گنجور

بخش ۳۹ - در منع شراب و بنک و مستی

باده کم خور، خرد به باد مده
خویش را یاد او به یاد مده
هوش یار تو به، که بیهوشی
هوشیاری تو، باده کم نوشی
می بتونت کشد سر از بستان
بنگ رویت کند به گورستان
باده در خیک و بنگ در انبان
گر نه دیوانه‌ای مشو جنبان
خیک و انبان به خوک و سگ بگذار
خوک گندیده و سگ مردار
می سرخت نمد به دوش کند
بنگ سبزت گلیم پوش کند
دل سیاهی دهند و رخ زردی
بهل این سبز و سرخ، اگر مردی
بنگت آن اشتها دهد به دروغ
که چو ماء العسل بلیسی دوغ
می چنانت کند به نادانی
که بز ماده را پری خوانی
هر سقط کز جهان برو خندند
این دو دلاله شان فرو بندند
بنگ در بر کشد به زنجیرت
گر نباشد مویز و انجیرت
خوردن آب گرم وسبزهٔ خشک
خون بسوزاندت چو نافهٔ مشک
بهل آن آب را، که تر گردی
مخور این سبزه را، که خر گردی
آب گندیده، خاک پوسیده
در تو چون نفس و روح دو سیده
ترکشان کن، که دشمنان بدند
زانکه این هر دو دشمن خردند
بت پرستی ز می‌پرستی به
مردن غافلان ز مستی به
جود نیکست وجود مستان بد
هوشیاری ز مست مستان بد
مست نادم شود به هشیاری
تو ز مستان طمع چه میداری؟
گر چه در هر دو وضع و رفعی نیست
هم شراب ای پسر، که نفعی نیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باده کم خور، خرد به باد مده
خویش را یاد او به یاد مده
هوش مصنوعی: زیاد شراب نخور، عقل و خرد خود را از دست نده و فراموش نکن که او را به یاد داشته باشی.
هوش یار تو به، که بیهوشی
هوشیاری تو، باده کم نوشی
هوش مصنوعی: ذکاوت و هوش تو باعث می‌شود که حتی در حالتی که بی‌خبر و گیج هستی هم، به نوعی گفتگو کنی و از باده کمتر بنوشی.
می بتونت کشد سر از بستان
بنگ رویت کند به گورستان
هوش مصنوعی: شراب می‌تواند آدم را از باغی که زیباست دور کند و به سمت بی‌روحی و تاریکی‌های مرگ بکشاند.
باده در خیک و بنگ در انبان
گر نه دیوانه‌ای مشو جنبان
هوش مصنوعی: اگر نوشیدنی در ظرف و مواد مخدر در کیسه است، پس اگر دیوانه نیستی، چرا به خودت جنب و جوش می‌دهی؟
خیک و انبان به خوک و سگ بگذار
خوک گندیده و سگ مردار
هوش مصنوعی: ظروف و کیسه‌ها را در اختیار خوک و سگ بگذار، چون هم خوک کثیف است و هم سگ مرده.
می سرخت نمد به دوش کند
بنگ سبزت گلیم پوش کند
هوش مصنوعی: سرخی می‌خواهد بر دوش تو باشد و با گلیم سبزت را بپوشاند.
دل سیاهی دهند و رخ زردی
بهل این سبز و سرخ، اگر مردی
هوش مصنوعی: اگر کسی دلش پر از غم و تیره باشد، ولی چهره‌اش زرد و بی‌روح باشد، بداند که اگر مردانگی داشته باشد، باید از این رنگ‌ها و زرق و برق‌های ظاهری فاصله بگیرد و به درون خود توجه کند.
بنگت آن اشتها دهد به دروغ
که چو ماء العسل بلیسی دوغ
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هر چیزی که خوب و خوشمزه به نظر می‌رسد، ممکن است در واقع فریبنده باشد. مانند این که نوشیدنی‌ای که به شیرینی عسل می‌ماند، ممکن است مخلوطی با طعم نامطلوب باشد. پس باید در انتخاب‌های خود دقت کنیم و فریب ظاهر را نخوریم.
می چنانت کند به نادانی
که بز ماده را پری خوانی
هوش مصنوعی: نوشیدنی تو را به گونه‌ای می‌سازد که از روی نادانی چیزی را که نیست بخوانی یا وصف کنی.
هر سقط کز جهان برو خندند
این دو دلاله شان فرو بندند
هوش مصنوعی: هر بار که در دنیا چیزی از بین برود، این دو علامت نشان می‌دهد که دیگران در حال خندیدن هستند و آن دو نشانه، در واقع به معنای از دست رفتن چیزی است که ما باید آن را کنار بگذاریم.
بنگ در بر کشد به زنجیرت
گر نباشد مویز و انجیرت
هوش مصنوعی: اگر در زندگی‌ات میوهای خوشمزه و لذیذی مثل مویز و انجیر نباشد، باید با زنجیری به خودت تکیه کنی و قید و بندهایی را تحمل کنی.
خوردن آب گرم وسبزهٔ خشک
خون بسوزاندت چو نافهٔ مشک
هوش مصنوعی: اگر آب گرم و سبزهٔ خشک بخوری، مانند مشک که دمی درونش داغ شود، خونت به جوش می‌آید و به شدت عذاب می‌کشی.
بهل آن آب را، که تر گردی
مخور این سبزه را، که خر گردی
هوش مصنوعی: آبی که تو را تر می‌کند، رها کن و این سبزه‌ای که تو را خراب می‌کند، نخور.
آب گندیده، خاک پوسیده
در تو چون نفس و روح دو سیده
هوش مصنوعی: آب گل آلود و خاک فرسوده در وجود تو همچون نفس و روح دو موجود جدا از هم هستند.
ترکشان کن، که دشمنان بدند
زانکه این هر دو دشمن خردند
هوش مصنوعی: ترک‌هارا رها کن، زیرا دشمنان واقعی در میان خودشان هستند و این دو نفر نیز دشمنی خردمندانه دارند.
بت پرستی ز می‌پرستی به
مردن غافلان ز مستی به
هوش مصنوعی: پرستش بت‌ها مثل پرستش می است؛ زیرا هر دو به بی‌خبری و غفلت انسان‌ها از حقیقت زندگی و مرگ منجر می‌شود.
جود نیکست وجود مستان بد
هوشیاری ز مست مستان بد
هوش مصنوعی: بخشش و generosity او نیکوست، اما وجود دیوانگان که مست هستند، از حالت هشیاری دور شده‌اند.
مست نادم شود به هشیاری
تو ز مستان طمع چه میداری؟
هوش مصنوعی: معنای این بیت به این شکل است که فردی که در حال نوشیدن و مستی است، وقتی به هوشیاری می‌رسد، احساس پشیمانی می‌کند. شاعر از خود می‌پرسد که تو که با درک و آگاهی به دنیای مستی نگاه می‌کنی، چرا هنوز به لذت‌های آن تمایل داری؟
گر چه در هر دو وضع و رفعی نیست
هم شراب ای پسر، که نفعی نیست
هوش مصنوعی: اگرچه در هر دو حالت، یعنی در حالتی که چیزی به حالتی وجود ندارد و در حالتی که چیزی وجود دارد، بهره‌ای نیست، ای پسر، شراب هم نتواند نفعی به همراه داشته باشد.