گنجور

رباعی شمارهٔ ۷۵

لب نیست که از مراغه پر خنده نشد
آب قرقش دید و به جان بنده نشد
از مردهٔ گور او عجب می‌دارم
کز شهر برون رفت، چرا زنده نشد؟

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لب نیست که از مراغه پر خنده نشد
آب قرقش دید و به جان بنده نشد
هوش مصنوعی: لبی که از مراغه شاداب و خندان نیست، وقتی که آب قرقش را مشاهده کرد، جان بنده را هم تحت تأثیر قرار نداد.
از مردهٔ گور او عجب می‌دارم
کز شهر برون رفت، چرا زنده نشد؟
هوش مصنوعی: من از جنازهٔ او تعجب می‌کنم که چرا از شهر خارج شد، اما زنده نشد؟

حاشیه ها

1402/11/18 02:02
شهریاری

سلام و عرض خسته نباشید خدمت ادبای گنجور. درباره بیت دوم این شعر میخواستم یک توضیحی بفرمائید. من متوجه معنی بیت دوم نمیشم. اگه مراغه رو جناب اوحدی تعریف کرده‌اند، پس چرا نوشته‌اند که مرده این شهر با خروج از شهر چرا زنده نمی‌شود؟ با تشکر فراوان.