بخش ۶ - آغاز ده نامه
شنیدم کز هوسناکان جوانی
به ناگه فتنه شد بر دلستانی
رخش زرد و تنش باریک میشد
جهان بر چشم او تاریک میشد
شبی بیدار بود، از عشق نالان
پریشان گشته چون آشفته حالان
دلش را آتش سودا برآشفت
چو آتش تیزتر شد باد را گفت:
بخش ۵ - در مناجات: ازین گفتن، خدایا، شرم دارمبخش ۷ - نامهٔ اول از زبان عاشق به معشوق: نسیم باد نوروزی، چه داری؟
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شنیدم کز هوسناکان جوانی
به ناگه فتنه شد بر دلستانی
هوش مصنوعی: شنیدم که ناگهان جوانان زیبارو دلها را متزلزل کردند.
رخش زرد و تنش باریک میشد
جهان بر چشم او تاریک میشد
هوش مصنوعی: چهرهاش زرد و بدنش لاغر میشد و دنیا در نظر او تاریک و محو به نظر میرسید.
شبی بیدار بود، از عشق نالان
پریشان گشته چون آشفته حالان
هوش مصنوعی: شبی بیدار مانده بود و از عشق نگران و بیتاب شده بود، مانند افرادی که در حالتی آشفته و ناآرام هستند.
دلش را آتش سودا برآشفت
چو آتش تیزتر شد باد را گفت:
هوش مصنوعی: دلش به خاطر عشق و آرزوها در آتش فرو رفته و پریشان شده است. وقتی که آتش شعلهورتر میشود، به باد میگوید که او را تسکین دهد و آرام کند.