گنجور

بخش ۶۲ - در تحریص بر محافظت فرزندان از شر ناپاکان

ای پدر، خود پز این سرشتهٔ تو
تو بهی باغبان کشتهٔ تو
حارس بوستان در خانه
سر خر به، که پای بیگانه
هم به علم خودش بده پندی
که نداری جزین پس افگندی
باغ بین را چه غم که شاخ شکست
باغبان راست غصه‌ای گر هست
نقد خود را به دست کس مسپار
که پشیمان شوی در آخر کار
طفل را نیست بهتر از دایه
کبک داند نهفتن خایه
طفل کو نورس جهان خداست
به گزافش کهن کنی، نه رواست
زان جهان نورسیده معصومست
مرغ آن بام و شمع این بومست
گر نگه داشتیش، گنج بری
ورنه زحمت کشی و رنج بری
کشتهٔ تست، اگر گلست ار خار
کشتهٔ خویش را تو خوار مدار
به کمانخان‌ها مهل فرزند
حلق خود چون کمان مکن در بند
کی پسر تیر راست اندازد
گر کمان از دویست من سازد
هیزمست این، کمان دگر باشد
این کمان لایق تبر باشد
خصم با او چو گشت تنگاتنگ
چون کند پهلوان به هیزم جنگ؟
بجز از دستهای تیرانداز
که کند دشمن خود از پی باز؟
تیر خود زین کمان چار منی
چون توانی که بر نشانه زنی؟
چه کنی؟ چون نه دزدی و قلاب
شانه و دوش خویش پر قلاب
بس کمانکش ز خانه بیرون جست
کز دو دستش دو شانه بیرون جست
رمی فرمود مصطفی ما را
نه کمانی کشیدن از خارا
شده از زخم زه هر انگشتی
به بزرگی قویتر از مشتی
کی ز انگشتِ همچو بادنگان
تیر شاید گذاشت بر پنگان!
شست باید که خوش نهاد بود
تا خدنگ ترا گشاد بود
شانه و سینه نرم و آسوده
تا نگردد ز جنگ فرسوده
در کمانی سبک خدنگ نهند
در چنین منجنیق سنگ نهند
تیر نتوان که اندرو سازی
مگر آنجا کمان بیندازی
تا به گوشش کشید چون دانی؟
که به دوشش کشید نتوانی
تیغ بی‌اسب نیک و بازوی گرد
به سر دشمنان نشاید برد
تیر بی‌مرکب از کمانی سست
بس که بر سینها نشیند چست
پسرت گر قفا خورد زان به
کز قفای کمان رود چون زه
ساده رخ نزد آنکه خویشش نیست
شب چرا میرود؟ که ریشش نیست
مرد بی‌ریش و دختر خانه
نیستند از حساب بیگانه
به شنایش چه میبری چون بط؟
دانش آموزش و فصاحت و خط
کودک خویش را برهنه در آب
چه کنی پیش بنگیان خراب؟
گر تو دانسته‌ای، بیاموزش
ورنه، بگذار و بد مکن روزش
بر سر و فرق اینچنین شومان
که شکستند مهر معصومان
تیر خود چیست کز کمان آید؟
سنگ شاید کز آسمان آید
هر که او را درست باشد پس
نرود در قفای کودک کس
غم مردی نمیخورد مردی
در جهان نیست صاحب دردی
اکثر کودکان چو زین طرزند
در بزرگی ادب کجا ورزند؟
زان سبب بوی نیمه مردی نیست
مردمی را ز دور گردی نیست
بهتر از پیشه نیست، گر دانند
پیشه کاران راست مردانند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای پدر، خود پز این سرشتهٔ تو
تو بهی باغبان کشتهٔ تو
هوش مصنوعی: ای پدر، تو خود را به خوبی پرورش داده‌ای، همان‌طور که باغبان با دقت و محبت، گیاهان خود را می‌کارد و پرورش می‌دهد.
حارس بوستان در خانه
سر خر به، که پای بیگانه
هوش مصنوعی: نگهبان باغ در خانه‌اش در حال استراحت است و بیگانه‌ها به راحتی وارد می‌شوند.
هم به علم خودش بده پندی
که نداری جزین پس افگندی
هوش مصنوعی: به او توصیه کن که از دانشی که دارد بهره بگیرد، زیرا جز این راهی برای جلوگیری از نتایج ناگوار نخواهد داشت.
باغ بین را چه غم که شاخ شکست
باغبان راست غصه‌ای گر هست
هوش مصنوعی: باغی که شاخ و برگش آسیب دیده، چه نگرانی دارد؟ تنها باغبان ممکن است برای این موضوع نگران باشد.
نقد خود را به دست کس مسپار
که پشیمان شوی در آخر کار
هوش مصنوعی: پول یا دارایی‌ات را به کسی نسپار که بعداً از این کار پشیمان شوی.
