شمارهٔ ۱۲۸ - گل پنهان
نهفت چهره گلی زیر برگ و بلبل گفت
مپوش روی، به روی تو شادمان شدهایم
مسوز ز آتش هجران، هزار دستان را
بکوی عشق تو عمریست داستان شدهایم
جواب داد، کازین گوشهگیری و پرهیز
عجب مدار، که از چشم بد نهان شدهایم
ز دستبرد حوادث، وجود ایمن نیست
نشستهایم و بر این گنج، پاسبان شدهایم
تو گریه میکنی و خنده میکند گلزار
ازین گریستن و خنده، بد گمان شدهایم
مجال بستن عهدی بما نداد سپهر
سحر، شکفته و هنگام شب خزان شدهایم
مباش فتنهٔ زیبائی و لطافت ما
چرا که نامزد باد مهرگان شدهایم
نسیم صبحگهی، تا نقاب ما بدرید
برای شکوه ز گیتی، همه دهان شدهایم
بکاست آنکه سبکسار شد، ز قیمت خویش
ازین معامله ترسیده و گران شدهایم
دو روزه بود، هوسرانی نظربازان
همین بس است، که منظور باغبان شدهایم
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نهفت چهره گلی زیر برگ و بلبل گفت
مپوش روی، به روی تو شادمان شدهایم
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و شادی اشاره شده است. چهرهای زیبا و خوشبو به مانند گل در زیر برگ پنهان شده و بلبل، که نماد عشق و زیبایی است، به او میگوید که چرا خود را مخفی میکنی، زیرا ما از دیدن تو شادمان شدهایم. این بیان حساسیت و دوستی nature را به تصویر میکشد.
مسوز ز آتش هجران، هزار دستان را
بکوی عشق تو عمریست داستان شدهایم
هوش مصنوعی: با سوز و حسرتی که از فراق تو دارم، گویا در دنیای عشق تو ما مدتهاست که قصهای نوشتهایم.
جواب داد، کازین گوشهگیری و پرهیز
عجب مدار، که از چشم بد نهان شدهایم
هوش مصنوعی: جواب داد که از گوشهنشینی و دوری نکن، چراکه ما از دید تو پنهان شدهایم و نباید این را عجیب بدانید.
ز دستبرد حوادث، وجود ایمن نیست
نشستهایم و بر این گنج، پاسبان شدهایم
هوش مصنوعی: هیچ کس از آسیبها و اتفاقات ناگوار در امان نیست، ما در اینجا نشستهایم و از چیزی که داریم مراقبت میکنیم.
تو گریه میکنی و خنده میکند گلزار
ازین گریستن و خنده، بد گمان شدهایم
هوش مصنوعی: تو در حال گریهای و گلزار به خاطر این گریهات میخندد. از این دوگانگی، به ما بدگمانی دست داده است.
مجال بستن عهدی بما نداد سپهر
سحر، شکفته و هنگام شب خزان شدهایم
هوش مصنوعی: آسمان شب به ما فرصتی برای بستن پیمان نداده و در حال حاضر، در حالی که صبح دمیده و فصل پاییز رسیده است، ما به حالتی از شکفتگی و زیبایی رسیدهایم.
مباش فتنهٔ زیبائی و لطافت ما
چرا که نامزد باد مهرگان شدهایم
هوش مصنوعی: جلوگیری کن از ایجاد آشفتگی به خاطر زیبایی و ظرافت ما، زیرا که ما اکنون در آستانهی عشق و محبت قرار داریم.
نسیم صبحگهی، تا نقاب ما بدرید
برای شکوه ز گیتی، همه دهان شدهایم
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی که به وزیدن میافتد، به قدری شگفتانگیز است که وقتی پرده و پوشش ما را کنار میزند، همه ما به خاطر زیبایی و جلال دنیا، زبان به سخن گشودیم.
بکاست آنکه سبکسار شد، ز قیمت خویش
ازین معامله ترسیده و گران شدهایم
هوش مصنوعی: آن کسی که سبکسر و بیعقل باشد به خاطر ترس از از دست دادن ارزشش در این معامله، خود را گرانتر از آنچه که هست نشان میدهد.
دو روزه بود، هوسرانی نظربازان
همین بس است، که منظور باغبان شدهایم
هوش مصنوعی: دو روز زندگی زودگذر است و کنجکاوی و هوسرانی کسانی که فقط به ظواهر توجه میکنند، همین اندازه کافی است که ما به هدف باغبان تبدیل شدهایم.
خوانش ها
گل پنهان به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1399/12/22 18:02
Mostafa Rahmani
جواب داد، کازین گوشهگیری و پرهیز
عجب مدار، که از چشم تو بد نهان شدهایم
دَر لت دوم بیت فوق "چشمِ تو بد" باید به "چشمِ بد" تبدیل شود.
1401/07/25 16:09
مجتبی
سلام، و باید در بیت سوم
"چشمِ تو بد" به "چشمِ بد" تبدیل شود
1401/07/25 16:09
مجتبی
گمان میکنم مقصود این شعر ، رعایت حجاب و عفاف میباشد، که گفته شده :
"
نهفت چهره گلی زیر برگ و بلبل گفت
مپوش روی، بروی تو شادمان شدهایم
"
و در بیت سوّم میگویند:
"
جواب داد، کازین گوشهگیری و پرهیز
عجب مدار، که از چشم تو بد نهان شدهایم
"
1404/03/12 17:06
امین آب آذرسا
نوشته مثنویات، تمثیلات و مقطعات
این شعر احتمالا جزء تمثیلات است، درست است؟
چون نه مثنوی است و نه مقطع