برگردان به زبان ساده
مکن، ای شاهد شکر پاره
دل و دین را به عشوه آواره
هوش مصنوعی: ای معشوق زیبا، دل و دین مرا با فریب و ناز خود آشفته مکن.
یا مگرد آشنای و شوی مکن
یا به بیگانه رای و روی مکن
هوش مصنوعی: یا با دوستت صمیمی باش و به او وفادار بمان، یا با غریبهها ارتباط برقرار نکن و از آنها دوری کن.
زشت باشد که همچو بوالهوسان
نان شوهر خوری و کیر کسان
هوش مصنوعی: زشت است که مانند افرادی بیپروا، به نفع خود از نعمتهای شوهر بهرهبرداری کنید و به دیگران آسیب بزنید.
بهچه از خانه سر بهدر داری؟
گر نه سر با کسی دگر داری؟
هوش مصنوعی: چرا بدون هدف و منظور از خانه بیرون آمدهای؟ مگر نه اینکه با کسی دیگر در ارتباطی؟
سر بازی و پای رقاصی
چون توان یافت بیتن عاصی؟
هوش مصنوعی: چگونه میتوان در بازی و رقص به آرامش رسید، وقتی که بدون جسم و وجود خود دچار گناه هستیم؟
زلف بشکستن و نهادن خال
چون حلال است و نیست بوسه حلال؟
هوش مصنوعی: شکستن زلف و قرار دادن خال مانند حلالی است، آیا بوسه هم حلال نیست؟
ایزدت داد حسن و زیبایی
هم ز ایزد طلب شکیبایی
هوش مصنوعی: خداوند به تو زیبایی و حسن داده است، در عوض از خداوند صبر و استقامت بخواه.
ستر زن طاعتی بزرگ بود
سگ به از زن، که او سترگ بود
هوش مصنوعی: پوشش و حجاب زن از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است. در واقع، حتی سگ که موجودی کمارزشتر از زن به حساب میآید، از نظر تادبی و اخلاقی فضیلت بیشتری دارد، زیرا او همچنان موجودی شریف و بزرگ محسوب میشود.
سقف و دیوار و چادر و پرده
از پی پوشش تو شد کرده
هوش مصنوعی: سقف و دیوار و چادر و پرده برای پوشش و محافظت از وجود تو به وجود آمدهاند.
چون تو از پرده روی باز کنی
وز در خانه سر فراز کنی
هوش مصنوعی: وقتی که تو پرده را کنار بزنی و از در خانه بیرون بیایی، نمایان میشوی.
پرده در پیش رخ چو میبندی
نه به ریش جهان همیخندی؟
هوش مصنوعی: وقتی که پرده را بر چهره خود میکشی و خود را مخفی میکنی، آیا با این کار بر جهانی که نمیدانی به آن میخندی؟
از چنین حرص و آز دوری به
وز هوی و هوس صبوری به
هوش مصنوعی: از اینگونه طمع و رغبت دوری کن و با اراده و صبر به زندگی خود ادامه بده.
چون شد اندر سرت بضاعت شوی
گردنی نرم کن به طاعت شوی
هوش مصنوعی: زمانی که در وجودت توانی ایجاد شد، گردنت را نرم کن و تسلیم فرمان شو.
نانت او میدهد، رضاش بده
یا بکن سبلت و سزاش بده
هوش مصنوعی: کسی که به تو نان میدهد، باید از او راضی باشی یا اینکه خودت راهی پیدا کن و به آن عمل کن.
تا دگر دل به مهر زن ندهد
راه خواری به خویشتن ندهد
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل به عشق زن نسپارد، به خود اجازه ذلت و کوچکی نخواهد داد.
گرش امروز داری از غم دور
دان که فرداش هم تو باشی حور
هوش مصنوعی: اگر امروز از غم و اندوه دوری، بدان که فردا هم تو در بهشت خواهی بود.
شوی پندت دهد سقط گویی
ریش گیری که: چون غلط گویی؟
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو نصیحتی کند، مانند کسی است که ریش خود را میزند و میخواهد بگوید: "چگونه میتوانی اشتباه کنی؟"
روزت این کبر و کینه در کالا
نیمشب هر دو لِنگ در بالا
هوش مصنوعی: روز تو با کبر و کینه میگذرد، اما در نیمهشب هر دو پا برهنه و بیسرپناه هستند.
یا ز بالا چو شیر باید بود
یا چو روباه زیر باید بود
هوش مصنوعی: انسان یا باید با قدرت و شجاعت در اوج باشد مانند شیر، یا اگر در شرایط ضعیفتری قرار دارد باید با زیرکی و هوشیاری مانند روباه رفتار کند.
بهر یک شهوت از حرام و حلال
چهکنی خانه پر ز وزر و وبال؟
هوش مصنوعی: برای هر نوع لذتی که از حرام و حلال به دست آوری، چه کار میکنی وقتی که خانهات پر از بار گناه و عواقب آن میشود؟
ای ز سودای نیم ساعت کام
سر خود را فرو کشیده به دام
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر خیال و آرزوهای کوتاهمدت خود، به تله افتادهای و در دام نتایج و پیامدهای آن گرفتار شدهای.
بسته در پای مال کودک و دخت
روی انبان خویش را کیمخت
هوش مصنوعی: کودک و دختر در حال بازی و خوشحالی هستند و در کنارشان، کیسهای که متعلق به خودشان است، وجود دارد.
