گنجور

شمارهٔ ۱۳ - ارزش گوهر

مرغی نهاد روی به باغی ز خرمنی
ناگاه دید دانهٔ لعلی به روزنی
پنداشت چینه‌ای‌ست، به چالاکی‌اش ربود
آری، نداشت جز هوس چینه چیدنی
چون دید هیچ نیست فکندش به خاک و رفت
زین سانش آزمود! چه نیک آزمودنی
خواندش گهر به پیش که من لعل روشنم
روزی به این شکاف فتادم ز گردنی
چون من نکرده جلوه‌گری هیچ شاهدی
چون من نپرورانده گهر هیچ معدنی
ما را فکند حادثه‌ای، ورنه هیچگاه
گوهر چو سنگریزه نیفتد به برزنی
با چشم عقل گر نگهی سوی من کنی
بینی هزار جلوه به نظاره کردنی
در چهره‌ام ببین چه خوشی‌ها و تاب‌هاست
افتاده و زبون شدم از اوفتادنی
خندید مرغ و گفت که با این فروغ و رنگ
بفروشمت اگر بخرد کس، به ارزنی
چون فرق در و دانه تواند شناختن
آن کو نداشت وقت نگه، چشم روشنی
در دهر بس کتاب و دبستان بود، ولیک
درس ادیب را چه کند طفل کودنی
اهل مجاز را ز حقیقت چه آگهی‌ست
دیو آدمی نگشت به اندرز گفتنی
آن به که مرغ صبح زند خیمه در چمن
خفاش را به دیده چه دشتی، چه گلشنی
دانا نجست پرتو گوهر ز مهره‌ای
عاقل نخواست پاکی جان خوش از تنی
پروین، چگونه جامه تواند برید و دوخت
آن کس که نخ نکرده به یک عمر سوزنی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

ارزش گوهر به خوانش طوبی برزگر
شمارهٔ ۱۳ - ارزش گوهر به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1390/12/15 10:03
صادق

با سلام و خسته نباشید و تشکر فراوان از سایت خیلی خوبتان
لطفا اگه میشه در انتهای هر شعر به اختصار توضیحی در مورد معنی آن شعر ارائه بفرمایید.
امروز 25 اسفند 90 سالروز تولد بانو پروین مبارک
روحش شاد

1392/12/25 23:02
روح الله نفری

با تشکر از زحمتی که برای سایت کشیدید شعرهای پروین فوقالعاده است روحش شاد

1394/01/12 22:04
honey

لذت بردم.

1395/06/21 10:09
حسین

در بیت نهم علامت ویرگول باید بعد از اگر باشد.

1398/08/21 07:11
جواد نجفی ازندریانی

بیت نهم ویرگول نیاز نداره.جورِ دیگه بخونش.
در چهره ام ببین چه خوشیهاست و تابهاست بهتر ادا میشه وقتی در چهره ام ببین چه خوشیها و تابهاست خونده میشه .
مصرع دوم بیتِ یکی به آخر مانده رو هم متوجه نشدم.؟؟؟

1399/12/15 10:03
نرگس

با سلام و احترام
من هم با پیشنهاد یکی از دوستان(صادق) موافقم که لطفا توضیح و تفسیر مختصر و در حد خوانندگان عمومی برای اشعار بگذارید تا به این صورت به رشد فهم خوانندگان عمومی از متون و اشعار بیش از پیش کمک کرده باشید. برای امثال من که دانش ادبی زیادی نداریم ولی علاقه مند هستیم.
ممنون از توجهتون

1401/07/02 20:10
مجتبی

سلام و به نظر من مفهوم این قطعه شعر درباره قدر شناسیست، چه بسا کسانی که چیز های با ارزش به دستشان می افتد امّا قدر آن را نمیدانند قطعاً از دست یک آدم قدر نشناس بر می آید که یک گوهر را در میان سنگریزه ها رها کند.

1402/01/28 18:03
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)

چون فرق دُرّ و دانه توانَد شناختن / آن کو نداشت وقتِ نگه, چشمِ روشنی

چگونه می تواند تفاوت بین دُرّ و دانه قائل شود آن کسیکه که زمانِ نگاه کردن و بررسی, نابیناست!

و یا

کسی که کوردل است و دلش آلوده, چگونه می تواند در آزمونِ روزگار, خوب و بد را از هم تشخیص دهد?!