گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹

ای دوست، دزد حاجب و دربان نمی‌شود
گرگ سیه درون، سگ چوپان نمی‌شود
ویرانهٔ تن از چه ره آباد میکنی
معمورهٔ دلست که ویران نمی‌شود
درزی شو و بدوز ز پرهیز پوششی
کاین جامه جامه‌ایست که خلقان نمی‌شود
دانش چو گوهریست که عمرش بود بها
باید گران خرید که ارزان نمی‌شود
روشندل آنکه بیم پراکندگیش نیست
وز گردش زمانه پریشان نمی‌شود
دریاست دهر، کشتی خویش استوار دار
دریا تهی ز فتنهٔ طوفان نمی‌شود
دشواری حوادث هستی چو بنگری
جز در نقاب نیستی آسان نمی‌شود
آن مکتبی که اهرمن بد منش گشود
از بهر طفل روح دبستان نمی‌شود
همت کن و به کاری ازین نیکتر گرای
دکان آز بهر تو دکان نمی‌شود
تا زاتش عناد تو گرمست دیگ جهل
هرگز خرد بخوان تو مهمان نمی‌شود
گر شمع صد هزار بود، شمع تن دلست
تن گر هزار جلوه کند جان نمی‌شود
تا دیده‌ات ز پرتو اخلاص روشن است
انوار حق ز چشم تو پنهان نمی‌شود
دزد طمع چو خاتم تدبیر ما ربود
خندید و گفت: دیو سلیمان نمی‌شود
افسانه‌ای که دست هوی مینویسدش
دیباچهٔ رسالهٔ ایمان نمی‌شود
سرسبز آن درخت که از تیشه ایمن است
فرخنده آن امید که حرمان نمی‌شود
هر رهنورد را نبود پای راه شوق
هر دست دست موسی عمران نمی‌شود
کشت دروغ، بار حقیقت نمیدهد
این خشک رود، چشمهٔ حیوان نمی‌شود
جز در نخیل خوشهٔ خرما کسی نیافت
جز بر خلیل، شعله گلستان نمی‌شود
کار آگهی که نور معانیش رهبرست
بازارگان رستهٔ عنوان نمی‌شود
آز و هوی که راه بهر خانه کرد سوخت
از بهر خانهٔ تو نگهبان نمی‌شود
اندرز کرد مورچه فرزند خویشرا
گفت این بدان که مور تن آسان نمی‌شود
آنکس که همنشین خرد شد، ز هر نسیم
چون پر کاه بی سر و سامان نمی‌شود
دین از تو کار خواهد و کار از تو راستی
این درد با مباحثه درمان نمی‌شود
آن کو شناخت کعبهٔ تحقیق را که چیست
در راه خلق خار مغیلان نمی‌شود
ظلمی که عجب کرد و زیانی که تن رساند
جز با صفای روح تو جبران نمی‌شود
ما آدمی نیم، از ایراک آدمی
دردی کش پیالهٔ شیطان نمی‌شود
پروین، خیال عشرت و آرام و خورد و خواب
از بهر عمر گمشده تاوان نمی‌شود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دوست، دزد حاجب و دربان نمی‌شود
گرگ سیه درون، سگ چوپان نمی‌شود
هوش مصنوعی: ای دوست، اگرچه گرگ در لباس و شکل یک سگ چوپان ظاهر شود، اما هرگز نمی‌تواند نقش او را بازی کند یا به او تبدیل شود. حقیقت وجودی او تغییر نمی‌کند.
ویرانهٔ تن از چه ره آباد میکنی
معمورهٔ دلست که ویران نمی‌شود
هوش مصنوعی: به جسم و ظاهر خود چرا رسیدگی می‌کنی، در حالی که دل و روح تو همچنان آباد و سرزنده است و هرگز از بین نمی‌رود؟
درزی شو و بدوز ز پرهیز پوششی
کاین جامه جامه‌ایست که خلقان نمی‌شود
هوش مصنوعی: به دنبال راهی برای ایجاد پوششی باش که با احتیاط و مراقبت ساخته شده باشد، چرا که این لباس، لباسی است که برای دیگران قابل دستیابی نیست.
دانش چو گوهریست که عمرش بود بها
باید گران خرید که ارزان نمی‌شود
هوش مصنوعی: دانش مانند یک گوهر ارزشمند است که عمر طولانی دارد. باید آن را با قیمت بالایی تهیه کرد، زیرا به‌راحتی پیدا نمی‌شود و بی‌قیمت نیست.
روشندل آنکه بیم پراکندگیش نیست
وز گردش زمانه پریشان نمی‌شود
هوش مصنوعی: انسان آگاه و روشن‌ضمیر کسی است که از ترس درهم‌ریختگی‌های ناشی از مشکلات و تغییرات زمانه نگران نیست و به راحتی از چالش‌ها عبور می‌کند.
دریاست دهر، کشتی خویش استوار دار
دریا تهی ز فتنهٔ طوفان نمی‌شود
هوش مصنوعی: زندگی همچون دریا است و تو باید کشتی خود را محکم نگه‌داری. دریا هرگز از طوفان خالی نمی‌ماند و باید برای مواجهه با چالش‌ها آماده باشی.
دشواری حوادث هستی چو بنگری
جز در نقاب نیستی آسان نمی‌شود
هوش مصنوعی: وقتی به سختی‌های زندگی نگاه می‌کنیم، نمی‌بینیم که پشت آن‌ها چیزی جز خودمان نیست. کارهای دشوار به این راحتی حل نمی‌شوند.
آن مکتبی که اهرمن بد منش گشود
از بهر طفل روح دبستان نمی‌شود
هوش مصنوعی: مکتبی که شیطان بدطینت آن را ایجاد کرده، برای تربیت روح بچه‌ها مناسب نیست و نمی‌تواند محل آموزش صحیحی باشد.
همت کن و به کاری ازین نیکتر گرای
دکان آز بهر تو دکان نمی‌شود
هوش مصنوعی: تلاش کن و به کار بهتر و نیک‌تری بپرداز، زیرا برای تو دکان آز و امتحان نمی‌شود.
