گنجور

بخش ۳۳ - حکایت

جوانی خار کن بر خار می‌خفت
کسی گل بر سرش کرد، آن جوان گفت
مرا تا خار دامن گیر گشتست
گل اندر خاطرم کمتر گذشتست
ز خاری هر که او پیوند بیند
همان بهتر که: گل دیگر نچیند
به تنهایی مرا خاری تمامست
وصال گل به انبازی حرامست
درین بستان گل رنگین چه جویی؟
که دارد حسن او داغ دو رویی
اگر خاری کند وقت ترا خوش
بر افشان دامن گل را به آتش
ز گل رویان تر دامن چه جویی؟
که بر هرکس بخندد از دو رویی
بتان بی‌وفا خود را پرستند
دلیران این چنین بتها شکستند

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جوانی خار کن بر خار می‌خفت
کسی گل بر سرش کرد، آن جوان گفت
هوش مصنوعی: جوانی که در گذشته دچار مشکلات و سختی‌ها بود، اکنون زمانی فرارسیده که گل‌های زیبایی بر سرش قرار گرفته است. او با این تغییر و زیبایی به یاد می‌آورد که روزگاری در کُنج غم و اندوه بوده است.
مرا تا خار دامن گیر گشتست
گل اندر خاطرم کمتر گذشتست
هوش مصنوعی: وقتی که در زندگی با مشکلات و موانع مواجه شدم، یاد گل‌های خوشبو و زیبا کمتر در ذهنم باقی مانده است.
ز خاری هر که او پیوند بیند
همان بهتر که: گل دیگر نچیند
هوش مصنوعی: هر کس که با خارها و مشکلات مواجه شود، بهتر است که به دنبال گل و زیبایی‌های دیگر نرود.
به تنهایی مرا خاری تمامست
وصال گل به انبازی حرامست
هوش مصنوعی: تنهایی من مانند خاری است که به هیچ وجه به وصال گل نمی‌رسد و این همراهی برای من ممنوع است.
درین بستان گل رنگین چه جویی؟
که دارد حسن او داغ دو رویی
هوش مصنوعی: در این باغ زیبا و رنگارنگ، دنبال چه چیزی هستی؟ زیرا زیبایی او به دو حالت مختلف خود را نشان می‌دهد.
اگر خاری کند وقت ترا خوش
بر افشان دامن گل را به آتش
هوش مصنوعی: اگر زمانت از درد و مشکل ناراحت است، پس زیبایی‌ها را به خاطر بسپار و از زندگی لذت ببر.
ز گل رویان تر دامن چه جویی؟
که بر هرکس بخندد از دو رویی
هوش مصنوعی: به دنبال دامن گل‌رویان نباش، چرا که هر کس بر تو می‌خندد و این نشان از دو رویی آن‌هاست.
بتان بی‌وفا خود را پرستند
دلیران این چنین بتها شکستند
هوش مصنوعی: دلیران، بت‌های بی‌وفا و بی‌احساس را نمی‌پرستند و به راحتی آن‌ها را می‌شکنند.