گنجور

بخش ۶۹ - حکایت

زن خود را به سنگ زد مردش
شد دوان، پیش قاضی آوردش
حال خود گفت و مرد شد حاضر
گشت قاضی میانشان ناظر
زن چو دعوی گزار شد با شوی
گوشهٔ چادرش برفت از روی
خواجه حسن و جمال او را دید
عشوهٔ قیل و قال او را دید
مرد را گفت قاضی از پشتی:
زن خود را چرا چنین کشتی؟
گفت: دشنام داد و چوب زدم
او مرا زشت گفت و خوب زدم
گفت قاضی که: ای پریشان دست
کس به چوب این چنین گهر نشکست
گر سر این لطیف چهرت نیست
رو طلاقش بده، که مهرت نیست
مرد دادش طلاق و شد بی‌جفت
چون برون رفت زن به قاضی گفت:
مهر دل چون ندارد آن گمراه
مهر برداشتست،مهر بخواه
آمدم تا بهای من جویی
نه به آن تا ثنای من گویی
شاید ار علم سر برفرازد
دین مباهی شود، خرد نازد
که درین قحط سال علم و عمل
شد به عون خدای عز و جل
مسند شرع در مراغه به کام
زین دو قاضی‌القضاة نیکو نام
سخنی کان بجاست باید گفت
آنچه بینند راست باید گفت
رای دستور که افتاب وشست
بافاضت چو آفتاب خوشست
شاید آن روزها که داد کند
گر به لطف از مراغه یاد کند
آب رحمت بر آن زمین بارد
که در آن خاک تشنگان دارد
من ز اهل سخن چه باشم و چند؟
که سخن رانم از نصیحت و پند
پند و وعظ از کسی درست آید
که به کردار خوب چست آید

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زن خود را به سنگ زد مردش
شد دوان، پیش قاضی آوردش
هوش مصنوعی: زن به مردش آسیب رساند و او را به سرعت به قاضی برد.
حال خود گفت و مرد شد حاضر
گشت قاضی میانشان ناظر
هوش مصنوعی: او حال و احوال خود را بیان کرد و به مردی تبدیل شد، قاضی هم در میان آنها حاضر شد و نظاره‌گر بود.
زن چو دعوی گزار شد با شوی
گوشهٔ چادرش برفت از روی
هوش مصنوعی: زمانی که زن به شکایت از شوهرش پرداخت، با تردید و شرم چادرش را به روی خود کشید.
خواجه حسن و جمال او را دید
عشوهٔ قیل و قال او را دید
هوش مصنوعی: خواجه زیبایی و ظرافت او را مشاهده کرد و همچنین لطافت و شیوایی کلام او را دید.
مرد را گفت قاضی از پشتی:
زن خود را چرا چنین کشتی؟
هوش مصنوعی: قاضی از مرد پرسید چرا با همسرت اینطور رفتار کردی و او را به این حال و روز انداختی؟
گفت: دشنام داد و چوب زدم
او مرا زشت گفت و خوب زدم
هوش مصنوعی: او گفت: به من ناسزا گفت و من او را کتک زدم، او زشت گفت و من خوب زدم.
گفت قاضی که: ای پریشان دست
کس به چوب این چنین گهر نشکست
هوش مصنوعی: قاضی گفت: ای کسی که در حال و روز بدی هستی، هیچ‌کس با چوبی به این شدت نمی‌تواند جواهرات را بشکند.
گر سر این لطیف چهرت نیست
رو طلاقش بده، که مهرت نیست
هوش مصنوعی: اگر بر چهره زیبا و لطیف تو، عیبی وجود دارد، به من بگو که دیگر مایلی به عشق تو ادامه ندهیم، چون عشق ما دیگر وجود ندارد.
مرد دادش طلاق و شد بی‌جفت
چون برون رفت زن به قاضی گفت:
هوش مصنوعی: مرد از همسرش جدا شد و دیگر تنها ماند. وقتی زن از خانه خارج شد، به قاضی مراجعه کرد و از وضعیتی که پیش آمده بود صحبت کرد.
مهر دل چون ندارد آن گمراه
مهر برداشتست،مهر بخواه
هوش مصنوعی: وقتی دلی که محبت ندارد، از عشق دور شده است، پس از او محبت را طلب کن.
آمدم تا بهای من جویی
نه به آن تا ثنای من گویی
هوش مصنوعی: من آمدم تا ارزش خود را بشناسی، نه اینکه فقط به خاطر تمجید و تعریف از من اینجا باشی.
شاید ار علم سر برفرازد
دین مباهی شود، خرد نازد
هوش مصنوعی: اگر علم و دانش به اوج برسد، دین و ایمان نیز می‌تواند به تحقق و گسترش بپردازد و در این میان، عقل و فهم انسان به شکوفایی خواهد رسید.
که درین قحط سال علم و عمل
شد به عون خدای عز و جل
هوش مصنوعی: در این سال‌های کم‌نظیر که علم و عمل به سختی پیدا می‌شود، خداوند به یاری ما آمده است.
مسند شرع در مراغه به کام
زین دو قاضی‌القضاة نیکو نام
هوش مصنوعی: در مراغه، مقام و جایگاه قضایی تحت نظر دو قاضی با نام نیک و خوشنام است.
سخنی کان بجاست باید گفت
آنچه بینند راست باید گفت
هوش مصنوعی: هر سخنی که درست و به جا باشد، باید گفته شود و آنچه که دیده می‌شود نیز باید به حقیقت بیان گردد.
رای دستور که افتاب وشست
بافاضت چو آفتاب خوشست
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و درخشش شخصی اشاره دارد که مانند آفتاب می‌درخشد و از دیگران متمایز است. همچنین نشان‌دهنده‌ی این است که آن شخص در مقایسه با دیگران، ویژگی‌های برجسته و مثبتی دارد که او را خاص و دوست‌داشتنی می‌کند.
شاید آن روزها که داد کند
گر به لطف از مراغه یاد کند
هوش مصنوعی: شاید در روزهایی که کسی به رحمت و لطف یاد می‌گذارد، یاد مراغه را هم زنده کند.
آب رحمت بر آن زمین بارد
که در آن خاک تشنگان دارد
هوش مصنوعی: تنها سرزمینی مستحق بارش رحمت الهی است که در آن عطش‌کشیده‌ها و نیازمندان وجود داشته باشند.
من ز اهل سخن چه باشم و چند؟
که سخن رانم از نصیحت و پند
هوش مصنوعی: من چه کسی هستم و چه دانش و قدرتی دارم در میان اهل سخن؟ تنها می‌توانم از نصیحت و اندرز بگویم.
پند و وعظ از کسی درست آید
که به کردار خوب چست آید
هوش مصنوعی: نصیحت و راهنمایی از کسی تأثیرگذار است که خود به خوبی عمل کند و رفتار نیکویی داشته باشد.