بخش ۸۲ - در باب توبه
تا تو را شهوت و غضب یارست
هر زمان توبهایت در کارست
شستن جان و تن ز ظلمت عار
نتوان جز به آب استغفار
توبه صابون جامهٔ جانست
توبه زیت چراغ ایمانست
دست وقتی به توبه دانی برد
که ز اوصاف بد توانی مرد
تا دلت را ز غیر اورنگیست
پیش راهت ز شرک خرسنگیست
دست دادی که: توبه کردم زود
دست دادی و دل نداد، چه سود؟
توبه کان تن کند، نمازی نیست
کار بیدل مکن، که بازی نیست
آتش توبه پاکسوز بود
تا که باقیست شب، چه روز بود؟
هر که در توبه پایدار آمد
در دگر رکنها سوار آمد
عادت خواجه ترک عادت نیست
هوسی دارد، این ارادت نیست
تا که در لذتی، بده دادش
چو گذشتی، دگر مکن یادش
گر بهشتی، چراش میمانی؟
کودکی باشد این پشیمانی
برکند بیخ جمله کاشتها
التفات تو با گذاشتها
از گنه چون به توبه گردی دور
ظاهر و باطنت بگیرد نور
زهد بیتوبه کی قرار کند؟
نفس بیتصفیت چهکار کند؟
توبه تا خود کنی تو، خام آید
توبه کایزد دهد، تمام آید
از گنه توبه کن، ز طاعت هم
طاعتی کز ریا شود محکم
توبه چون باشد از خللها دور
از محبّت به دل درآید نور
توبه اول مقام این راهست
آخرینش محبّت شاهست
در مقامی چو مرد رُست آید
در مقام دگر درست آید
توبه را با سلوک این هنجار
همچو پرهیزدان و داروی کار
گرنه پرهیز بر نظام بود
ماده ناپخته، خلط خام بود
در چنین حالت ار خوری دارو
راست کن گور در پس بارو
خانه چون تیره و سیاه شود
نفش بر وی کنی، تباه شود
در زمین آنکه خار و خس بگذاشت
تخم در وی کجا تواند کاشت؟
توبه چون راست شد ز بینش غیر
بتوان راست رفتن اندر سیر
حق پرستی، نظر به غیر مکن
کعبه دیدی، گذر به دیر مکن
خرقهپوشی، به ترک عادت کوش
ورنه خمّار باش و خرقه مپوش
ترک این توبه کن، که می خوردن
به ز قی کردنست و قی خوردن
تو مرید برنج و بریانی
به چنین توبه ره کجا دانی؟
رخ چو در توبه آوری ز گناه
توشه از درد ساز و گریه و آه
بازگرد از در هوی و هوس
به طریقی که ننگری از پس
نه که چون توبه از گناه کنی
باد پندار در کلاه کنی
که: چو دادم به توبه خود را دست
تنم از آتس جهنم رست
برنهی میزر و گلوته به سر
دل پی سیم و چشم در پی زر
تا تو بر آرزو سوار شوی
نپسندم که توبه کار شوی
از سر اینهات تا بدر نرود
در منه پای، تات سر نرود
دست پیمان بده به این مردان
دست دادی، مباش سرگردان
در میاور به عهد ایشان دست
کان که این عهد را شکست شکست
شیخ شیرست، نزد شیر مرو
چون نداری سپر دلیر مرو
سپرست این که میدهد پیرت
چون بینداختی، زند تیرت
پیر راه، ار چه پیر زن باشد
بر دل تیره تیر زن باشد
دست شیخ ارچه از فتوح ملاست
بر تن بیثبات دست بلاست
خود نباید به کوی توبه گذشت
آنکه یکروز باز خواهد گشت
شیخ کو را ز دل خبر نبود
دادن توبه را اثر نبود
توبه آنرا بده که دل دارد
ورنه فردا ترا خجل دارد
مستان از مرید بیدل دست
که قلم دور شد ز بیدل و مست
دست بیمار در مگیر به مشت
که نه بر نبض مینهی انگشت
پر به تقلید توبه کار شدند
که همان رند و باده خوار شدند
بکشی صد کس اندر این گرما
که به محرور میدهی خرما
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا تو را شهوت و غضب یارست
هر زمان توبهایت در کارست
هوش مصنوعی: هر زمانی که تو بخواهی از شهوت و خشم دور شوی، باید بدانی که توبهات هنوز در حال بررسی و کار است.
شستن جان و تن ز ظلمت عار
نتوان جز به آب استغفار
هوش مصنوعی: برای پاک کردن روح و جسم از تاریکی و ننگ، جز با آب توبه و استغفار راهی نیست.
