بخش ۳۳ - دوم در کیفیت معاش جمهور و درآن چند بند سخنست اول در معاش اهل دنیا
نوبهارست و روز عیش امروز
بهل این اضطراب و طیش امروز
وقت یاریست، دوستان دستی
جای رحمست بر چنان مستی
گر چه جای غمست، غم نخوریم
دست بر هم زنیم و در گذریم
پیش دستان، که پیش ازین بودند
یکدم از درد سر نیسودند
بتو هشتند منزلی آباد
تا ازیشان کنی به نیکی یاد
زانچه هست ار بهش ندانی کرد
جهد کن تا بهش توانی خورد
سیرت آن گذشتگان بشنو
چون شنیدی بنه اساسی نو
خوش زمینیست، در عمارت کوش
حاصل رنج خود بپاش و بپوش
این عمارت به عدل شاید کرد
بیشتر رخ به عدل باید کرد
هر کسی را به قدر ملکی هست
که بدان ملک حکم دارد و دست
شاه در کشور و ملک در شهر
هر یکی دارد از حکومت بهر
گر نه از معدلت خطاب کنند
دان که آن ملک را خراب کنند
پادشاهی تو هم به مسکن خویش
بلکه در هستی خود و تن خویش
اندرین ملک پادشاهی خود
ثبت کن نام بیگناهی خود
بیحسابی مکن، بهانه مجوی
که حسابت کنند موی به موی
آنکه عدلش نمیرود در خواب
ملک او را مکن به ظلم خراب
که درین خانه بیوقار شوی
اندر آن خانه شرمسار شوی
این سخن راز اوحدی بر رس
که به جز اوحدی نداند کس
بخش ۳۲ - ذبابهٔ این فصل در سری چند مرموز: گر بپرسد کسی که: هر دو جهانبخش ۳۴ - در نصیحت ملوک به عدل: ایکه بر تخت مملکت شاهی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نوبهارست و روز عیش امروز
بهل این اضطراب و طیش امروز
هوش مصنوعی: امروز روز شادی و بهار است، بهتر است که این نگرانی و تشویش را کنار بگذاریم.
وقت یاریست، دوستان دستی
جای رحمست بر چنان مستی
هوش مصنوعی: زمانی برای کمک و یاری رساندن است، دوستان باید به جای رحمت و گذشت، به حالتی سرمست و شاداب عمل کنند.
گر چه جای غمست، غم نخوریم
دست بر هم زنیم و در گذریم
هوش مصنوعی: با وجود اینکه محیط اطراف ما پر از غم و اندوه است، اما نباید ناراحت شویم و باید دست در دست هم با همدلی و امید به جلو برویم.
پیش دستان، که پیش ازین بودند
یکدم از درد سر نیسودند
هوش مصنوعی: افرادی که قبل از این لحظه بودند، هیچ وقت از درد و رنج نجات پیدا نکردند.
بتو هشتند منزلی آباد
تا ازیشان کنی به نیکی یاد
هوش مصنوعی: به تو هشتند مکانی زیبا و آباد که بتوانی از آنها به خوبی یاد کنی.
زانچه هست ار بهش ندانی کرد
جهد کن تا بهش توانی خورد
هوش مصنوعی: اگر به بهشت آگاهی نداری، تلاش کن تا بتوانی به آنجا دسترسی پیدا کنی و از نعمتهایش بهرهمند شوی.
سیرت آن گذشتگان بشنو
چون شنیدی بنه اساسی نو
هوش مصنوعی: رفتار و روش کسانی که پیش از ما زندگی کردهاند را بشناس و وقتی که آن را یاد گرفتی، بنیان جدیدی برای خود بساز.
خوش زمینیست، در عمارت کوش
حاصل رنج خود بپاش و بپوش
هوش مصنوعی: زندگی زیباست و در کار و تلاش، باید نتایج زحمات خود را به نمایش بگذاری و افتخار کنی.
این عمارت به عدل شاید کرد
بیشتر رخ به عدل باید کرد
هوش مصنوعی: این ساختمان به لطف انصاف و عدالت بهتر میشود، بنابراین باید بیشتر به عدل و انصاف توجه شود تا چهرهای بهتر پیدا کند.
هر کسی را به قدر ملکی هست
که بدان ملک حکم دارد و دست
هوش مصنوعی: هر فرد به اندازهی قدرت و نفوذی که دارد، میتواند بر امور و داراییهای خود تسلط و اختیار داشته باشد.
شاه در کشور و ملک در شهر
هر یکی دارد از حکومت بهر
هوش مصنوعی: شاه در کشور و فرمانروا در شهر هر کدام به نوعی مسئولیت و اختیارات خود را دارند و حکومت را به عهده دارند.
گر نه از معدلت خطاب کنند
دان که آن ملک را خراب کنند
هوش مصنوعی: اگر به تو از نیکی و فضیلت یاد نکنند، بدان که آن ملک را ویران خواهند کرد.
پادشاهی تو هم به مسکن خویش
بلکه در هستی خود و تن خویش
هوش مصنوعی: حکومت تو تنها به محل زندگیات محدود نمیشود، بلکه به وجود و وجودیت خودت نیز مرتبط است.
اندرین ملک پادشاهی خود
ثبت کن نام بیگناهی خود
هوش مصنوعی: در این سرزمین، نام بیگناهی خود را ثبت کن و بر جایگاه سلطنت حاکم شو.
بیحسابی مکن، بهانه مجوی
که حسابت کنند موی به موی
هوش مصنوعی: بیخود دست به توجیه نزن و از دیگران دلیل و بهانه نخواه، زیرا که حساب کارهایت به دقت و با جزئیات بررسی خواهد شد.
آنکه عدلش نمیرود در خواب
ملک او را مکن به ظلم خراب
هوش مصنوعی: کسی که در خواب هم به عدالتش لطمهای وارد نمیشود، نباید سرزمینش را با ظلم و ستم ویران کرد.
که درین خانه بیوقار شوی
اندر آن خانه شرمسار شوی
هوش مصنوعی: اگر در این خانه بیاحترامی کنی، در خانه دیگر شرمنده خواهی شد.
این سخن راز اوحدی بر رس
که به جز اوحدی نداند کس
هوش مصنوعی: این حرف تنها به اوحدی مربوط میشود و هیچ کس دیگری آن را نمیداند.