیرهاست
سیمرغ را، نه بیهده در قاف مسکن است
با طعمه‌ای ز جوی و جری، اکتفا کنید
آسیب آدمی است، هر آنجا که ارزان است
هر جا که سوگ و سور بود، مرغ خانگی
رانش به سیخ و سینه به دیگ مسمن است
از خون صدهزار چو ما طائر ضعیف
هر صبح و شام، دامن گیتی ملون است
از آب و دان خانهٔ بیگانگان چه سود
هر کس که منزوی است زاندیشه ایمن است
پیدا هزار دام ز هر بام کوتهی است
پنهان هزار چشم به سوراخ و روزن است
زینسان که حمله میکند این گنبد کبود
افتد، نرفته نیمرهی، گر تهمتن است
هر نقطه را، به دیدهٔ تحقیق بنگرید
صیاد را علامت خونین به دامن است
از لانه، هیچگاه نگردید تنگ دل
کاینخانه بس فراخ و بسی پاک و روشن است
با مرغ خانه، مرغ هوا را تفاوتی است
بال و پر شما، نه برای پریدن است
ما را به یک دقیقه توانند بست و کشت
پرواز و سیر و جلوه، ز مرغان گلشن است
گر به دام حیلهٔ مردم فتاده‌ایم
ایام هم، چو وقت رسد، مردم افکن است
تلخست زخم خوردن و دیدن جفای سنگ
گر زانکه سنگ کودک و گر زخم سوزن است
جائی که آب و دانه و گلزار و سبزه‌ایست
آنجا فریب خوردن طفلان، مبرهن است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با مرغکان خویش، چنین گفت ماکیان
کای کودکان خُرد، گه کار کردن است
هوش مصنوعی: ماکیان به جوجه‌های خود می‌گوید، که بچه‌ها، اکنون زمان کار کردن است.
روزی طلب کنید، که هر مرغ خُرد را
اول وظیفه، رسم و ره دانه چیدن است
هوش مصنوعی: روز را بخواهید که هر موجود خردمند هنگام سپید شدن آسمان، نخستین کارش پیدا کردن راه و روش دانه‌چیدن است.
بی رنج نوک و پا، نتوان چینه جست و خورد
گر آب و دانه‌ایست، به خونابه خوردن است
هوش مصنوعی: بدون تلاش و زحمت برای کسب امکانات و نعمت‌ها نمی‌توان به دستاوردی دست یافت. اگر قرار باشد به چیزی برسیم، باید به سختی و مشقت آن را به دست آوریم.
درمانده نیستید، شما را به قدر خویش
هم نیروی نشستن و هم راه رفتن است
هوش مصنوعی: شما ناامید نیستید، چون به اندازه‌ی خودتان توانایی نشستن و راه رفتن را دارید.
پنهان، ز خوشه‌ای بربائید دانه‌ای
در قریه گفتگوست، که هنگام خرمن است
هوش مصنوعی: در یک قریه، در زمان برداشت محصول، دانه‌ای از خوشه‌ای پنهان و جدا شده است. این دانه در دل گفتگوهای مردم از اهمیت خاصی برخوردار است.
فریاد شوق و بازی طفلانه، هفته‌ایست
گر بشنوید، وقت نصیحت شنیدن است
هوش مصنوعی: مدتی است که شادی و سرور کودکی در دل من به اوج رسیده است. اگر کسی این را بشنود، زمان نصیحت و دریافت آموزش‌های مهم فرا رسیده است.
گیتی، دمی که رو به سیاهی نهد، شب است
چشم، آنزمان که خسته شود، گاه خفتن است
هوش مصنوعی: زندگی، زمانی که به مشکلات و تنگناهایش نگاه کنیم، مانند شب تاریکی است؛ اما وقتی که چشمانمان بسته می‌شود و خسته می‌شویم، وقت آرامش و خواب فرامی‌رسد.
بی من ز لانه دور نگردید هیچ یک
تنها، چه اعتبار در این کوی و برزن است
هوش مصنوعی: هیچ‌یک از شماها نمی‌توانید بدون من دور شوید، زیرا در این محل و این خیابان‌ها هیچ ارزشی وجود ندارد.
از چشم طائران شکاری، نهان شوید
گویند با قبیلهٔ ما، باز دشمن است
هوش مصنوعی: از دید پرندگان شکاری پنهان شوید، زیرا می‌گویند با گروه ما، باز هم دشمنی وجود دارد.
جز بانگ فتنه، هیچ به گوشم نمیرسد
یا حرف سر بریدن و یا پوست کندن است
هوش مصنوعی: تنها صدای ناآرامی و آشوب به گوشم می‌رسد و حرفی جز سر بریده شدن یا پوست کندن نمی‌شنوم.
نخجیرگاه‌ها و کمان‌ها و تیرهاست
سیمرغ را، نه بیهده در قاف مسکن است
هوش مصنوعی: سیمرغ در مکان‌هایی که مخصوص شکار و نیزه‌زنی هستند، زندگی می‌کند و به همین خاطر در قاف، یعنی در دنیای افسانه‌ای، بی‌دلیل ساکن نیست.
