گنجور

بخش ۹۱ - در فایدهٔ جوع

قوت دل ز عقل و جان باشد
قوت تن ز آب و نان باشد
خانه خالی بود، حضور دهد
تن خالی فروغ و نور دهد
علم جویی، به ترک سیری کن
جان طلب می‌‎کنی، دلیری کن
سر خاری بخور، مشو خیره
تا نگردد دلت چو تن تیره
صیقل نفس چیست؟ کم خوردن
آفت عقل؟ نفس پروردن
خلق را بر نماز داشته‌اند
صفت روزه راز داشته‌اند
بهتر از جوع بر دلیلی نیست
به جزین آتش خلیلی نیست
آتشی کاو بهار و لاله دهد
ترک این سفره و نواله دهد
گر بدان مُلک آرزوست رجوع
نرسی جز به پای مردی جوع
رای روشن شود ز کم‌‎خوردن
بهر خوردن چراست غم‌‎خوردن؟
عود و چنگ و چغان که پُرسازند
از درون تهی، خوش‌‎آوازند
پُر شکم شد، خر و رباب یکی‌‎ست
تیره گردید، خاک و آب یکی‌‎ست
عیب «صوت‌الحمیر» می‌‎دانی
بر سر سفره خر چه می‌‎رانی؟
شکمت پر شود، بخار کند
بر دماغ و دیو اندر آید از در تو
نحل را چون لطیف بود خورش
گشت نخلی که شهد بود برش
خون حیوان مخور که گنده شوی
آب حیوان بخور، که زنده شوی
آب حیوان مدان به جز دانش
چون بیابی، بنوش از جانش
زین خورش‌‎ها تهی‌‎ شکم بهتر
ور حلالست نیز کم بهتر
که چو بادت در شکنبه زند
آتشت در کلاه و پنبه زند
در نباتی چو کثرت عددی
نیست، کم شد درو فضول ردی
باز حیوان که اصل ترکیبش
بیشتر بود، گشت کم طیبش
گند سرگین ز گند غایط کم
کاین یک از رُستنی‌‎ست و آن از دَم
به جزین چون نماند برهانی
خاک‌‎خوردن به از چنین نانی
چون به پاکیست فرق این که و مه
معدنی از نبات و حیوان به
آز را تا تو هم شکی یابی
کام یابی، ولیک کم یابی
چند و چند آخر از گران خیزی؟
جهد کن تا در آن میان خیزی
تو نه از بهر خوردن آمده‌ای
کز پی کارکردن آمده‌ای
بندهٔ مرده دل چه‌‎کار آید؟
زنده شو، تا سگت شکار آید
راه دینا ز بهر رفتن تست
نه ز بهر فراغ و خفتن تست
هر چه مستت کند، شراب تو اوست
و آنچه بی‌‎خویش کرد خواب تو اوست
نان اگر پرخوری، کند مستی
کم خور، ای خواجه، کز بلا رستی
دل چرا میل آن طعام کند
که حلال تو را حرام کند؟
گندم و گوشت خون شود در تن
خون منی گردد و منی روغن
آتش شهوت اندر آن افتد
فتنه‌ای در میان ران افتد
شوخ از آن روغنست در تن تو
خون صابونیان به گردن تو
نفس پرچرک و خرقه صابونی؟
این هم از حیلتست و مابونی
روزه‌دار و به دیگران بخوران
نه بخور روز و شب، شکم بدران
تو ز آسیب روزهٔ ماهی
برکشی هر دم از جگر آهی
عارفان ماه خویش سال کنند
روزه گیرند و شب وصال کنند
ننمایند روی وصل به خام
پختگان را وصال نیست حرام
آن‌‎که از پیش کردگار خورد
با تو چون هر شبی دوبار خورد؟
تو که هم شام و هم سَحَر بخوری
ره به آن روزها چگونه بری؟
با چنان خوردن و چنان آروق
چون بری رخت روح بر عیّوق؟
بس‌‎که شب نای لب بجنبانی
روز مانند نای انبانی
عارفان را ز روزه در شب قدر
شود از فیض نور چهره چو بدر
تو به روزی هلال عید شوی
ور به ماهی رسد قدید شوی
تو شکم بوده‌ای، از آنی سست
جان و دل باش، تا که باشی چست
هر که روزش به فربهی باشد
چون شکم شد تهی، تهی باشد
تن چو از خون ثقیل سنگ آید
دل ز بار بدن به تنگ آید
در تن این باد ناخوش و گنده
چون گذارد چراغ را زنده؟
هر دمت بوی بر دماغ زند
همچو بادی که بر چراغ زند
شکم پر ز هیچ را چه‌‎ کنی؟
رودهٔ پیچ‌‎پیچ را چه‌‎ کنی؟
جگر و دل درست کن به‌‎ یقین
جگر شیر مردی و دل دین
تو ز کم خوردن و ز بی‌‎خوابی
یابی، ار زانکه دولتی یابی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوت دل ز عقل و جان باشد
قوت تن ز آب و نان باشد
هوش مصنوعی: نیروی دل به عقل و روح بستگی دارد، در حالی که نیروی جسم به آب و نان وابسته است.
خانه خالی بود، حضور دهد
