شمارهٔ ۱۲۶ - گل بی عیب
بلبلی گفت سحر با گل سرخ
کاینهمه خار به گرد تو چراست
گل خشبوی و نکوئی چو ترا
همنشین بودن با خار، خطاست
هر که پیوند تو جوید، خوار است
هر که نزدیک تو آید، رسواست
حاجب قصر تو، هر روز خسی است
به سر کوی تو هر شب، غوغاست
ما تو را سیر ندیدیم دمی
خار دیدیم همی از چپ و راست
عاشقان در همه جا ننشینند
خلوت انس و وثاق تو کجاست؟
خار گاهم سر و گه پای بخسب
همنشین تو عجب بی سر و پاست!
گل سرخی و نپرسی که چرا
خار در مهد تو در نشو و نماست؟
گفت: "زیبائی گل را مستای
زانکه یک ره خوش و یکدم زیباست
"آن خوشی کز تو گریزد، چه خوشیست؟
آن صفائی که نماند، چه صفاست؟
"ناگریز است گل از صحبت خار
چمن و باغ، بفرمان قضاست
"ما شکفتیم که پژمرده شویم
گل سرخی که دو شب ماند، گیاست
"عاقبت، خوارتر از خار شود
این گل تازه که محبوب شماست
"رو، گلی جوی که همواره خوشست
باغ تحقیق ازین باغ جداست
"این چنین خواستهٔ بیغش را
ز دکان دگری باید خواست
"ما چو رفتیم، گل دیگر هست
ذات حق، بیخلل و بیهمتاست
"همه را کشتی نسیان، کشتیست
همه را راه به دریای فناست
"چه توان داشت جز این چشم ز دهر؟
چه توان کرد؟ فلک بیپرواست
"ز ترازوی قضا، شکوه مکن
که ز وزن همه کس، خواهد کاست
"ره آن پوی که پیدایش ازوست
لیک با اینهمه، خود ناپیداست
"نتوان گفت که خار از چه دمید
خار را نیز درین باغ، بهاست
"چرخ با هر که نشاندت، بنشین
هر چه را خواجه روا دید، رواست
"بنده، شایستهٔ تنهایی نیست
حق تعالی و تقدس، تنهاست
"گهر معدن مقصود، یکیست
وانچه برجاست، شبه یا میناست
"خلوتی خواه، کز اغیار تهیست
دولتی جوی، که بیچون و چراست
"هر گلی علت و عیبی دارد
گل بی علت و بی عیب، خداست"
شمارهٔ ۱۲۵ - گفتار و کردار: به گربه گفت ز راه عتاب، شیر ژیانشمارهٔ ۱۲۷ - گل پژمرده: صبحدم، صاحبدلی در گلشنی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بلبلی گفت سحر با گل سرخ
کاینهمه خار به گرد تو چراست
هوش مصنوعی: بلبل از گل سرخ میپرسد که چرا این همه خار دور تو جمع شده است.
گل خشبوی و نکوئی چو ترا
همنشین بودن با خار، خطاست
هوش مصنوعی: دوستی با کسی که خوشبو و نیکو است، اشتباه است اگر با خار و زشتی همراه شود.
هر که پیوند تو جوید، خوار است
هر که نزدیک تو آید، رسواست
هوش مصنوعی: هر کسی که بخواهد به تو نزدیک شود و با تو ارتباط برقرار کند، ارزش و مقامش پایین است و هر کس که به تو نزدیک میشود، آبرویش را میبازد.
حاجب قصر تو، هر روز خسی است
به سر کوی تو هر شب، غوغاست
هوش مصنوعی: در هر روز، یک آدم فقیر در دروازهی قصر تو دیده میشود و هر شب در کوچههای تو سر و صدای زیادی برپا است.
ما تو را سیر ندیدیم دمی
خار دیدیم همی از چپ و راست
هوش مصنوعی: ما هرگز تو را در حال آرامش و خونسردی ندیدیم، بلکه همیشه در مواجهه با مشکلات و ناراحتیها بودیم، چه از طرف راست و چه از طرف چپ.
عاشقان در همه جا ننشینند
خلوت انس و وثاق تو کجاست؟
هوش مصنوعی: عاشقان در هر مکان نمیتوانند به تنهایی و آرامش بپردازند. جایگاه نزدیکی و ارتباط با تو کجاست؟
خار گاهم سر و گه پای بخسب
همنشین تو عجب بی سر و پاست!
هوش مصنوعی: گُلی به این زیبایی چطور میتواند در کنار یک خار باشد؟ انگار این رفیق بیسر و پا، هیچ توجهی به وجود خود ندارد!
گل سرخی و نپرسی که چرا
خار در مهد تو در نشو و نماست؟
هوش مصنوعی: گل زیبایی را میبینی که چرا در کنار آن خار وجود دارد. نباید از خود بپرسی که چرا این خارها در کنار زیبایی رشد کردهاند.
گفت: "زیبائی گل را مستای
زانکه یک ره خوش و یکدم زیباست
هوش مصنوعی: او گفت: "زیبایی گل تنها به خاطر یک لحظه خوش و زیبا است."
