گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸

سر و عقل گر خدمت جان کنند
بسی کار دشوار ک‌آسان کنند
بکاهند گر دیده و دل ز آز
بسا نرخها را که ارزان کنند
چو اوضاع گیتی خیال است و خواب
چرا خاطرت را پریشان کنند
دل و دیده دریای ملک تنند
رها کن که یک چند طوفان کنند
به داروغه و شحنهٔ جان بگوی
که دزد هوی را بزندان کنند
نکردی نگهبانی خویش، چند
به گنج وجودت نگهبان کنند
چنان کن که جان را بود جامه‌ای
چو از جامه، جسم تو عریان کنند
به تن پرور و کاهل ار بگروی
ترا نیز چون خود تن آسان کنند
فروغی گرت هست ظلمت شود
کمالی گرت هست نقصان کنند
هزار آزمایش بود پیش از آن
که بیرونت از این دبستان کنند
گرت فضل بوده است رتبت دهند
ورت جرم بوده است تاوان کنند
گرت گله گرگ است و گر گوسفند
ترا بر همان گله چوپان کنند
چو آتش برافروزی از بهر خلق
همان آتشت را بدامان کنند
اگر گوهری یا که سنگ سیاه
بدانند چون ره بدین کان کنند
به معمار عقل و خرد تیشه ده
که تا خانهٔ جهل ویران کنند
برآنند خودبینی و جهل و عجب
که عیب تو را از تو پنهان کنند
بزرگان نلغزند در هیچ راه
کز آغاز تدبیر پایان کنند

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سر و عقل گر خدمت جان کنند
بسی کار دشوار ک‌آسان کنند
هوش مصنوعی: اگر عقل و سر در خدمت دل قرار گیرند، بسیاری از کارهای سخت می‌توانند آسان شوند.
بکاهند گر دیده و دل ز آز
بسا نرخها را که ارزان کنند
هوش مصنوعی: اگر چشم و دل خود را از آز و طمع خالی کنیم، با قیمت‌های زیادی که وجود دارد، می‌توانیم شاهد کاهش آن‌ها باشیم.
چو اوضاع گیتی خیال است و خواب
چرا خاطرت را پریشان کنند
هوش مصنوعی: چون وضعیت جهان شبیه خیال و خواب است، چرا باید ذهن تو را مضطرب کنند؟
دل و دیده دریای ملک تنند
رها کن که یک چند طوفان کنند
هوش مصنوعی: دل و چشم انسان همچون دریای وسیعی هستند که در بدن جای دارند. باید این احساسات و نگرش‌ها را رها کرد، چرا که ممکن است به زودی طوفانی و بی‌ثباتی ایجاد کنند.
به داروغه و شحنهٔ جان بگوی
که دزد هوی را بزندان کنند
هوش مصنوعی: به مسؤولان و نگهبانان بگویید که دزد هوی و نفس را به زندان بیندازند.
نکردی نگهبانی خویش، چند
به گنج وجودت نگهبان کنند
هوش مصنوعی: اگر خودت از خودت مراقبت نکنی، چه فایده‌ای دارد که دیگران بخواهند از وجود تو محافظت کنند؟
چنان کن که جان را بود جامه‌ای
چو از جامه، جسم تو عریان کنند
هوش مصنوعی: به گونه‌ای زندگی کن که روح تو لباسی داشته باشد، همین‌طور که اگر لباس جسم تو را بکنند، عریان می‌مانی.
به تن پرور و کاهل ار بگروی
ترا نیز چون خود تن آسان کنند
هوش مصنوعی: اگر تو آدم تن پرور و تنبلی باشی، دیگران هم با تو مانند خودشان رفتار خواهند کرد و به جای تلاش، به راحتی و تنبلی روی می‌آورند.
فروغی گرت هست ظلمت شود
کمالی گرت هست نقصان کنند
هوش مصنوعی: اگر در زندگی‌ات تاریکی و مشکلاتی وجود دارد، به این معناست که در درونت نوری عظیم و کمال وجود دارد؛ زیرا هر چه در زندگی‌ات کم و کاستی مشاهده کنی، در واقع نشان‌دهنده این است که همواره در جستجوی کمال و رشد هستی.
هزار آزمایش بود پیش از آن
که بیرونت از این دبستان کنند
هوش مصنوعی: قبل از اینکه تو را از این مدرسه بیرون کنند، هزاران بار تو را امتحان کردند.
گرت فضل بوده است رتبت دهند
ورت جرم بوده است تاوان کنند
هوش مصنوعی: اگر تو شایستگی و فضیلت داشته باشی، به تو مقام و رتبه می‌دهند؛ و اگر گناه کرده باشی، باید بهای آن را بدی.
گرت گله گرگ است و گر گوسفند
ترا بر همان گله چوپان کنند
هوش مصنوعی: اگر گله تو پر از گرگ باشد یا گوسفند، در هر صورت بر همان گله، چوپانی برای تو تعیین می‌شود.
چو آتش برافروزی از بهر خلق
همان آتشت را بدامان کنند
هوش مصنوعی: وقتی تو برای دیگران روشنایی و گرما تولید می‌کنی، همان مردم ممکن است به خودت آسیب برسانند.
اگر گوهری یا که سنگ سیاه
بدانند چون ره بدین کان کنند
هوش مصنوعی: اگر کسی بداند که چه چیزی باارزش است یا چه چیزی بی‌ارزش، می‌تواند راهی برای دستیابی به آن پیدا کند.
به معمار عقل و خرد تیشه ده
که تا خانهٔ جهل ویران کنند
هوش مصنوعی: به عقل و فهم خود ابزار و ایستاده‌گی بده تا ignorance یا نادانی را از بیخ و بن براندازد و از بین ببرد.
برآنند خودبینی و جهل و عجب
که عیب تو را از تو پنهان کنند
هوش مصنوعی: آدم‌های خودبین و جاهل، به خاطر خودخواهی و غرورشان، نمی‌گذارند عیب‌هایشان را بشناسند و از حقیقت خود آگاه شوند.
بزرگان نلغزند در هیچ راه
کز آغاز تدبیر پایان کنند
هوش مصنوعی: بزرگان در هیچ راهی سُر نمی‌خورند، چون از ابتدا با تدبیر و فکر شروع می‌کنند و به نتیجه می‌رسند.