تن خالی فروغ و نور دهد
هوش مصنوعی: خانه خالی بود، اما با حضور یک فرد، روشنایی و انرژی به آن بخشیده شد.
علم جویی، به ترک سیری کن
جان طلب می‌‎کنی، دلیری کن
هوش مصنوعی: اگر به دنبال علم و دانش هستی، باید از راحتی و دنیا طلبی دست بکشی و برای رسیدن به خواسته‌ها و آرزوهایت شجاعت به خرج دهی.
سر خاری بخور، مشو خیره
تا نگردد دلت چو تن تیره
هوش مصنوعی: به درد و مشکل خود توجه کن، اما تو را غمگین و پریشان نکند تا دلت مانند جسمی آلوده و تیره نشود.
صیقل نفس چیست؟ کم خوردن
آفت عقل؟ نفس پروردن
هوش مصنوعی: صیقل دادن نفس به چه معناست؟ آیا کم خوردن باعث آسیب به عقل می‌شود؟ پرورش نفس به چه شکل است؟
خلق را بر نماز داشته‌اند
صفت روزه راز داشته‌اند
هوش مصنوعی: مردم بر انجام نماز مداومت دارند و در مورد روزه به راز و رمزهای خاصی آشنا هستند.
بهتر از جوع بر دلیلی نیست
به جزین آتش خلیلی نیست
هوش مصنوعی: هیچ چیزی بهتر از گرسنگی برای دلیلی وجود ندارد و جز آتش عشق، هیچ چیز دیگری نیست.
آتشی کاو بهار و لاله دهد
ترک این سفره و نواله دهد
هوش مصنوعی: آتش و شوقی که بهار و لاله به وجود می‌آورند، این سفره و نعمت‌ها را ترک نخواهند کرد.
گر بدان مُلک آرزوست رجوع
نرسی جز به پای مردی جوع
هوش مصنوعی: اگر به سرزمین آرزوها می‌خواهی برسی، جز با تلاش و پایمردی نمی‌توانی به آن برسید.
رای روشن شود ز کم‌‎خوردن
بهر خوردن چراست غم‌‎خوردن؟
هوش مصنوعی: زمانی که با کم‌خوردن و صرفه‌جویی در غذا، عقل و فهم انسان بهتر و روشن‌تر می‌شود، چرا باید نگران خوردن و آشامیدن بود؟
عود و چنگ و چغان که پُرسازند
از درون تهی، خوش‌‎آوازند
هوش مصنوعی: سازهایی مانند عود و چنگ و چغان که از درون خالی هستند، صدای زیبا و دل‌انگیزی دارند.
پُر شکم شد، خر و رباب یکی‌‎ست
تیره گردید، خاک و آب یکی‌‎ست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که انسان‌ها فارغ از وضعیت اجتماعی و یا فیزیکی‌شان در بنیادی‌ترین حالت خود به هم نزدیک هستند. در حقیقت، چه یک خر و چه یک ساز، در نهایت هر دو موجوداتی هستند که از خاک و آب شکل گرفته‌اند و در برابر نیازها و خواسته‌های خود مشابه هستند. این بیانگر برابری و همسانی انسان‌ها و موجودات در برابر طبیعت و زندگی است.
عیب «صوت‌الحمیر» می‌‎دانی
بر سر سفره خر چه می‌‎رانی؟
هوش مصنوعی: عیب صدای الاغ را می‌دانی، اما خودت چه دردی بر سر سفره خر می‌کشی؟ یعنی به جای اینکه به عیب دیگران بپردازی، بهتر است به مشکلات و عیوب خودت توجه کنی.
شکمت پر شود، بخار کند
بر دماغ و دیو اندر آید از در تو
هوش مصنوعی: وقتی که شکمت پر می‌شود، بوی نامطبوعی از دهانت بلند می‌شود و در این حالت خصیصه‌های بد و منفی در تو ظاهر می‌شود.
نحل را چون لطیف بود خورش
گشت نخلی که شهد بود برش
هوش مصنوعی: زنبور به دلیل لطافتش، از درخت نخل که عسل دارد، تغذیه می‌کند.
خون حیوان مخور که گنده شوی
آب حیوان بخور، که زنده شوی
هوش مصنوعی: گویا با خوردن خون حیوانات، جسمت بزرگ و ناپاک می‌شود، اما اگر نوشیدن آب حیوانات را انتخاب کنی، به زندگی و سلامت بهتری دست می‌یابی.
آب حیوان مدان به جز دانش
چون بیابی، بنوش از جانش
هوش مصنوعی: آب زندگی را به چیزی غیر از دانش نفروش، وقتی آن را پیدا کردی، از تمام وجودت بهره‌برداری کن.
زین خورش‌‎ها تهی‌‎ شکم بهتر
ور حلالست نیز کم بهتر
هوش مصنوعی: از این خوراکی‌ها که شکم را پر نمی‌کند، بهتر است که کم‌خوراکی کنیم، حتی اگر حلال باشد.
که چو بادت در شکنبه زند
آتشت در کلاه و پنبه زند
هوش مصنوعی: زمانی که نسیم به خنکی می‌وزد، آتش در کلاه و پنبه تو پیدا می‌شود.
