غزل شمارهٔ ۸۴۳
حاصل از عشقت نمیبینم به جز غم خوردنی
پرورش مشکل توان کرد از چنین پروردنی
دوش فرمودی که خواهم کشتن آن شوریده را
از پس سالی عفالله! نیک یاد آوردنی
سر ز شمشیرت نمیپیچم، که اندر دین من
دولت تیزست شمشیری چنان در گردنی
گر هزارم بار خون دل بریزی حاکمی
از تو من آزار چون گیرم بهر آزردنی؟
ز آستانت بر نخواهم داشتن سر بعد ازین
هم سر کوی تو گر ناچار باشد مردنی
دل چنان خو کرد با رویت که تن با خاک پاک
راستی بیم هلاکست از چنان خو کردنی
اوحدی، گر آرزو داری که کام دل بری
ناگزیرت باشد از بار ملامت بردنی
غزل شمارهٔ ۸۴۲: نسیم صبح، کرم باشد آن چنان که تو دانیغزل شمارهٔ ۸۴۴: صبح دمی که گرد رخ زلف شکسته خم زنی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاصل از عشقت نمیبینم به جز غم خوردنی
پرورش مشکل توان کرد از چنین پروردنی
هوش مصنوعی: از عشق تو جز غم و درد چیزی نمیبینم و نمیتوانم از چنین پروردهای که فقط رنج میآورد، چیزی بسازم.
دوش فرمودی که خواهم کشتن آن شوریده را
از پس سالی عفالله! نیک یاد آوردنی
هوش مصنوعی: دیروز به من گفتی که میخواهم آن دیوانه را پس از یک سال بکشمت. حیف که یادآوری این موضوع خوب و خوشایند نیست!
سر ز شمشیرت نمیپیچم، که اندر دین من
دولت تیزست شمشیری چنان در گردنی
هوش مصنوعی: من از تیغهی شمشیر تو نمیگریزم، چون در دین من برکت و قدرتی وجود دارد که همانند شمشیری در گردن دشمنان است.
گر هزارم بار خون دل بریزی حاکمی
از تو من آزار چون گیرم بهر آزردنی؟
هوش مصنوعی: اگر هزار بار هم از غصه دل خون بگریی، هیچ حاکمی به تو آسیبی نمیزند. پس چرا باید به خاطر آزار دیگران خود را آزار دهی؟
ز آستانت بر نخواهم داشتن سر بعد ازین
هم سر کوی تو گر ناچار باشد مردنی
هوش مصنوعی: من دیگر سرم را از درگاه تو برنمیدارم؛ حتی اگر ناچار شوم در مسیر تو جان بدهم.
دل چنان خو کرد با رویت که تن با خاک پاک
راستی بیم هلاکست از چنان خو کردنی
هوش مصنوعی: دل به چهرهی تو آنقدر عادت کرده که حالا ترس دارم بدنم با خاک پاک هم از چنین عادت کردن آسیب ببیند.
اوحدی، گر آرزو داری که کام دل بری
ناگزیرت باشد از بار ملامت بردنی
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به آرزوهایت برسی و دلخوشی را تجربه کنی، ناچار باید بار ناملایمات و انتقادها را به دوش بکشی.