گنجور

شمارهٔ ۱۲۱ - گرگ و سگ

پیام داد سگ گله را، شبی گرگی
که صبحدم بره بفرست، میهمان دارم
مرا به خشم میاور، که گرگ، بدخشم است
درون تیره و دندان خون فشان دارم
جواب داد، مرا با تو آشنائی نیست
که رهزنی تو و من نام پاسبان دارم
من از برای خور و خواب، تن نپروردم
همیشه جان به کف و سر بر آستان دارم
مرا گران بخریدند، تا بکار آیم
نه آنکه کار چو شد سخت، سر گران دارم
مرا قلاده بگردن بود، پلاس به پشت
چه انتظار ازین بیش، ز اسمان دارم
عنان نفس، ندادم چو غافلان از دست
کنون بدست توانا، دو صد عنان دارم
گرفتم آنکه فرستادم آنچه میخواهی
ز خود چگونه چنین ننگ را نهان دارم
هراس نیست مرا هیچگه ز حملهٔ گرگ
هراس کم دلی برهٔ جبان دارم
هزار بار گریزاندمت به دره و کوه
هزارها سخن، از عهد باستان دارم
شبان، بجرات و تدبیرم آفرینها خواند
من این قلادهٔ سیمین، از آن زمان دارم
رفیق دزد نگردم بحیله و تلبیس
که عمرهاست به کوی وفا مکان دارم
درستکارم و هرگز نمانده‌ام بیکار
شبان گرم نبرد، پاس کاروان دارم
مرا نکشته، به آغل درون نخواهی شد
دهان من نتوان دوخت، تا دهان دارم
جفای گرگ، مرا تازگی نداشت، هنوز
سه زخم کهنه به پهلو و پشت و ران دارم
دو سال پیش، بدندان دم تو برکندم
کنون ز گوش گذشتی، چنین گمان دارم
دکان کید، برو جای دیگری بگشای
فروش نیست در آنجا که من دکان دارم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیام داد سگ گله را، شبی گرگی
که صبحدم بره بفرست، میهمان دارم
هوش مصنوعی: سگ گله به صاحبش خبر داد که شب، گرگی در راه است و او باید بره‌ای را به بیرون بفرستد زیرا مهمانی دارد.
مرا به خشم میاور، که گرگ، بدخشم است
درون تیره و دندان خون فشان دارم
هوش مصنوعی: مرا عصبانی نکن، زیرا درون من مانند گرگ خشمگین است و دندان‌های خونی دارم.
جواب داد، مرا با تو آشنائی نیست
که رهزنی تو و من نام پاسبان دارم
هوش مصنوعی: پاسخ داد که من با تو آشنایی ندارم، چون تو که دزد هستی، من هم پاسبانم.
من از برای خور و خواب، تن نپروردم
همیشه جان به کف و سر بر آستان دارم
هوش مصنوعی: من برای خوردن و خوابیدن زندگی نکرده‌ام، بلکه همیشه جانم در دست خودم است و سرم را به درگاه معشوق می‌گذارم.
مرا گران بخریدند، تا بکار آیم
نه آنکه کار چو شد سخت، سر گران دارم
هوش مصنوعی: من را با قیمت زیادی خریده‌اند تا در زمان لازم به کار بیفتم، نه اینکه وقتی کار دشوار شد، خودم را کنار بکشم و احساس سنگینی کنم.
مرا قلاده بگردن بود، پلاس به پشت
چه انتظار ازین بیش، ز اسمان دارم
هوش مصنوعی: من گردن‌بند زیبایی به گردن دارم و زیر پلاس به دوش، بیش از این چه انتظاری می‌توان داشت؟ من از آسمان نعمت‌ها و blessings دارم.
عنان نفس، ندادم چو غافلان از دست
کنون بدست توانا، دو صد عنان دارم
هوش مصنوعی: سکون و آرامش نفس خود را به آسانی و بی‌ملاحظه به دیگران واگذار نکردم، حالا که قدرت و توانایی بیشتری پیدا کرده‌ام، قادر هستم بر جنبه‌های مختلف زندگی‌ام کنترل و تسلط داشته باشم.
گرفتم آنکه فرستادم آنچه میخواهی
ز خود چگونه چنین ننگ را نهان دارم
هوش مصنوعی: من فردی را که خودم فرستاده بودم، در دست گرفتم. حالا نمی‌دانم چطور می‌توانم این خجالت را از دیگران پنهان کنم.
هراس نیست مرا هیچگه ز حملهٔ گرگ
هراس کم دلی برهٔ جبان دارم
هوش مصنوعی: من از حملهٔ گرگ نمی‌ترسم، اما از اینکه یک برهٔ ترسو وجود دارد، احساس نگرانی می‌کنم.
هزار بار گریزاندمت به دره و کوه
هزارها سخن، از عهد باستان دارم
هوش مصنوعی: من بارها و بارها از تو دور شده‌ام، در دره و کوه، و هزاران سخن و داستان از روزگاران گذشته در دل دارم.
شبان، بجرات و تدبیرم آفرینها خواند
من این قلادهٔ سیمین، از آن زمان دارم
هوش مصنوعی: شبان، با شجاعت و تدبیر من، به من آفرین می‌گوید. از آن زمان که این گردنبند نقره‌ای را دارم، به یاد او هستم.
رفیق دزد نگردم بحیله و تلبیس
که عمرهاست به کوی وفا مکان دارم
هوش مصنوعی: من با فریب و نیرنگ به دوستی دزد تبدیل نخواهم شد، چون مدت‌هاست که در مسیر وفا و صداقت زندگی می‌کنم.
درستکارم و هرگز نمانده‌ام بیکار
شبان گرم نبرد، پاس کاروان دارم
هوش مصنوعی: من شخصی درستکار هستم و هیچ‌گاه بی‌کار نبوده‌ام. در شب‌ها که همواره مشغول تلاش و جنگیدن هستم، مسئولیت نگهداری از کاروان را نیز بر عهده دارم.
مرا نکشته، به آغل درون نخواهی شد
دهان من نتوان دوخت، تا دهان دارم
هوش مصنوعی: من را نمی‌توانی از پا درآوری، چون نمی‌توانی مرا در جایی محبوس کنی. وقتی که هنوز قادر به گفتن هستم، نمی‌توانی دهانم را ببندی.
جفای گرگ، مرا تازگی نداشت، هنوز
سه زخم کهنه به پهلو و پشت و ران دارم
هوش مصنوعی: غدر و خیانت گرگ دیگر برای من تازگی ندارد، چون هنوز زخم‌های قدیمی‌ای دارم که بر روی پهلو، پشت و رانم باقی مانده‌اند.
دو سال پیش، بدندان دم تو برکندم
کنون ز گوش گذشتی، چنین گمان دارم
هوش مصنوعی: دو سال پیش، من دندان خود را در اثر نزدیک شدن به تو از دست دادم. اما حالا که از کنارم عبور کردی، به این فکر می‌کنم که چه تصوری از این اتفاق داری.
دکان کید، برو جای دیگری بگشای
فروش نیست در آنجا که من دکان دارم
هوش مصنوعی: فروشگاهی که من دارم، جایی نیست که بتوانی در آن کالا بفروشی. بهتر است به جای دیگری بروی و کار خود را ادامه دهی.

