گنجور

غزل شمارهٔ ۸۸۱

ای نافهٔ چینی ز سر زلف تو بویی
ماه از هوست هر سرمه چون سر مویی
شوق تو ز بس جامه که بر ما بدرانید
نی کهنه رها کرد که پوشیم و نه نویی
از بادهٔ وصل تو روا نیست که دارد
هر کس قدحی در کف و ما کشتهٔ بویی
من شیشهٔ خود بر سر کوی تو شکستم
کز سنگ تو بیرون نتوان برد سبویی
مجموع تو در خانه و مرد و زن شهری
هر یک ز فراق تو پراگنده به سویی
یک روز برون آی، که هستند بسی خلق
در حسرت دیدار تو بر هر سر کویی
چون اوحدی از هر دو جهان روی بتابیم
آن روز که روی تو ببینم و چه رویی؟

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای نافهٔ چینی ز سر زلف تو بویی
ماه از هوست هر سرمه چون سر مویی
هوش مصنوعی: ای گل بافت چینی، عطر زلف تو بوی ماه را به یاد می‌آورد، مانند سرمۀ چشم که از سر موی تو نشأت می‌گیرد.
شوق تو ز بس جامه که بر ما بدرانید
نی کهنه رها کرد که پوشیم و نه نویی
هوش مصنوعی: عشق و اشتیاقی که در دل داریم باعث شده است که به همه چیز گذشته و قدیمی بی‌اعتنا شویم. نه تنها لباس‌های کهنه‌ را کنار گذاشته‌ایم، بلکه به دنبال چیزهای نو و تازه‌ای هم نیستیم.
از بادهٔ وصل تو روا نیست که دارد
هر کس قدحی در کف و ما کشتهٔ بویی
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب وصال تو برای هیچ‌کس مجاز نیست، در حالی که هر کس قدحی در دست دارد و ما به خاطر عطر تو جان داده‌ایم.
من شیشهٔ خود بر سر کوی تو شکستم
کز سنگ تو بیرون نتوان برد سبویی
هوش مصنوعی: من با شکستن شیشه‌ام در کوی تو نشان دادم که بار دیگر قادر به ترک اینجا نیستم چون عشق و دلبستگی‌ام به تو آنقدر قوی است که نمی‌توانم از آن فاصله بگیرم.
مجموع تو در خانه و مرد و زن شهری
هر یک ز فراق تو پراگنده به سویی
هوش مصنوعی: تمام افرادی که در شهر زندگی می‌کنند، اعم از زن و مرد، به خاطر دوری از تو هر کدام به سمتی رفته‌اند و پراکنده شده‌اند.
یک روز برون آی، که هستند بسی خلق
در حسرت دیدار تو بر هر سر کویی
هوش مصنوعی: یک روز از خانه بیرون بیا، زیرا بسیاری از مردم در هر گوشه‌ای در انتظار دیدن تو هستند و برای این دیدار حسرت می‌کشند.
چون اوحدی از هر دو جهان روی بتابیم
آن روز که روی تو ببینم و چه رویی؟
هوش مصنوعی: وقتی که ما از هر دو جهان جدا شویم و فقط به تو فکر کنیم، روزی خواهد رسید که چهره‌ات را ببینیم و چه زیبایی‌ای در آن چهره وجود دارد!