گنجور

بخش ۸۵ - در تلقین ذکر

ذکر بیفکر علم بی‌عملست
دل بیعشق چشم پر سبلست
حلقهٔ ذکر حلقهٔ دل تست
گلهٔ ما ز حلق پر گل تست
ذکر در دل چو جای کردو نشست
بانگ خواهی بلند و خواهی پست
آنکه نامش همیبری شنواست
گر نداری فغان و نعره رواست
وآنکه سر حروف می‌داند
بی‌زبان و حروف میخواند
نتوانش سپاس، فکر آنست
حاضرش میشناس، ذکر آنست
لال گردی و گنگ ارین دانی
ور ندانی، کرا همی خوانی؟
آنکه او را نه آشنایی تو
به کدامش زبان ستایی تو؟
دل نادان ز کار سست آید
دم ز دانش زنی درست آید
هیچ دانی که رویت اندر کیست؟
چو ندانی خروش بیهده چیست؟
دل غایب به بانگ محتاجست
که چو حاضر شود به معراجست
چو دلت با زبان نشد هم عهد
زشت باشد به ذکر کردن جهد
یار باید دل و زبان باهم
تا توان زد ز نام پاکش دم
دل چو پر نقش و رنگ باشد و بوی
به زبان هر چه بایدت میگوی
در دلت دار و گیر تاراجست
زان به تلقین پیر محتاجست
پیر داند که کیست لایق ذکر؟
هر کسش چون ادا کند بی‌فکر؟
همه را گر به ذکر بنشانی
نرهی هرگز از پیشمانی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ذکر بیفکر علم بی‌عملست
دل بیعشق چشم پر سبلست
هوش مصنوعی: اگر بدون تفکر به ذکر بپردازیم یا علم را بدون عمل جستجو کنیم، دل بدون عشق و احساس، همچون چشمی است که فقط پر از اشک و غم است.
حلقهٔ ذکر حلقهٔ دل تست
گلهٔ ما ز حلق پر گل تست
هوش مصنوعی: حلقهٔ یاد خدا نمایانگر عشق و محبت دل من است، و نالهٔ ما از غم و اندوهیست که به خاطر دوری از زیبایی‌های تو احساس می‌کنیم.
ذکر در دل چو جای کردو نشست
بانگ خواهی بلند و خواهی پست
هوش مصنوعی: وقتی یاد خدا در دل انسان جا بگیرد، صدا و نداهای دل او به شکل‌های مختلف، هم بلند و هم آرام، به وجود می‌آید.
آنکه نامش همیبری شنواست
گر نداری فغان و نعره رواست
هوش مصنوعی: هر کس که نام خدا را می‌شنود، اگر ناله و فریاد هم نکند، باز جایز است که دلش از درد و غم پر باشد.
وآنکه سر حروف می‌داند
بی‌زبان و حروف میخواند
هوش مصنوعی: کسی که به عمق معانی و رمزهای حروف آگاه است، نیازی به زبان ندارد و می‌تواند معانی را بدون سخن گفتن درک کند.
نتوانش سپاس، فکر آنست
حاضرش میشناس، ذکر آنست
هوش مصنوعی: اگر نتوانی از او سپاسگزاری کنی، در دل خود به فکر او و یادش باش.
لال گردی و گنگ ارین دانی
ور ندانی، کرا همی خوانی؟
هوش مصنوعی: اگر لال و خاموش شوی و ندانی چه می‌گویی، پس به چه کسی صحبت می‌کنی؟
آنکه او را نه آشنایی تو
به کدامش زبان ستایی تو؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی فردی را نمی‌شناسی، چگونه می‌توانی او را ستایش کنی یا درباره‌اش صحبت کنی. اگر آشنایی با او نداشته باشی، از چه چیزی می‌توانی تعریف یا تمجید کنی؟
دل نادان ز کار سست آید
دم ز دانش زنی درست آید
هوش مصنوعی: دل ساده در برابر کارهای ضعیف و ناپایدار ضعیف می‌شود، اما وقتی به علم و دانش پرداخته می‌شود، به نتایج درست و معقول می‌رسد.
هیچ دانی که رویت اندر کیست؟
چو ندانی خروش بیهده چیست؟
هوش مصنوعی: آیا می‌دانی که چهره‌ات متعلق به چه کسی است؟ اگر نمی‌دانی، فریاد بی‌مورد و بی‌هدف چیست؟
دل غایب به بانگ محتاجست
که چو حاضر شود به معراجست
هوش مصنوعی: دل انسان نیازمند صدایی است که آن را به حضور برساند؛ زیرا وقتی قلب در کنار محبوب باشد، همچون معراج و اوج گرفتن است.
چو دلت با زبان نشد هم عهد
زشت باشد به ذکر کردن جهد
هوش مصنوعی: اگر دل تو با زبانت یکی نشود، صحبت کردن درباره‌اش ناپسند است و در واقع تلاشی بیهوده به حساب می‌آید.
یار باید دل و زبان باهم
تا توان زد ز نام پاکش دم
هوش مصنوعی: دوست باید دل و زبانش هماهنگ باشد تا بتواند به خوبی از نام نیک او یاد کند.
دل چو پر نقش و رنگ باشد و بوی
به زبان هر چه بایدت میگوی
هوش مصنوعی: دل اگر پر از احساسات و زیبایی‌ها باشد، هر چه که بخواهی و نیاز داشته باشی، به راحتی از زبان تو جاری می‌شود.
در دلت دار و گیر تاراجست
زان به تلقین پیر محتاجست
هوش مصنوعی: در قلبت چیزی با ارزش وجود دارد که باید از آن محافظت کنی. برای این کار به راهنمایی و نصیحت بزرگترها نیاز داری.
پیر داند که کیست لایق ذکر؟
هر کسش چون ادا کند بی‌فکر؟
هوش مصنوعی: پیر می‌داند که چه کسی شایسته یادآوری است. هر کس که بدون فکر و درک درست چیزی را بیان کند، لایق این ذکر نیست.
همه را گر به ذکر بنشانی
نرهی هرگز از پیشمانی
هوش مصنوعی: اگر همه را به یادآوری و ذکر خدا مشغول کنی، هرگز از ناامیدی دور نخواهی شد.