تا زاتش عناد تو گرمست دیگ جهل
هرگز خرد بخوان تو مهمان نمی‌شود
هوش مصنوعی: تا وقتی که دشمنی و کینه تو برپاست، دیگ جهل همیشه داغ و در حال جوشیدن است و نمی‌گذارد دانش و خرد به سراغ تو بیاید.
گر شمع صد هزار بود، شمع تن دلست
تن گر هزار جلوه کند جان نمی‌شود
هوش مصنوعی: اگرچه شمع‌ها بسیار زیاد باشند و نورهای بی‌شماری را انتشار دهند، اما آنچه که واقعاً مهم است و منبع روشنایی است، دل آدمی است. با وجود هزاران زیبایی و جلوه، جان انسان نمی‌تواند از این دل جدا شود.
تا دیده‌ات ز پرتو اخلاص روشن است
انوار حق ز چشم تو پنهان نمی‌شود
هوش مصنوعی: اگر چشمت به نور صداقت و اخلاص روشن باشد، آنگاه نور حقیقت از دید تو پنهان نمی‌ماند.
دزد طمع چو خاتم تدبیر ما ربود
خندید و گفت: دیو سلیمان نمی‌شود
هوش مصنوعی: دزد با طمعی که به تدبیر ما داشت، خاتم را برداشت و با تمسخر گفت که هرگز نمی‌تواند به دیو سلیمان تبدیل شود.
افسانه‌ای که دست هوی مینویسدش
دیباچهٔ رسالهٔ ایمان نمی‌شود
هوش مصنوعی: هر داستانی که به خواسته‌های نفس نوشته شده باشد، نمی‌تواند پایه و اساسی برای اعتقادات و ایمان واقعی باشد.
سرسبز آن درخت که از تیشه ایمن است
فرخنده آن امید که حرمان نمی‌شود
هوش مصنوعی: درختی که در برابر تیشه و آسیب در امان است، همیشه سرسبز و شاداب باقی می‌ماند. امیدی که از ناامیدی دور باشد، همواره خوشبخت و شاد خواهد بود.
هر رهنورد را نبود پای راه شوق
هر دست دست موسی عمران نمی‌شود
هوش مصنوعی: هر مسافری نمی‌تواند به شوق و انگیزه‌ای که دارد، به هدف برسد؛ و هر کسی نمی‌تواند به مانند موسی که فرزند عمران بود، دستاوری بزرگ داشته باشد.
کشت دروغ، بار حقیقت نمیدهد
این خشک رود، چشمهٔ حیوان نمی‌شود
هوش مصنوعی: دروغی که گفته می‌شود، نتیجه‌ای واقعی و حقیقی به همراه نخواهد داشت. حتی اگر ظاهر چیزی خوب باشد، در نهایت به حقیقت نخواهیم رسید.
جز در نخیل خوشهٔ خرما کسی نیافت
جز بر خلیل، شعله گلستان نمی‌شود
هوش مصنوعی: تنها در درختان نخل، خوشه‌های خرما به دست می‌آید و تنها برای خلیل (ابراهیم) است که شعله‌های گلستان روشن می‌شود.
کار آگهی که نور معانیش رهبرست
بازارگان رستهٔ عنوان نمی‌شود
هوش مصنوعی: فردی که آگاهی و دانش او به روشن کردن معانی و مفاهیم کمک می‌کند، به عنوان یک تجار و بازرگان واقعی شناخته نمی‌شود، اگر تنها به ظاهر و عنوان خود تکیه کند.
آز و هوی که راه بهر خانه کرد سوخت
از بهر خانهٔ تو نگهبان نمی‌شود
هوش مصنوعی: طمع و آرزو که به سوی خانه می‌آید، برای منزل تو نمی‌تواند نگهبان شود و به خاطر تو می‌سوزد.
اندرز کرد مورچه فرزند خویشرا
گفت این بدان که مور تن آسان نمی‌شود
هوش مصنوعی: مورچه به فرزندش نصیحت کرد و گفت: این بدان خاطر است که مورچه نباید تسلیم راحت‌طلبی شود.
آنکس که همنشین خرد شد، ز هر نسیم
چون پر کاه بی سر و سامان نمی‌شود
هوش مصنوعی: کسی که با افراد حکیم و دانا معاشرت می‌کند، در برابر هر چیزی مثل پر کاهی بی‌سر و سامان نمی‌شود.
دین از تو کار خواهد و کار از تو راستی
این درد با مباحثه درمان نمی‌شود
هوش مصنوعی: در این دنیا، دین به رفتار و اعمال تو وابسته است و کارهایی که انجام می‌دهی باید با صداقت همراه باشد. این مشکل و دردی که داری، با گفتگو و بحث حل نخواهد شد.
آن کو شناخت کعبهٔ تحقیق را که چیست
در راه خلق خار مغیلان نمی‌شود
هوش مصنوعی: کسی که واقعا حقیقت و معانی عمیق را درک کرده باشد، دیگر در مسیر زندگی به مسائلی بی‌اهمیت و خرده‌چالش‌ها توجهی نمی‌کند.
ظلمی که عجب کرد و زیانی که تن رساند
جز با صفای روح تو جبران نمی‌شود
هوش مصنوعی: ظلمی که به آن عجب می‌ورزید و زیانی که به جسمت رساندند، تنها با ترمیم و پاکی روح تو قابل جبران است.
ما آدمی نیم، از ایراک آدمی
دردی کش پیالهٔ شیطان نمی‌شود
هوش مصنوعی: ما انسان نیستیم، انسان از سرزمین ایراک تنها دردی را می‌کشد و پیالهٔ شیطان را نمی‌نوشد.
پروین، خیال عشرت و آرام و خورد و خواب
از بهر عمر گمشده تاوان نمی‌شود
هوش مصنوعی: پروین، فکر کردن به خوشی و آرامش و استراحت و لذت بردن از زندگی برای عمر از دست رفته، درست نیست و به هیچ وجه قابل جبران نیست.

