گنجور

رباعی شمارهٔ ۶۵

زلف تو، که صد سینه ز دل خالی کرد
بر قامت همچون الفت دالی کرد
گفتم: کشمش ببند، متواری شد
سر در کمرت نهاد و که مالی کرد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زلف تو، که صد سینه ز دل خالی کرد
بر قامت همچون الفت دالی کرد
هوش مصنوعی: زلف تو همچون گلی زیبا و دلربا است که با زیبایی‌اش دل‌های بسیاری را پر از عشق و حسرت کرده است. آن زلف‌ها بر قامت تو مانند شاخه‌ای از درختی که آغوشی باز کرده، جلوه‌گری می‌کند.
گفتم: کشمش ببند، متواری شد
سر در کمرت نهاد و که مالی کرد
هوش مصنوعی: گفتم، کشمش را ببند، او ناگهان فرار کرد و سرش را به کمرت گذاشت و به توی دلت راه پیدا کرد.