در نباتی چو کثرت عددی
نیست، کم شد درو فضول ردی
هوش مصنوعی: در میان گیاهان، وقتی تعداد زیاد باشد، زوائد و اضافات کمتر به چشم می‌آید.
باز حیوان که اصل ترکیبش
بیشتر بود، گشت کم طیبش
هوش مصنوعی: حیوانی که نژاد و ترکیب اصلی‌اش قوی‌تر بود، کم‌کم از ویژگی‌های خوبش کاسته شد.
گند سرگین ز گند غایط کم
کاین یک از رُستنی‌‎ست و آن از دَم
هوش مصنوعی: گند و بوی بد فضولات، نسبت به بوی بد دیگر چیزها کمتر است، زیرا یکی از گیاهان می‌روید و دیگری به صورت مرده و خراب است.
به جزین چون نماند برهانی
خاک‌‎خوردن به از چنین نانی
هوش مصنوعی: اگر هیچ مدرکی باقی نمانده باشد، بهتر است زندگی را با نانی ساده سپری کنیم تا اینکه به چیزهای دیگر روی بیاوریم.
چون به پاکیست فرق این که و مه
معدنی از نبات و حیوان به
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که تفاوتی که وجود دارد، ناشی از پاکی و خلوص آن است. همچنین به این موضوع اشاره دارد که ماهیت و خلوص چیزها، چه گیاهان و چه حیوانات، از یک منبع طبیعی به وجود می‌آید.
آز را تا تو هم شکی یابی
کام یابی، ولیک کم یابی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به کامیابی برسی، باید کمی تلاش کنی و صبر داشته باشی؛ اما به خاطر داشته باش که شاید به اندازه‌ی کافی عطش و خواسته‌ات را احساس نکنی.
چند و چند آخر از گران خیزی؟
جهد کن تا در آن میان خیزی
هوش مصنوعی: تا کی در انتظار بمانی و بی‌عمل بگذرانی؟ تلاش کن و در این میان به موفقیت برسی.
تو نه از بهر خوردن آمده‌ای
کز پی کارکردن آمده‌ای
هوش مصنوعی: تو به خاطر غذا و خوردن نیامده‌ای، بلکه هدف‌ات انجام کار و فعالیت است.
بندهٔ مرده دل چه‌‎کار آید؟
زنده شو، تا سگت شکار آید
هوش مصنوعی: انسانی که دلش مرده و بی‌روح است، چه فایده‌ای دارد؟ باید زنده و پرجنب‌وجوش شوی تا بتوانی به خواسته‌هایت دست پیدا کنی و به هدف‌هایت برسی.
راه دینا ز بهر رفتن تست
نه ز بهر فراغ و خفتن تست
هوش مصنوعی: زندگی به خاطر سفر و کوشش توست، نه به خاطر آسایش و خوابیدن.
هر چه مستت کند، شراب تو اوست
و آنچه بی‌‎خویش کرد خواب تو اوست
هوش مصنوعی: هر چیزی که تو را سرخوش و شاداب کند، همان شراب تو است و هر چه تو را از خود بی‌خود کند، خواب توست.
نان اگر پرخوری، کند مستی
کم خور، ای خواجه، کز بلا رستی
هوش مصنوعی: اگر نان زیادی بخوری، عقل و هوش تو تحت تأثیر قرار می‌گیرد. بنابراین ای آقا، به اندازه خوراکت توجه کن، چرا که با این کار از مشکلات و دردسرها به دور خواهی ماند.
دل چرا میل آن طعام کند
که حلال تو را حرام کند؟
هوش مصنوعی: چرا دل به چیزی تمایل پیدا کند که چیزی که برای تو حلال است را حرام می‌کند؟
گندم و گوشت خون شود در تن
خون منی گردد و منی روغن
هوش مصنوعی: گندم و گوشت در بدن من تبدیل به خون می‌شوند و خون من تبدیل به منی و منی هم مانند روغن می‌شود.
آتش شهوت اندر آن افتد
فتنه‌ای در میان ران افتد
هوش مصنوعی: آتش خواهش و تمایل در آنجا ناراحتی و آشفتگی ایجاد می‌کند و موجب مشکلاتی در روابط می‌شود.
شوخ از آن روغنست در تن تو
خون صابونیان به گردن تو
هوش مصنوعی: شوخی و لطافت در وجود تو به خاطر روغنی است که در تن توست، مثل این است که خون علیه صابونیان به گردن تو است.
نفس پرچرک و خرقه صابونی؟
این هم از حیلتست و مابونی
هوش مصنوعی: آیا نفس آلوده و لباس تمیز شما، این هم از حقه‌های شماست و نمایشی که می‌زنید؟
روزه‌دار و به دیگران بخوران
نه بخور روز و شب، شکم بدران