طفل را نیست بهتر از دایه
کبک داند نهفتن خایه
هوش مصنوعی: کودک بهتر از هر کسی می‌داند که چگونه باید در آغوش دایه‌اش آرام بگیرد و خود را پنهان کند.
طفل کو نورس جهان خداست
به گزافش کهن کنی، نه رواست
هوش مصنوعی: کودک که تازه به دنیا آمده، مظهر نور و زیبایی خداوند است و درست نیست که به سادگی او را مورد بی‌احترامی قرار دهی یا کهنه‌اش کنی.
زان جهان نورسیده معصومست
مرغ آن بام و شمع این بومست
هوش مصنوعی: از آن دنیای تازه و پرنور، پرنده‌ای است که بر روی این بام نشسته و شمعی در این سرزمین روشن کرده است.
گر نگه داشتیش، گنج بری
ورنه زحمت کشی و رنج بری
هوش مصنوعی: اگر آن را محافظت کنی، ارزشمند و باارزش خواهد بود، وگرنه باید سختی و زحمت بکشی.
کشتهٔ تست، اگر گلست ار خار
کشتهٔ خویش را تو خوار مدار
هوش مصنوعی: اگر عشق تو باعث نابودی من شود، حتی اگر به شکل یک گل باشد یا یک خار، تو نباید ارزش عاشقانه‌ام را بی‌اهمیت بشماری.
به کمانخان‌ها مهل فرزند
حلق خود چون کمان مکن در بند
هوش مصنوعی: به فرزندانت اجازه نده که مانند تیر در کمان، در زندگی تحت فشار و محدودیت قرار بگیرند.
کی پسر تیر راست اندازد
گر کمان از دویست من سازد
هوش مصنوعی: چه زمانی پسر تیر را به درستی پرتاب خواهد کرد، اگر حتی کمان را از دویست من بسازد؟
هیزمست این، کمان دگر باشد
این کمان لایق تبر باشد
هوش مصنوعی: این هیزم است و این یکی کمان دیگر است و این کمان برای تبر مناسب است.
خصم با او چو گشت تنگاتنگ
چون کند پهلوان به هیزم جنگ؟
هوش مصنوعی: وقتی دشمن به او نزدیک و درگیر شد، قهرمان چگونه باید در این شرایط به جنگ ادامه دهد؟
بجز از دستهای تیرانداز
که کند دشمن خود از پی باز؟
هوش مصنوعی: جز به خاطر تیراندازانی که دشمن را هدف قرار می‌دهند، چه کسی می‌تواند به دشمن خود بازگردد؟
تیر خود زین کمان چار منی
چون توانی که بر نشانه زنی؟
هوش مصنوعی: اگر تیر خود را از این کمان چهارپهلوی من پرتاب کنی، چگونه می‌توانی به هدف برسی؟
چه کنی؟ چون نه دزدی و قلاب
شانه و دوش خویش پر قلاب
هوش مصنوعی: آیا می‌زنی؟ زیرا نه دزدی داشته‌ای و نه به شانه و دوش خود زخمی وارد کرده‌ای.
بس کمانکش ز خانه بیرون جست
کز دو دستش دو شانه بیرون جست
هوش مصنوعی: چقدر تیرکمان او به سرعت از خانه خارج شد که با هر دو دستش دو شانه نیز از آن بیرون آمد.
رمی فرمود مصطفی ما را
نه کمانی کشیدن از خارا
هوش مصنوعی: حضرت محمد (ص) به ما دستور می‌دهد که به شیوه‌ای دیگر عمل کنیم و به جای اینکه با کمان و تیر به جنگ بپردازیم، از روش‌ها و ابزارهای دیگر بهره ببریم.
شده از زخم زه هر انگشتی
به بزرگی قویتر از مشتی
هوش مصنوعی: هر زخمی که از تیر به وجود آمده، به اندازه‌ای بزرگ و قدرتمند است که تأثیرش از یک مشت قوی‌تر است.
کی ز انگشتِ همچو بادنگان
تیر شاید گذاشت بر پنگان!
هوش مصنوعی: کی میتواند از انگشت مانند تیر، به نرمی و سرعتی که در بادکنک وجود دارد، بگذارد و بر پنگان اثر بگذارد؟
شست باید که خوش نهاد بود
تا خدنگ ترا گشاد بود
هوش مصنوعی: برای اینکه تیر تو به هدف بخورد، باید که دست تو به خوبی آماده و توانمند باشد.
شانه و سینه نرم و آسوده
تا نگردد ز جنگ فرسوده
هوش مصنوعی: شانه و سینه باید راحت و نرم باشند تا از جنگ و سختی خسته نشوند و فرسوده نگردند.
در کمانی سبک خدنگ نهند
در چنین منجنیق سنگ نهند
هوش مصنوعی: در یک کمان سبک، تیر را قرار می‌دهند و در چنین منجنیق، سنگ را می‌گذارند.
تیر نتوان که اندرو سازی
مگر آنجا کمان بیندازی
هوش مصنوعی: با تیر نمی‌توانی چیزی بسازی مگر اینکه آن را از پرتاب به سمت هدف دور کنی.