"آن خوشی کز تو گریزد، چه خوشیست؟
آن صفائی که نماند، چه صفاست؟
هوش مصنوعی: خوشیای که از تو دور شود، چه ارزشی دارد؟ و آن صفایی که از بین برود، چه فایدهای دارد؟
"ناگریز است گل از صحبت خار
چمن و باغ، بفرمان قضاست
هوش مصنوعی: گل نمیتواند از وجود خار در چمن و باغ دوری کند، زیرا این وضع بخشی از تقدیر و سرنوشت اوست.
"ما شکفتیم که پژمرده شویم
گل سرخی که دو شب ماند، گیاست
هوش مصنوعی: ما جوانه زدیم تا در نهایت پژمرده شویم، مانند گل سرخی که فقط برای دو شب باقی میماند و بعد از آن از بین میرود.
"عاقبت، خوارتر از خار شود
این گل تازه که محبوب شماست
هوش مصنوعی: در نهایت، این گل زیبا که مورد توجه شماست، به اندازهای ذلیل و حقیر خواهد شد که حتی از خار هم پستتر خواهد بود.
"رو، گلی جوی که همواره خوشست
باغ تحقیق ازین باغ جداست
هوش مصنوعی: به دنبال زیباییها و خوشیها باش، زیرا سرزمین علم و دانش از سایر دنیاییها جداست.
"این چنین خواستهٔ بیغش را
ز دکان دگری باید خواست
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن چیزی که خالص و بدون نگرانی باشد، باید آن را از جای دیگری طلب کرد.
"ما چو رفتیم، گل دیگر هست
ذات حق، بیخلل و بیهمتاست
هوش مصنوعی: وقتی ما برویم، همچنان زیبایی و کمال حق وجود دارد که هیچ نقص و شبیه دیگری ندارد.
"همه را کشتی نسیان، کشتیست
همه را راه به دریای فناست
هوش مصنوعی: همه چیز در اف forgottenness غرق شده است و این غفلت، مسیر هر کسی را به سوی پایان و نابودی میبرد.
"چه توان داشت جز این چشم ز دهر؟
چه توان کرد؟ فلک بیپرواست
هوش مصنوعی: چشم تو چه چیز دیگری میتواند از زندگی بخواهد؟ چه کار میتوان کرد؟ دنیا بیرحم و بیتوجه است.
"ز ترازوی قضا، شکوه مکن
که ز وزن همه کس، خواهد کاست
هوش مصنوعی: از ترازوی سرنوشت شکایت نکن، زیرا از وزن هر کسی کاسته خواهد شد.
"ره آن پوی که پیدایش ازوست
لیک با اینهمه، خود ناپیداست
هوش مصنوعی: به راهی برو که نشانهها و نشانههایش واضح و روشن است، اما با این وجود، خود آن نشانها و نشانهها همچنان نامشخص و ناپیدا هستند.
"نتوان گفت که خار از چه دمید
خار را نیز درین باغ، بهاست
هوش مصنوعی: نمیتوان گفت که چطور و از کجا خار رشد کرده است، چرا که در این باغ حتی خار نیز ارزش و اهمیت دارد.
"چرخ با هر که نشاندت، بنشین
هر چه را خواجه روا دید، رواست
هوش مصنوعی: با هر کسی که تو را در زندگی قرار دهد، باید همانجا بمانی. هر چیزی که شخص با نفوذ از تو خواست، قابل قبول است.
"بنده، شایستهٔ تنهایی نیست
حق تعالی و تقدس، تنهاست
هوش مصنوعی: انسان به تنهایی سزاوار نیست، در حالی که خداوند متعال و با شعور، تنهاست.
"گهر معدن مقصود، یکیست
وانچه برجاست، شبه یا میناست
هوش مصنوعی: هدف اصلی و ارزشمند مانند گوهر در یک معدن است و اشیاء براق و درخشان ممکن است شبیه به آن باشند، اما در واقع تنها زینت هستند و به عمق و اصل چیز ارتباطی ندارند.
"خلوتی خواه، کز اغیار تهیست
دولتی جوی، که بیچون و چراست
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال تنهایی و آرامش است، باید بکوشد تا از افراد و چیزهای غیروابسته دور شود، زیرا در این حالت میتواند به قدرت و استحکام دست یابد که بدون شک و تردید به او میرسد.
"هر گلی علت و عیبی دارد
گل بی علت و بی عیب، خداست"
هوش مصنوعی: هر چیز زیبا و خوبی در دنیا دلیلی دارد و هیچ کدام بیعیب نیستند، اما تنها موجود بیعیب و بیدلیل خداوند است.
خوانش ها
گل بی عیب به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1392/10/05 09:01
یعقوب خاوری
با سلام و تشکر از زحمات شما در نشر ادب و فرهنگ، لطفا در بیت 2، خشبوی به خوشبوی و در بیت 7 بخسب به بخست و در بیت 11 ناگریز به ناگزیر تبدیل شود.
1399/11/29 12:01
Polestar
عالی بینظیر شاهکار...
روحش شاد
1399/11/13 08:02
شهناز
بیت21 بهاست به تنهاست عوض شود.