هوش مصنوعی: بخوردن روزانه به خودی خود باعث نمی‌شود که دیگران هم از آن بهره‌مند نشوند. بهتر است در روزهایی که روزه گرفته‌ای، به دیگران هم کمک کنی و به آنها غذا بدهی، تا تنها به فکر شکم خود نباشی.
تو ز آسیب روزهٔ ماهی
برکشی هر دم از جگر آهی
هوش مصنوعی: هر لحظه از درد و غم‌های زندگی، ناله‌ای از دل برمی‌آید که ناشی از آسیب‌هایی است که بر دل انسان می‌نشیند.
عارفان ماه خویش سال کنند
روزه گیرند و شب وصال کنند
هوش مصنوعی: عاشقان و عارفان در روزها روزه می‌گیرند و شب‌ها به وصال و نزدیکی محبوب خود می‌پردازند.
ننمایند روی وصل به خام
پختگان را وصال نیست حرام
هوش مصنوعی: روابط و وصال میان عاشقان و معشوقان مختص افرادی است که به بلوغ عاطفی و روحی رسیده‌اند، افراد ناپخته نمی‌توانند آن را تجربه کنند و از این رو آن عشق واقعی، حرام و ممنوع برای آن‌هاست.
آن‌‎که از پیش کردگار خورد
با تو چون هر شبی دوبار خورد؟
هوش مصنوعی: کسی که از سرنوشت مقدر شده، چگونه می‌تواند به تو مانند هر شب دوبار زیان برساند؟
تو که هم شام و هم سَحَر بخوری
ره به آن روزها چگونه بری؟
هوش مصنوعی: تو که هم شب و هم صبحانه را می‌خوری، چطور به آن روزها خواهی رسید؟
با چنان خوردن و چنان آروق
چون بری رخت روح بر عیّوق؟
هوش مصنوعی: اگر به چنین خوراکی و چنین شرابی روی بیاوری، چگونه می‌توانی روح خود را از عذاب رها کنی؟
بس‌‎که شب نای لب بجنبانی
روز مانند نای انبانی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی شب‌ها به خاطر حرف زدن و تلاش برای برقراری ارتباط بیدار می‌مانیم، روز وقتی سر می‌رسد، ما مانند یک ابزار موسیقی (نای) آماده و پر انرژی خواهیم بود. به عبارت دیگر، شب‌های پربار و گفتگوهای عمیق می‌توانند به ما نیروی تازه‌ای برای روزهای بعد بدهند.
عارفان را ز روزه در شب قدر
شود از فیض نور چهره چو بدر
هوش مصنوعی: عارفان در شب قدر به سبب روزه‌داری، از نعمت و نور الهی بهره‌مند می‌شوند، همچون ماه درخشان که روشنایی‌اش را در شب نمایش می‌دهد.
تو به روزی هلال عید شوی
ور به ماهی رسد قدید شوی
هوش مصنوعی: تو در روز عید مانند ماه نو زیبایی و اگر زمان بگذرد، به مانند ماه کامل درخشان و دلربا می‌شوی.
تو شکم بوده‌ای، از آنی سست
جان و دل باش، تا که باشی چست
هوش مصنوعی: تو در اصل از دل و جان ضعیف‌تر هستی، بنابراین باید نرم و انعطاف‌پذیر باشی تا بتوانی توانمند و چابک بمانی.
هر که روزش به فربهی باشد
چون شکم شد تهی، تهی باشد
هوش مصنوعی: هر کس روزی پر برکت و خوشی داشته باشد، وقتی که شکمش خالی شود، باز هم احساس کمبودی خواهد داشت.
تن چو از خون ثقیل سنگ آید
دل ز بار بدن به تنگ آید
هوش مصنوعی: وقتی بدن پر از خون سنگین می‌شود، دل از زحمت و فشار آن به تنگ می‌آید.
در تن این باد ناخوش و گنده
چون گذارد چراغ را زنده؟
هوش مصنوعی: در وجود این باد زشت و نامهربان، چگونه می‌توان چراغ را روشن و زنده نگه داشت؟
هر دمت بوی بر دماغ زند
همچو بادی که بر چراغ زند
هوش مصنوعی: هر نفس تو بویی را به مشام می‌رساند، مانند نسیمی که بر شمع بوزد.
شکم پر ز هیچ را چه‌‎ کنی؟
رودهٔ پیچ‌‎پیچ را چه‌‎ کنی؟
هوش مصنوعی: اگر شکم سیر و پر از هیجان باشد، چه فایده‌ای دارد؟ و اگر روده‌ها در هم پیچیده باشند، چه باید کرد؟
جگر و دل درست کن به‌‎ یقین
جگر شیر مردی و دل دین
هوش مصنوعی: جگر و دل را محکم و استوار کن، زیرا جگر نشان از شجاعت و دل نمایانگر ایمان است.
تو ز کم خوردن و ز بی‌‎خوابی
یابی، ار زانکه دولتی یابی
هوش مصنوعی: اگر به خاطر کم‌خوری و بی‌خوابی، به چیزی دست یابی، به سبب آن است که به نوعی زندگی‌ات تجمل‌گرایی را کنار گذاشته‌ای.

