بخش ۶۴ - در کسب علم و شرف علما
چو به کسب علوم داری میل
از همه لذتی فرو چین ذیل
تن به دود چراغ و بیخوابی
ننهادی، هنر کجا یابی؟
از پی علم دین بباید رفت
اگرت تا به چین بباید رفت
علم بهر کمال باید خواند
نه به سودای مال باید خواند
علم کان از پی تمامی نیست
موجب نشر نیک نامی نیست
هر که علم از برای زر طلبد
دانش از بهر نفع و ضر طلبد
یا خطیب دهی شود پر جهل
که ندانند اهل از نااهل
یا ادیب محلتی پر شور
تا کند علم خویشتن در گور
یا در افتد به وعظ و دقاقی
تا نماند ز علم او باقی
یا دهندش نیابت قاضی
تا فراموش گرددش ماضی
داد این چار فن چو داده شود
لوح جانش ز علم ساده شود
چون اساس از برای حق ننهاد
هر چه دادند باز باید داد
دین سر عالمی به ماه کشد
که سر جاهلی به راه کشد
علم داری، ز کس مدار دریغ
بر دل تشنگان ببار چو میغ
میده، ار زانکه مایهای داری
مستعد کمال را یاری
عالمی کش به داد میل بود
مال خود پیش او طفیل بود
شافعی گر به مال کردی میل
دجله پر مال او شدی و دجیل
چون به جز نشر دین نبودش کام
فاش گردید جاودانش نام
آنچنان علم خود چه کرد کند؟
گر نه زر بر دل تو سرد کند
علم را چند چیز میباید
اگر آن بشنوی ز من شاید
طلبی صادق و ضمیری پاک
مدد کوکبی ازین افلاک
اوستادی شفیق و نفسی حر
روزگاری دراز و مالی پر
با کسی چون شد این معانی جمع
به جهان روشنی دهد چون شمع
سال ها درد و رنج باید دید
از ریاضت شکنج باید دید
تا یکی زین میانه برخیزد
فاضلی از زمانه بر خیزد
ترکمان شیخ شد بده گز برد
صدورق خواند و جاهلست آن کرد
چیست شیخی؟ بغیر ازین گرمی
قد و ریشی دراز و بیشرمی
خرقها گر چه میرسد به علی
کس نگردد به نام خرقه ولی
نسبتش با علی درست نشد
هر که چون او به علم چست نشد
بخش ۶۳ - در حال پیشه کاران راست کردار: خنک آن پیشه کار حاجتمندبخش ۶۵ - حکایت: شیخکی بر فسانه بود وگزاف
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو به کسب علوم داری میل
از همه لذتی فرو چین ذیل
هوش مصنوعی: وقتی که به یادگیری علوم و دانش علاقهمند هستی، باید از تمام لذتها و distractions خود را دور کنی و تمرکز را در اولویت قرار دهی.
تن به دود چراغ و بیخوابی
ننهادی، هنر کجا یابی؟
هوش مصنوعی: اگر برای رسیدن به هنر و موفقیت، زحمت نکشیدهای و شبزندهداری نکردهای، چگونه میتوانی به هنر واقعی دست پیدا کنی؟
از پی علم دین بباید رفت
اگرت تا به چین بباید رفت
هوش مصنوعی: برای آموختن علم دین، باید هر جا که لازم باشد، حتی تا دورترین نقاط مانند چین، سفر کرد.
علم بهر کمال باید خواند
نه به سودای مال باید خواند
هوش مصنوعی: باید دانستن و علم آموختن را برای رسیدن به کمال و ارتقاء شخصیت خود پیگیری کرد، نه به خاطر کسب ثروت و منافع مادی.
علم کان از پی تمامی نیست
موجب نشر نیک نامی نیست
هوش مصنوعی: دانش و آگاهی به تنهایی نمیتواند دلیل بر داشتن شهرت و نام نیک باشد، بلکه باید از آن به درستی بهره برد و به کار بست.
هر که علم از برای زر طلبد
دانش از بهر نفع و ضر طلبد
هوش مصنوعی: هر کس که دانش را فقط به خاطر پول به دست میآورد، در واقع فقط به دنبال منافعی است که برایش سود یا ضرر دارد.
یا خطیب دهی شود پر جهل
که ندانند اهل از نااهل
هوش مصنوعی: اگر سخنران جاهل باشد، مردم نمیتوانند تفاوت بین دانا و نادان را تشخیص دهند.
یا ادیب محلتی پر شور
تا کند علم خویشتن در گور
هوش مصنوعی: ای نویسنده، فرصتی پر شور به من بده تا علم و دانش خود را در این دنیا به نمایش بگذارم، قبل از آنکه به گور بروم و از دنیا بروم.
یا در افتد به وعظ و دقاقی
تا نماند ز علم او باقی
هوش مصنوعی: یا به موعظه و نصیحت مشغول میشود تا جایی که هیچ اثری از علم و دانش او باقی نماند.
یا دهندش نیابت قاضی
تا فراموش گرددش ماضی
هوش مصنوعی: شاید به او نمایندگی قاضی را بدهند تا او گذشتهاش را فراموش کند.