خوانش ها

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ به خوانش مریم فقیهی کیا
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1387/02/04 06:05
ناشناس

هو
1-در بیت اول به جای کسان کاسان درست است
2-قصیده ای بسیار پرمعناست چند بیت آن نقل میشود
چو اوضاع گیتی خیال است وحواب
چراخاطرت را پریشان کنند..
هزارآزمایش بود پیش ازآن
که بیرونت از این دبستان کنند..
برآنند خود بینی وجهل وعجب
که عیب تو را از تو پنهان کنند..
---
پاسخ: در مورد شماره 1، تصحیح صورت گرفت.

1391/03/09 22:06
هادی

این قصیده ظاهرا در مجلسی که جمعی از بزرگان علم و ادب در آن حضور داشته اند به صورت فی البداهه سروده شده است.گویا در آن مجلس برای امتحان پروین و آزمودن قدرت شاعری وی و اطمینان از اینکه سروده های وی به طور قطع از اوست از او خواسته می شود که شعری بگوید و در آن یک سری کلمات که از وی خواسته اند آورده شود.و پروین در پاسخ هر سوال بیتی می سراید و به صورت فی البداهه می خواند و حروف آن کلمات به صورت به هم ریخته در آن بیت موجود است. این مطلب در کتاب حدیث ناگفته تالیف آقای سید کوروش حایری که در شرح حال پروین است آمده است.

1401/07/19 19:10
مجتبی

سلام بیتی جا افتاده؛ 
چو با راستی خوی کردی ترا
ز ناراستیها پشیمان کنند