غزل شمارهٔ ۷۸۳
ما با تو رسم یاری گفتیم اگر شنیدی
احوال خود به زاری گفتیم اگر شنیدی
گفتی که: باز دارم گوشی به جانب تو
ای بیوفا چه داری؟ گفتیم اگر شنیدی
دردی که هست ما را در دوری تو صد پی
با باد نوبهاری گفتیم اگر شنیدی
نه رونق تو ماند،نه سوز دردمندان
تا دیده بر گماری، گفتیم اگر شنیدی
صد روز وعده دادی ما را به وصل، جانا
روزی همی شماری، گفتیم اگر شنیدی
جانیست آن لب تو، یک دم بما سپارش
آیین جان سپاری، گفتیم اگر شنیدی
اصل محبت از ما پرسی که: چیست هر دم؟
مهرست و سازگاری، گفتیم اگر شنیدی
گفتی که: اوحدی را روزی بر خود آرم
گویی ولی نیاری، گفتیم اگر شنیدی
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما با تو رسم یاری گفتیم اگر شنیدی
احوال خود به زاری گفتیم اگر شنیدی
هوش مصنوعی: ما با تو قرار دوستی و یاری گذاشتیم، اگر از حال ما باخبر شدی، به حالت زار و نزار ما پی بردی.
گفتی که: باز دارم گوشی به جانب تو
ای بیوفا چه داری؟ گفتیم اگر شنیدی
هوش مصنوعی: تو گفتی که ای بیوفا، گوشم را به سمت تو برنگردانم. چه چیزی در دل داری؟ ما گفتیم اگر چیزی شنیدی، به ما بگو.
دردی که هست ما را در دوری تو صد پی
با باد نوبهاری گفتیم اگر شنیدی
هوش مصنوعی: دردی که از دوری تو داریم را با بادهای بهاری در میان گذاشتیم. اگر این حرفها را شنیدهای، خوب است.
نه رونق تو ماند،نه سوز دردمندان
تا دیده بر گماری، گفتیم اگر شنیدی
هوش مصنوعی: دیگر نه زیبایی تو باقی مانده و نه دلسوزی در دل آنهایی که درد میکشند. وقتی که بر چیزهای ناچیز چشم میدوزیم، گفتیم اگر تو هم خبر داری.
صد روز وعده دادی ما را به وصل، جانا
روزی همی شماری، گفتیم اگر شنیدی
هوش مصنوعی: تو به ما وعدههای زیادی دادی تا به هم برسیم، ای محبوب! اما میبینیم که تو روزها را میشماری. ما هم گفتیم اگر از این وعدهها باخبر هستی، پس چرا اقدامی نمیکنی؟
جانیست آن لب تو، یک دم بما سپارش
آیین جان سپاری، گفتیم اگر شنیدی
هوش مصنوعی: این لب تو، جان نیست. یک لحظه خود را به ما بسپار، تا با هم دربارهی جان سپردن صحبت کنیم. ما گفتیم اگر این را شنیدی...
اصل محبت از ما پرسی که: چیست هر دم؟
مهرست و سازگاری، گفتیم اگر شنیدی
هوش مصنوعی: اگر میخواهی درک عمیقتری از محبت پیدا کنی، بپرس که ماهیت آن چیست. محبت شامل دو عنصر اصلی است: مهر و سازگاری. اگر این موضوع را درک کردهای، میتوانی به راحتی به پاسخهایت برسی.
گفتی که: اوحدی را روزی بر خود آرم
گویی ولی نیاری، گفتیم اگر شنیدی
هوش مصنوعی: تو گفتی روزی اوحدی را بر خود میارم، اما نیازی به او نداری. گفتیم که اگر از او خبری داری، ما هم خواهیم شنید.