داد این چار فن چو داده شود
لوح جانش ز علم ساده شود
هوش مصنوعی: اگر این چهار مهارت به کسی داده شود، روح او به سادگی و علم تبدیل میشود.
چون اساس از برای حق ننهاد
هر چه دادند باز باید داد
هوش مصنوعی: هر چیزی که برای حق و حقیقت بنا نشده باشد، در نهایت باید به حالت اولیهاش برگردانده شود.
دین سر عالمی به ماه کشد
که سر جاهلی به راه کشد
هوش مصنوعی: دین میتواند سر و عقل یک فرد را به سوی نور و حقیقت هدایت کند، در حالی که جهل و نادانی او را به سمت بیراهه و سردرگمی میکشاند.
علم داری، ز کس مدار دریغ
بر دل تشنگان ببار چو میغ
هوش مصنوعی: اگر علم و دانشی داری، نباید از دیگران دریغ کنی و باید آن را همچون باران بر دلهای تشنه نثار کنی.
میده، ار زانکه مایهای داری
مستعد کمال را یاری
هوش مصنوعی: اگر تو از چیزی برخوردار هستی، در این صورت میتوانی به رشد و کمال خود کمک کنی.
عالمی کش به داد میل بود
مال خود پیش او طفیل بود
هوش مصنوعی: انسانی عالم و آگاه که به خاطر محبت و تمایل به مال و ثروت خود، مثل یک سایه یا تکیهگاه برای دیگران، در کنار او قرار دارد.
شافعی گر به مال کردی میل
دجله پر مال او شدی و دجیل
هوش مصنوعی: اگر شافعی تمایل به جمع آوری مال داشته باشد، نهر دجله پر از نعمت و ثروت خواهد شد و او نیز مانند نهر دجله سرشار از مال خواهد بود.
چون به جز نشر دین نبودش کام
فاش گردید جاودانش نام
هوش مصنوعی: وقتی که هدفش جز گسترش دین نبود، نامش به طور جاودان و زنده ماند.
آنچنان علم خود چه کرد کند؟
گر نه زر بر دل تو سرد کند
هوش مصنوعی: علم و دانش چه فایدهای دارد اگر قلب تو را سرد کرده و محبت و گرمی را از بین ببرد؟
علم را چند چیز میباید
اگر آن بشنوی ز من شاید
هوش مصنوعی: برای درک علم، چیزهای متعددی لازم است و اگر این موارد را از من بشنوی، ممکن است به درک بهتری برسی.
طلبی صادق و ضمیری پاک
مدد کوکبی ازین افلاک
هوش مصنوعی: خواستهای راست و دلی پاک دارم، کمک کن به من تا از این آسمانها به ستارهای برسیم.
اوستادی شفیق و نفسی حر
روزگاری دراز و مالی پر
هوش مصنوعی: او معلمی دلسوز و همدمی مهربان است که سالها در کنار هم بودهایم و دارای ثروتی نیز هست.
با کسی چون شد این معانی جمع
به جهان روشنی دهد چون شمع
هوش مصنوعی: وقتی کسی به این معانی دست یابد و آنها را درک کند، میتواند مانند یک شمع در جهان نور پاشی کند و به دیگران روشنایی ببخشد.
سال ها درد و رنج باید دید
از ریاضت شکنج باید دید
هوش مصنوعی: برای رسیدن به کمال و رشد، انسان باید سالها با سختیها و چالشها روبهرو شود و از آنها بگذرد.
تا یکی زین میانه برخیزد
فاضلی از زمانه بر خیزد
هوش مصنوعی: برای این که یکی از میان این جمع بر خیزد، فردی با فضیلت و برجسته از دوران خود باید به پا خیزد.
ترکمان شیخ شد بده گز برد
صدورق خواند و جاهلست آن کرد
هوش مصنوعی: یک ترکمان شیخ شد و درخت گز برداشت. او ورقهایش را خواند و در عین حال نادان بود و آن کار را انجام داد.
چیست شیخی؟ بغیر ازین گرمی
قد و ریشی دراز و بیشرمی
هوش مصنوعی: این شعر به نقد ظاهربینی و خودبزرگبینی برخی افراد میپردازد. در آن اشاره میشود که یک شخص با داشتن ظاهری چون قد بلند و ریشهای بلند، صرفاً نمیتواند به عنوان یک شیخ یا فرد محترم شناخته شود. در واقع، به جای اینکه بر روی ظواهر تأکید شود، باید به محتوای درونی و واقعی انسانها توجه کرد.
خرقها گر چه میرسد به علی
کس نگردد به نام خرقه ولی
هوش مصنوعی: اگرچه خرقه (ردای صوفیانه) به علی (علی بن ابیطالب) میرسد، اما هیچکس به نام خرقه صرفاً توجه نمیکند.
نسبتش با علی درست نشد
هر که چون او به علم چست نشد
هوش مصنوعی: هر کس که مانند او در علم باهوش و توانا نشد، رابطهاش با علی درست نخواهد بود.