توبه صابون جامهٔ جانست
توبه زیت چراغ ایمانست
هوش مصنوعی: توبه مانند صابونی است که لباس جان را میشوید و پاک میکند، و همچنین مانند روغن چراغ ایمان است که نور و روشنی را به همراه دارد.
دست وقتی به توبه دانی برد
که ز اوصاف بد توانی مرد
هوش مصنوعی: انسان زمانی میتواند به توبه و بازگشت به سوی خداوند اقدام کند که از ویژگیهای ناپسند خود آگاه شده و بتواند آنها را کنار بگذارد.
تا دلت را ز غیر اورنگیست
پیش راهت ز شرک خرسنگیست
هوش مصنوعی: تا وقتی دل تو به عشق کسی جز محبوب زنده است، راهت پر از مشکلات و موانع خواهد بود.
دست دادی که: توبه کردم زود
دست دادی و دل نداد، چه سود؟
هوش مصنوعی: تو به سرعت از من فاصله گرفتی و گویی وعدهای برای توبه داشتی، اما تنها دست مرا رها کردی و دل من را نگرفتی؛ این کار چه فایدهای داشت؟
توبه کان تن کند، نمازی نیست
کار بیدل مکن، که بازی نیست
هوش مصنوعی: اگر توبهای که از دل نیست، حقیقت ندارد و هر عملی که بدون توجه و احساس باشد، فایدهای ندارد. بنابراین، در کارهایت با دل و احساس واقعی قدم بردار، چون انجام کارهای پوچ و بیمعنا به هیچ وجه نتیجهای ندارد.
آتش توبه پاکسوز بود
تا که باقیست شب، چه روز بود؟
هوش مصنوعی: آتش توبه بسیار سوزان و پاککننده است و تا زمانی که شب ادامه دارد، نمیتوان انتظار داشت که روز روشن شود.
هر که در توبه پایدار آمد
در دگر رکنها سوار آمد
هوش مصنوعی: کسی که در توبه ثابت قدم باشد، در سایر اصول و ارزشها نیز به موفقیت و قدرت میرسد.
عادت خواجه ترک عادت نیست
هوسی دارد، این ارادت نیست
هوش مصنوعی: آقای خواجه (شخص با مقام یا جایگاه) به رفتار و عادتی که دارد، عادت نمیکند. او اشتیاقی دارد، ولی این اشتیاق به معنای ارادت و احترام واقعی نیست.
تا که در لذتی، بده دادش
چو گذشتی، دگر مکن یادش
هوش مصنوعی: وقتی در لذتی هستی و از کسی خبری نیست، وقتی از آن لحظه عبور کردی، دیگر به او فکر نکن.
گر بهشتی، چراش میمانی؟
کودکی باشد این پشیمانی
هوش مصنوعی: اگر در بهشت هستی، چرا در اینجا میمانی؟ این نشان میدهد که تو همچون یک کودک پشیمان هستی.
برکند بیخ جمله کاشتها
التفات تو با گذاشتها
هوش مصنوعی: با توجه به توجه و دقت تو، تمام زحمات و تلاشهایی که صورت گرفته، به نتیجه میرسد و از بین میرود.
از گنه چون به توبه گردی دور
ظاهر و باطنت بگیرد نور
هوش مصنوعی: زمانی که از گناه دوری کنی و به توبه روی بیاوری، نور و روشنی به درون و بیرونت خواهد تابید.
زهد بیتوبه کی قرار کند؟
نفس بیتصفیت چهکار کند؟
هوش مصنوعی: زهد و پرهیزکاری بدون توبه و بازگشت به خداوند نخواهد توانست آرامش و قرار بیابد. همچنین نفس و روح بدون تصفیه و پاکسازی نمیتواند به درستی عمل کند و به هدفهای والایش نائل شود.
توبه تا خود کنی تو، خام آید
توبه کایزد دهد، تمام آید
هوش مصنوعی: اگر خودت تصمیم به توبه نگیری و قلباً نخواهی که تغییر کنی، توبهای که دیگران برایت میخواهند یا به تو پیشنهاد میدهند، بیفایده است و تأثیری نخواهد داشت.
از گنه توبه کن، ز طاعت هم
طاعتی کز ریا شود محکم
هوش مصنوعی: باید از گناهان خود پشیمان شوی و از اعمال نیک خود نیز بهگونهای عمل کنی که به خاطر ریا و نمایش نباشد.
توبه چون باشد از خللها دور
از محبّت به دل درآید نور
هوش مصنوعی: اگر توبه واقعی باشد و از کمبودها و نقصها دور باشد، محبت در دل شکل میگیرد و نور تازهای ایجاد میکند.