خوانش ها

گرگ و سگ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
گرگ و سگ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1386/12/01 09:03
سید علی فاطمی

چهارمین بیت از آخر:
به آغل صحیح است
---
پاسخ: با تشکر از شما «بغل» به «به آغل» تصحیح شد.

1390/11/05 23:02
محمد

در بیت ششم صحیح "بیش" است که "پیش" نوشته شده.

1391/01/05 16:04
جمشید پیمان

بیت دازدهم:
رفیق دزد نگردم به حیله و تلبیس
که سال هاست به کوی وفا مکان دارم

1392/03/04 16:06
رحمن

باسلام و عرض ادب
در بیت ششم دو اشکال نگارشی وجود دارد که البته یکی از خوبان به یکی از آنها اشارتی فرموده ولی شما اصلاح نفرموده اید.
مرا قلاده بگردن بود، پلاس به پشت
چه انتظار ازین پیش، ز اسمان دارم
همانگونه که مشاهده میفرمایید: در مصرع دوم: پیش باید به بیش اصلاح شود و اسمان به آسمان
متشکرم

1397/05/14 08:08
کیوان

سلام.در بیت ششم:
چه انتظار از این "بیش" ز آسمان دارم

1398/12/05 16:03
احسان

با درود
در بیت سوم، واژه "آشنایی" با همزه نوشته شده است!
(در بسیاری از شعرهای پروین این نادرستی دیده شده است)
سپاسگزار از شما

1401/07/24 19:09
مجتبی

سلام.
بیت ششم مصرع دوّم "پیش" به "بیش" باید مبدل شود زیرا معنی بهتری میدهد و در دیوان نیز بدین صورت نوشته شده.
ممنون