خوانش ها

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹ به خوانش مریم فقیهی کیا
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1391/02/01 10:05
سارا

دین از تو کار خواهد و کار از تو راستی
این درد با مباحثه درمان نمی شود.
واقعا باید با آب طلا نوشتش
احسنت به بانوی شعر ایران

1394/09/10 20:12
سوسن فتایی

با درود
مصراع اول بیت دوم از پایین، به جای "نیم"، باید "نه ایم" درست باشد. هم از نظر وزن و هم از نظر دستوری؛ برای ضمیر "ما" ، باید فعل جمع به کار رود.

1396/02/07 22:05
م.آزاد

گفت این بدان که مور تن آسا نمیشود. در متن تن اسان ذکر شده

1401/07/19 19:10
مجتبی

درود
و باید گفت گویی بانو اعتصامی این شعر را از روی قرآن نوشته!!!

1401/11/03 23:02
ن م

احتمالا این مصرع «ما آدمی نیم، از ایراک آدمی» به شکل «ما آدمی نِییم، ازیرا که آدمی» درست‌تر باشد.

1402/02/08 02:05
یزدانپناه عسکری

24- آن کو شناخت کعبهٔ تحقیق را که چیست - در راه خلق خار مغیلان نمی‌شود

***

[نامه‌های عین القضات همدانی ج 1 ص 70]

تا تردّدی بود در علم و ظن،ارادت هرگز منجزم نگردد

و چون تردّد رخت بربست،ارادت ضرورت بود که رخت بنهد.

 [یزدانپناه عسکری]*

شناخت و متقاعد نمودن خود سال‌ها وقت می‌خواهد.