توبه اول مقام این راهست
آخرینش محبّت شاهست
هوش مصنوعی: توبه، اولین مرحله در این مسیر است و در انتها، عشق و محبت به خداوند در بالاترین مقام قرار دارد.
در مقامی چو مرد رُست آید
در مقام دگر درست آید
هوش مصنوعی: وقتی کسی در جایی به خوبی عمل کند و به مقام والایی برسد، در موقعیتهای دیگری نیز میتواند به خوبی عمل کرده و موفق شود.
توبه را با سلوک این هنجار
همچو پرهیزدان و داروی کار
هوش مصنوعی: توبه را باید با روشی صحیح و مطابق با آداب و رسوم خاصی انجام داد، همانطور که عابدان و پرهیزکاران عمل میکنند. توبه مثل دارویی است که برای درمان روح و دل به کار میرود.
گرنه پرهیز بر نظام بود
ماده ناپخته، خلط خام بود
هوش مصنوعی: اگر که پرهیز نکنیم، وضعیت به هم میریزد و نتیجه، چیزی خام و ناپخته خواهد بود.
در چنین حالت ار خوری دارو
راست کن گور در پس بارو
هوش مصنوعی: در این شرایط، اگر میخواهی دارو یا درمانی انجام دهی، بهتر است برای خودت تدبیری بیندیشی و آمادهباشی برای پایان کار.
خانه چون تیره و سیاه شود
نفش بر وی کنی، تباه شود
هوش مصنوعی: وقتی خانه تاریک و سیاه میشود، اگر روی آن نفش بکشی، ویران و خراب میشود.
در زمین آنکه خار و خس بگذاشت
تخم در وی کجا تواند کاشت؟
هوش مصنوعی: در دشتهایی که پر از خار و گیاهان بیارزش است، چه کسی میتواند دانهای بکارد و امیدوار باشد که رشد کند؟
توبه چون راست شد ز بینش غیر
بتوان راست رفتن اندر سیر
هوش مصنوعی: زمانی که توبه خالصانه و صادقانه باشد، دیگر درک و خیالهای غیر واقعی مانع از پیشرفت در مسیر درست نخواهد شد.
حق پرستی، نظر به غیر مکن
کعبه دیدی، گذر به دیر مکن
هوش مصنوعی: عبادت و اطاعت از حق را در اولویت قرار بده و به چیزهای دیگر توجه نکن. آیا معبد کعبه را دیدی؟ پس به معابد و مکانهای دیگر نرو.
خرقهپوشی، به ترک عادت کوش
ورنه خمّار باش و خرقه مپوش
هوش مصنوعی: اگر میخواهی با ریا و عادتهای قدیمی خداحافظی کنی، تلاش کن که از آنها دور باشی، وگرنه مانند کسی شو که فقط ظاهر را حفظ کرده و در نهان به دنبال لذتهاست.
ترک این توبه کن، که می خوردن
به ز قی کردنست و قی خوردن
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به این معناست که از توبه و ترس از اشتباهات گذشته دست بردار؛ زیرا خوردن از آنچه که موجب غلطی میشود، از خود قی کردن بهتر است. به عبارت دیگر، بهتر است به زندگی ادامه دهی و از تجربیات و لذتها دریغ نکنید تا اینکه دچار پشیمانی و حسرت شوی.
تو مرید برنج و بریانی
به چنین توبه ره کجا دانی؟
هوش مصنوعی: تو به عشق برنج و غذاهای خوشمزه عادت کردهای، پس چگونه میتوانی به راستی از این وسوسهها جدا شوی؟
رخ چو در توبه آوری ز گناه
توشه از درد ساز و گریه و آه
هوش مصنوعی: چهرهات وقتی توبه کنی، در واقع از گناه، باید بار خود را از درد و رنج و اشک و ناله پر کنی.
بازگرد از در هوی و هوس
به طریقی که ننگری از پس
هوش مصنوعی: از تن دادن به آرزوها و تمایلات بیمورد دست بردار و به مسیری برو که دیگر به عواقب کارهایت فکر نرسی.
نه که چون توبه از گناه کنی
باد پندار در کلاه کنی
هوش مصنوعی: وقتی که از گناه خود توبه میکنی، اینگونه نباشد که فکر کنی میتوانی به راحتی خود را فریب دهی و در واقع چیزی تغییر نکرده باشد.
که: چو دادم به توبه خود را دست
تنم از آتس جهنم رست
هوش مصنوعی: وقتی که با توبه و پشیمانی به خداوند نزدیک شدم، احساس کردم که از آتش جهنم نجات یافتهام و جانم از این عذاب رها شده است.