خود نیرزد سه ساله گادن تو
رنج یک روز شیر دادن تو
هوش مصنوعی: سه سال زندگیت به اندازه یک روز زحمتی که برای شیر دادن به من کشیدهای، ارزش ندارد.
شیر اگر دیگری تواند داد
از برای تو خود نداند زاد
هوش مصنوعی: اگر شیر قدرتی دیگر داشته باشد، نمیداند که برای تو چه کار کرده است.
چهکنی ده ستیر دوغ و پیاز
که دو من شیر داد باید باز؟
هوش مصنوعی: آیا میتوانی با مشکلات پیشرو کنار بیایی و آنها را حل کنی، در حالی که مسئولیتها و وظایفی بر عهدهات است که باید به انجام برسانی؟
هم زنی پیر بود رابعه نیز
به نماز و نیاز گشت عزیز
هوش مصنوعی: رابعه، زن سالخوردهای بود که به عبادت و نماز مشغول شد و به مقام ارجمندی رسید.
نه که هر زن دغا و لاده بود
شیر نر نیست، شیر ماده بود
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که همه زنان به معنای منفی یا فریبنده نیستند؛ همانطور که شیر نر تنها نماد قدرت و سلطه نیست، شیر ماده نیز وجود دارد و میتواند قدرت و شجاعت خاص خود را داشته باشد. در واقع، هر یک از آنها ویژگیها و خصوصیات منحصر به فرد خود را دارند.
مریم از محصنات در بکری
چوی بری بد ز عیب بدفکری
هوش مصنوعی: مریم از زنان پاک و بیگناه به شمار میرود، او همچون گل نرگس در پاکی و بیگناهیاش است و از عیوب و بداندیشیها دور است.
نام بیشوهریش زشت نکرد
کز هوا روی در کنشت نکرد
هوش مصنوعی: هر چند که او بیهمسر است و شاید به خاطر این موضوع در نظر دیگران قابل توجه نباشد، اما نام او به خاطر این وضعیت بد یا زشت نشده است چرا که او به خاطر این مشکل از انجام کارهایش و تلاش برای رسیدن به اهدافش دست نکشیده است.
طفل گویا و مادر خاموش
دل پاک است و نفس پاکی کوش
هوش مصنوعی: کودک بیزبان و مادر خاموش است، دل او پاک و تلاش در داشتن نفس پاک نیز وجود دارد.
چون بنگشود لب ز حرمت امر
آن سه شب در جواب خالد و عمرو
هوش مصنوعی: زمانی که در آن سه شب در پاسخ به خالد و عمرو صحبتش را آغاز کرد، حرمت موضوع را حفظ کرد.
گشت پستان شیرش آبستن
نه به طفل دگر، به طفل سخن
هوش مصنوعی: شیر در حال حاضر فرزندی در شکم ندارد، بلکه به تربیت و آموزش فرزندش میپردازد.
خان زنبور شد شبستانش
پر شد از شهد نطق پستانش
هوش مصنوعی: در شبستان، زنبور خان شد و مکانی پر از شهد و شیرینی کلام او ایجاد کرد.
شهد او شیر گشت و شیر شراب
طفل چون خورد مست گشت و خراب
هوش مصنوعی: عسل او به شیر تبدیل شد و وقتی آن شراب را کودک نوشید، مست و خراب گردید.
نه عجب بودش آن کلام چو شهد
زانکه با شیر خورده بد در مهد
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به این دارد که سخن او مانند عسل شیرین و خوش طعم است، زیرا از همان ابتدا با چیزهای خوب و دلپذیر بزرگ شده است.
تا جوانی، به سِتر کوش و نماز
که جوانی دگر نیاید باز
هوش مصنوعی: تا زمانی که جوانی، از فرصتها بهرهبرداری کن و عبادت کن، زیرا دیگر هرگز جوانی به تو بازنمیگردد.
چون تبه گردد آن لب خندان
گرگ باشی و لیک بیدندان
هوش مصنوعی: زمانی که لبخند و شادابی از بین برود، در واقع مثل گرگ میمانی که هیچ دندانی ندارد. در این حالت، قدرت و اثرگذاریات کاهش مییابد و نمیتوانی به همان شکل، تهدیدکننده و خطرناک به نظر بیایی.
گرگ در پوستین و یوسف نه
جز غم و حسرت و تأسف نه
هوش مصنوعی: گرگ در پوستین مانند یوسف، فقط باعث رنج و تأسف است و هیچ چیز دیگری ندارد.
چون شود پشت زن ز پیری خم
شهوت و حرص پیر گردد هم
هوش مصنوعی: وقتی که زن به دلایل پیری دچار خمیدگی شود، خواهش و آرزوهای او نیز کهنه و کمرمق میشود.
جامه دان و به جامه دیبایی
مانده سودا و رفته زیبایی
هوش مصنوعی: لباسها و زینتی که بر تن داریم، به یاد روزهای گذشتهای است که زیبایی و نشاط در دل داشتیم، اما حالا تنها خاطرات آن روزها باقی مانده است.
بعد از آن هیچ چاره نتوان کرد
دیو را در غراره نتوان کرد
هوش مصنوعی: بعد از آن، دیگر هیچ راهی برای مقابله یا تغییر وضعیت وجود ندارد و نمیتوان بر دیو شکست خورده غلبه کرد.