حاشیه ها

1396/03/05 11:06

روزه‌دار و به دیگران بخوران
نه "بخور" روز و شب، شکم بدران
اصلاح شود به
نه "مخور" روز و شب، شکم بدران
به لحاظ محتوایی غنی تر است...

1396/03/05 12:06
nabavar

یک سایت که اشتباه است بقیه ی هم از یکدیگر کپی می کنند با همان اشتباه :
شکمت پر شود، بخار کند
بر دماغ و دیو اندر آید از در تو
همخوانی ندارد

1396/03/05 12:06
nabavar

نون . شین عزیز
گویا اشتباه می فرمایید
نه بخور یعنی نخور: منفی در مثبت ، منفی ست ، نهی می کند
نه مخور یعنی بخور

1396/03/19 22:06

برادر بزرگوار م خدا انسان را آفرید و انسان توجیه را ... مخاطبِ{ نه “مخور” روز } خبر از حالِ شخص روزه دار و ممسک می دهد... که طرف تنبیه است...
و به هر روی یک اشتباه چاپی و یا تایپی و نوشتاری نیاز به بهره بردن از معادلات جبر ندارد ...سپاس از محبت و مشارکت و نظر شما... زاویهء دید شما هم لطیف است(حق یارتان)

1396/03/19 23:06
مهناز ، س

گرامی حسین ، 1
درست میفرمائید
نه بخور یعنی نخور . مثال جبریِ جالبی زدید که در ادبیات صدق می کند
می گوید روزداری کن و روز و شب شکم خود را از غذا انبار نکن
نه چندان بخور کز دهانت برآید
مانا باشی