گنجور

بخش ۷۵ - حکایت

شنیدم حاجییی احرام بسته
چو در ریگ بیابان گشت خسته
بخود گفت: ار چه پر تشویش راهست
جمال کعبه نیکو عذر خواهست
اگر در خانه خود را قید سازی
کجا مرغ حرم را صید سازی؟
ز هجران گر چه داری صد شکایت
به روز وصل بگذار آن حکایت
به ماهی گر پدید آید گناهی
توان بخشید جرمش را به ماهی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شنیدم حاجییی احرام بسته
چو در ریگ بیابان گشت خسته
هوش مصنوعی: شنیدم که حاجی‌ای پس از اینکه احرام خود را به تن کرد، در بیابان و در میان سنگ‌ها و ریگ‌ها خسته و پژمرده گشت.
بخود گفت: ار چه پر تشویش راهست
جمال کعبه نیکو عذر خواهست
هوش مصنوعی: با خود گفت: هرچند راه سخت و پُر از نگرانی است، زیبایی کعبه عذر خوبی دارد.
اگر در خانه خود را قید سازی
کجا مرغ حرم را صید سازی؟
هوش مصنوعی: اگر در خانه‌ات را بسته‌نگه‌داری، چگونه می‌توانی به شکار پرنده‌های حرم بروی؟
ز هجران گر چه داری صد شکایت
به روز وصل بگذار آن حکایت
هوش مصنوعی: اگرچه از دوری شکایت‌های زیادی داری، در روز وصال از آن خاطرات و شکایات بگذر و به خوشی‌ها فکر کن.
به ماهی گر پدید آید گناهی
توان بخشید جرمش را به ماهی
هوش مصنوعی: اگر ماهی در دریا مرتکب اشتباهی شود، می‌توان به آن عذر بخشید و خطایش را نادیده گرفت.