با طعمه‌ای ز جوی و جری، اکتفا کنید
آسیب آدمی است، هر آنجا که ارزان است
هوش مصنوعی: با غذایی ساده و ارزان زندگی را سپری کنید، زیرا آسیب انسان به خاطر حرص و طمعی است که او را به سمت چیزهای فراوان و گران‌تر می‌کشاند.
هر جا که سوگ و سور بود، مرغ خانگی
رانش به سیخ و سینه به دیگ مسمن است
هوش مصنوعی: هر کجا که شادی و غم وجود داشته باشد، مرغ خانگی در تنش چاق و سینه‌اش پر از چربی است.
از خون صدهزار چو ما طائر ضعیف
هر صبح و شام، دامن گیتی ملون است
هوش مصنوعی: هر صبح و شام، زمین پر از رنگ و جلاست، زیرا از خون و جان ده‌ها هزار پرنده ضعیف، زندگی و زیبایی را به خود می‌گیرد.
از آب و دان خانهٔ بیگانگان چه سود
هر کس که منزوی است زاندیشه ایمن است
هوش مصنوعی: زندگی در کنار دیگران و بهره‌مندی از روابط اجتماعی، ارزش و سود بیشتری دارد. چرا که شخصی که از دیگران دور باشد و تنها زندگی کند، نمی‌تواند از تجربیات و دانش دیگران بهره‌مند شود و در نتیجه، از خطرات نیز در امان نیست.
پیدا هزار دام ز هر بام کوتهی است
پنهان هزار چشم به سوراخ و روزن است
هوش مصنوعی: در هر گوشه و کنجی هزاران دام و تله وجود دارد که به راحتی قابل مشاهده نیستند و در جاهای مختلف پنهان شده‌اند. این تله‌ها و دام‌ها به مانند چشمانی هستند که از سوراخ‌ها و روزنه‌ها به دقت ناظر بر ما هستند.
زینسان که حمله میکند این گنبد کبود
افتد، نرفته نیمرهی، گر تهمتن است
هوش مصنوعی: وقتی این گنبد آسمانی به این شدت می‌تازد، حتی تهمتنی که قوی‌ترین است، نمی‌تواند از آن رهایی یابد.
هر نقطه را، به دیدهٔ تحقیق بنگرید
صیاد را علامت خونین به دامن است
هوش مصنوعی: هر نقطه‌ای را با دقت و توجه بررسی کن، چرا که نشانه‌های درد و رنج در زندگی صیاد وجود دارد.
از لانه، هیچگاه نگردید تنگ دل
کاینخانه بس فراخ و بسی پاک و روشن است
هوش مصنوعی: از لانه هیچ‌گاه ناامید نشو؛ زیرا اینجا بسیار وسیع و پاک و روشن است.
با مرغ خانه، مرغ هوا را تفاوتی است
بال و پر شما، نه برای پریدن است
هوش مصنوعی: با پرنده ای که در خانه است، با پرنده ای که در آسمان پرواز می کند تفاوتی وجود دارد؛ بال و پر شما تنها برای پرواز نیستند.
ما را به یک دقیقه توانند بست و کشت
پرواز و سیر و جلوه، ز مرغان گلشن است
هوش مصنوعی: ما را می‌توانند در یک چشم بر هم زدن گرفتار و نابود کنند. پرواز و زیبایی ما از خصوصیات پرندگان باغ بهشت است.
گر به دام حیلهٔ مردم فتاده‌ایم
ایام هم، چو وقت رسد، مردم افکن است
هوش مصنوعی: اگر گرفتار فریب و نیرنگ دیگران شده‌ایم، در روزگار هم، وقتی که وقتش برسد، انسان‌ها خود را از آن دام رها می‌کنند.
تلخست زخم خوردن و دیدن جفای سنگ
گر زانکه سنگ کودک و گر زخم سوزن است
هوش مصنوعی: زخم خوردن و خیانت‌هایی که در زندگی می‌چشیم می‌تواند بسیار تلخ باشد، اما این تلخی به نوع آسیب بستگی دارد؛ گاهی آسیب‌ها بزرگ و غیرقابل تحمل‌اند و گاهی به جایی می‌رسند که مانند زخم سوزن، قابل تحمل‌تر می‌شوند.
جائی که آب و دانه و گلزار و سبزه‌ایست
آنجا فریب خوردن طفلان، مبرهن است
هوش مصنوعی: در جایی که آب و دانه و باغ و چمن وجود دارد، کاملاً واضح است که کودکان به راحتی فریب می‌خورند.

خوانش ها

مادر دوراندیش به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1389/08/21 07:11
منصور محمدزاده

خواهشمند است مورد زیر را تصحیح فرمایید:
نادرست:
با طعمه‌ای ز جوی و جری، اکتفا کنید
آسیب آدمی است، هر آنجا که ارزان است
درست:
با طعمه‌ای ز جوی و جری، اکتفا کنید
آسیب آدمی است، هر آنجا که ارزن است

1401/03/04 17:06
هاشم مرادمند

نخجیرگاه ها و کمانها و تیرهاست صحیح است. لطفا کمانها اصلاح شود.