غزل شمارهٔ ۸۷۶
گر چه در کوی وفا جا نگرفتی و سرایی
ما نبردیم ز کوی طلبت رخت به جایی
بس خطا بود نگه باز نکردن که گذشتی
مکن اینها، که نکردیم نگاهت به خطایی
بر تن این سر شب و روز از هوس پای تو دارم
ورنه من کیستم آخر؟ که سرم باشد و پایی
گر قبا شد ز غمت پیرهنی حیف نباشد؟
کم از آن کز کف عشق تو بپوشیم قبایی
قیمت قامت و بالای ترا کس بنداند
تا نیفتند چو من شیفته در دام بلایی
درد عشق تو به نزدیک طبیبان ولایت
بس بگفتیم و ندانست کسش هیچ دوایی
هم نشینان تو بر سفرهٔ خاصند، چه معنی؟
که به درویش سر کوچه نگفتند صلایی
بوسهای ده به من خسته، که بسیار نباشد
به فقیران بدهد محتشم شهر عطایی
اوحدی را مکن از خیل محبان تو بیرون
که توسلطانی و خیلت نشکیبد ز گدایی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر چه در کوی وفا جا نگرفتی و سرایی
ما نبردیم ز کوی طلبت رخت به جایی
هوش مصنوعی: اگرچه در جایی که باید وفاداری باشد، نتوانستی جایی پیدا کنی و ما هم نتوانستیم از کوی تو به جایی برویم.
بس خطا بود نگه باز نکردن که گذشتی
مکن اینها، که نکردیم نگاهت به خطایی
هوش مصنوعی: نگاه کردن به خطاها و اشتباهات دیگران، همیشه کار درستی نیست. بهتر است به جای آن، از کنار این اشتباهات بگذریم و بیتوجهی نشان دهیم. در واقع، نباید با دقت به نقاط ضعف یکدیگر توجه کنیم، زیرا خودمان نیز ممکن است اشتباهاتی داشته باشیم.
بر تن این سر شب و روز از هوس پای تو دارم
ورنه من کیستم آخر؟ که سرم باشد و پایی
هوش مصنوعی: من بر بدن این شب و روز به خاطر آرزوی تو زندگی میکنم؛ وگرنه من چه کسی هستم که تنها سر داشته باشم و پای نداشته باشم؟
گر قبا شد ز غمت پیرهنی حیف نباشد؟
کم از آن کز کف عشق تو بپوشیم قبایی
هوش مصنوعی: اگر پیرهنی از غم تو بپوشیم، چه اشکالی دارد؟ مگر کمتر از این است که با عشق تو، لباسی بپوشیم؟
قیمت قامت و بالای ترا کس بنداند
تا نیفتند چو من شیفته در دام بلایی
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند ارزشی برای زیبایی و قامت تو تعیین کند، تا زمانی که مانند من مجذوب و در دام مشکلات عشق نیفتند.
درد عشق تو به نزدیک طبیبان ولایت
بس بگفتیم و ندانست کسش هیچ دوایی
هوش مصنوعی: ما دربارهی درد عشق تو مدام با پزشکان شهر صحبت کردیم، اما هیچکسی نتوانست راه حلی برای آن پیدا کند.
هم نشینان تو بر سفرهٔ خاصند، چه معنی؟
که به درویش سر کوچه نگفتند صلایی
هوش مصنوعی: دوستان و هم نشینان تو، افرادی ویژه و خاص هستند و این نشان میدهد که در این جمع، احترام و ارادت به افراد نیازمند و مستضعف وجود ندارد، چرا که حتی به درویش سادهای که در کنار کوچه نشسته، توجهی نمیشود.
بوسهای ده به من خسته، که بسیار نباشد
به فقیران بدهد محتشم شهر عطایی
هوش مصنوعی: به من که خستهام یک بوسه بده، و این بوسه را به کسانی که نیازمندتری هستند، نبخش.
اوحدی را مکن از خیل محبان تو بیرون
که توسلطانی و خیلت نشکیبد ز گدایی
هوش مصنوعی: اوحدی را از جمع دوستانت دور نکن، زیرا تو به او تسلط داری و او نیز از گدایی و نیاز به محبت تو بینصیب نخواهد بود.