تا به گوشش کشید چون دانی؟
که به دوشش کشید نتوانی
هوش مصنوعی: او به خوبی متوجه شد که چطور می‌تواند سنگینی بار را به دوش دیگران بیاورید و خود را از آن رها کند.
تیغ بی‌اسب نیک و بازوی گرد
به سر دشمنان نشاید برد
هوش مصنوعی: تیغ بدون اسب خوب است و نمی‌توان با بازوی نیرومند به سر دشمنان حمله کرد.
تیر بی‌مرکب از کمانی سست
بس که بر سینها نشیند چست
هوش مصنوعی: تیر بدون یال و دمی از کمان ضعیف، به راحتی بر سینه‌هایی سنگین قرار می‌گیرد.
پسرت گر قفا خورد زان به
کز قفای کمان رود چون زه
هوش مصنوعی: اگر پسرت در نقطه‌ای از زندگی به مشکل برخورد کند، این به این معناست که مانند تیر از کمان رها می‌شود و به سوی هدف خود می‌رود.
ساده رخ نزد آنکه خویشش نیست
شب چرا میرود؟ که ریشش نیست
هوش مصنوعی: اگر کسی که شب را می‌بیند هیچ نسبتی با آن نداشته باشد، نمی‌تواند درک کند چرا شب به سراغش می‌آید؛ چون او هیچ پیوندی با شب ندارد.
مرد بی‌ریش و دختر خانه
نیستند از حساب بیگانه
هوش مصنوعی: مردی که ریش ندارد و دختران خانه، از جمع خانواده و مسائل آن جدا نیستند.
به شنایش چه میبری چون بط؟
دانش آموزش و فصاحت و خط
هوش مصنوعی: چرا نگرانی دربارهٔ سواد و بلاغت و خط خود داری، وقتی که مثل بوقلمون بی‌خبر از آگاهی هستی؟
کودک خویش را برهنه در آب
چه کنی پیش بنگیان خراب؟
هوش مصنوعی: آیا می‌توانی فرزندت را عریان در آب بیندازی و به تماشای خراب شدن آن بنگاری؟
گر تو دانسته‌ای، بیاموزش
ورنه، بگذار و بد مکن روزش
هوش مصنوعی: اگر تو چیزی می‌دانی، آن را یاد بده؛ اما اگر نمی‌دانی، بهتر است از آن بگذری و کار بدی نکن.
بر سر و فرق اینچنین شومان
که شکستند مهر معصومان
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف وضعیتی می‌پردازد که در آن، دشمنان و مخالفان به شدت به شخصیت‌های پاک و معصوم آسیب رسانده‌اند. در واقع، این بیت نشاندهنده‌ی مظلومیت و فشارهایی‌ست که بر سر شریف‌ترین و بی‌گناه‌ترین افراد وارد آمده است. شاعری به نقد رفتار شوم و تجاوز به حقوق این افراد اشاره کرده و حس درد و انزجار خود را از این وضعیت ابراز می‌کند.
تیر خود چیست کز کمان آید؟
سنگ شاید کز آسمان آید
هوش مصنوعی: این بیت به این صورت بیان می‌شود که هر چیزی که از کمان پرتاب می‌شود، تیر است و هر چیزی که از آسمان می‌افتد، ممکن است سنگ باشد. به عبارت دیگر، هر پدیده‌ای جایی دارد و از منبع خاصی نشأت می‌گیرد.
هر که او را درست باشد پس
نرود در قفای کودک کس
هوش مصنوعی: هر کسی که به درستی و شایستگی رفتار کند، نباید به دنبال آزار و اذیت دیگران، به ویژه کودکان باشد.
غم مردی نمیخورد مردی
در جهان نیست صاحب دردی
هوش مصنوعی: هیچ مردی در جهان وجود ندارد که از غم دیگری بگوید، زیرا هیچکس به اندازه کافی درد و رنج را تحمل نکرده است.
اکثر کودکان چو زین طرزند
در بزرگی ادب کجا ورزند؟
هوش مصنوعی: اکثر کودکان وقتی بزرگ می‌شوند، در کجای ادب تربیت خواهند شد؟
زان سبب بوی نیمه مردی نیست
مردمی را ز دور گردی نیست
هوش مصنوعی: به خاطر بوی نیمه‌مردی، افراد نمی‌توانند از دور به آداب و رفتار انسانی دست یابند.
بهتر از پیشه نیست، گر دانند
پیشه کاران راست مردانند
هوش مصنوعی: بهترین شغل، شغلی است که انسان‌ها با تلاش و درست‌کاری انجام دهند و افرادی که در این راه فعالیت می‌کنند، مردانی درستکار و قابل احترام هستند.

حاشیه ها

با احترام؛
از آخر بیت پنجم:
هر که او را درست باشد پس
نزود در قفای کودک کس
معنی نزود ؟
یا اینکه اشتباه تایپیه ؟
با تشکر