برنهی میزر و گلوته به سر
دل پی سیم و چشم در پی زر
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن دل و توجه دیگران، باید از زیباییهای ظاهری و جذابیتهای دنیوی غفلت نکرد و تلاش کرد تا از امکانات و نعمتهای زندگی بهرهمند شد. در این مسیر، انسان باید به دنبال جلب محبت و محبت کردن به دیگران باشد.
تا تو بر آرزو سوار شوی
نپسندم که توبه کار شوی
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو به آرزوهایت دست نیافتی، من نمیپسندم که از کارهای گذشتهات پشیمان شوی.
از سر اینهات تا بدر نرود
در منه پای، تات سر نرود
هوش مصنوعی: هرگز نگذار که مشکلات و موانع تو را از راه درست بازدارند، باید با اراده و عزم راسخ ادامه دهی و به هدف خود برسی.
دست پیمان بده به این مردان
دست دادی، مباش سرگردان
هوش مصنوعی: به این مردان که در حال حاضر از تو انتظار دارند، عزم خود را جزم کن و بیهدف و بیبرنامه نمان.
در میاور به عهد ایشان دست
کان که این عهد را شکست شکست
هوش مصنوعی: به قرارداد و تعهد این افراد دست نزن، زیرا کسانی که این تعهد را شکستهاند، قابل اعتماد نیستند.
شیخ شیرست، نزد شیر مرو
چون نداری سپر دلیر مرو
هوش مصنوعی: اگر با شخصیتی بزرگ و قوی مانند شیر روبرو هستی، نباید بدون ابزار و قوت کافی به میدان بروی. اگر دلیر نیستی، بهتر است از گزند او دوری کنی.
سپرست این که میدهد پیرت
چون بینداختی، زند تیرت
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو میگوید که پیرتر از توست و تو باید از او اطاعت کنی، بر نخی که او میگوید با دقت عمل کن؛ زیرا اگر این نکته را نادیده بگیری، ممکن است آسیب ببینی.
پیر راه، ار چه پیر زن باشد
بر دل تیره تیر زن باشد
هوش مصنوعی: هرچند که راهنمایی که در مسیر است ممکن است قدیمی و ناتوان به نظر بیاید، اما اگر دلش روشن باشد، میتواند بر دلهای ناامید اثر بگذارد و آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
دست شیخ ارچه از فتوح ملاست
بر تن بیثبات دست بلاست
هوش مصنوعی: دست شیخ اگرچه به پیروزیهای بزرگتری نسبت دارد، اما بر تن ناپایدار، دست بلا و دشواری است.
خود نباید به کوی توبه گذشت
آنکه یکروز باز خواهد گشت
هوش مصنوعی: نباید کسی که یک روز به اشتباهاتش پی خواهد برد و به راه درست برخواهد گشت، به دنبال توبه برود.
شیخ کو را ز دل خبر نبود
دادن توبه را اثر نبود
هوش مصنوعی: این بیت به این مفهوم اشاره دارد که شیخی که از دل و نیت انسانها خبر ندارد، نمیتواند تأثیر واقعی توبه را درک کند. توبه حقیقی نیازمند فهم عمیق از وضعیت درونی فرد است و بدون آن، توبه تأثیری نخواهد داشت.
توبه آنرا بده که دل دارد
ورنه فردا ترا خجل دارد
هوش مصنوعی: توبه را به کسی بده که قلب و احساس دارد، وگرنه ممکن است فردا باعث شرمندگی تو شود.
مستان از مرید بیدل دست
که قلم دور شد ز بیدل و مست
هوش مصنوعی: مستها به مریدی که دل ندارد، تکیه میکنند. وقتی دل و حالتی از سر وابستگی از بین برود، دیگر کسی توجهی به بیدل و مست نمیکند.
دست بیمار در مگیر به مشت
که نه بر نبض مینهی انگشت
هوش مصنوعی: دست بیمار را محکم نگیری چون نمیتوانی نبض او را حس کنی.
پر به تقلید توبه کار شدند
که همان رند و باده خوار شدند
هوش مصنوعی: افرادی که به توبه و اصلاح خود توجه کرده بودند، به تقلید از دیگران به حالت قبلی خود، یعنی رندی و بادهخواری برگشتهاند.
بکشی صد کس اندر این گرما
که به محرور میدهی خرما
هوش مصنوعی: اگر بخواهی در این گرما صد نفر را بکشی، این کار مثل این است که در داغی تابستان خرما توزیع کنی.