گنجور

غزل شمارهٔ ۷۳۰

گرد مغان گرد و بادهای مغانه
تا به کجا می‌رسد حدیث زمانه؟
هر چه به جز می، بلاشناس و مصیبت
هر چه به جز عشق، باد دان و فسانه
باده ترا چیست؟ شربتیست موافق
جام ترا کیست؟ همدمیست یگانه
نو نشود حال عیش و روز نشاطت
جز به می سالخوردهٔ کهنانه
شانهٔ زلف طرب می است حقیقت
می چو نباشد ، نه زلف باش و نه شانه
چون به سر کوی می‌فروش برآیی
کیسه فرو ریز، کاسه خواه و چغانه
چشم بر وی لطیف‌تر کن و تازه
گوش بر آواز چنگ دار و چغانه
قوت روح از سماع جوی و ز مطرب
قوت روان از غزل پژوه و ترانه
روی به نقلی مکن، چو طفل به خرما
دست به نقلی مکش، چو مرغ به دانه
جام چو گردون به گردش آر، که از وی
باده چو خورشید بر کشید زبانه
گرد معربد مگرد و سفله و نادان
زین سه، که گفتم، کرانه‌گیر، کرانه
گر هوس همدمی کنی و حریفی
مرد بهایی طلب، نه مرد بهانه
بادهٔ ناسخته ده به سخت، که باده
سست کند سخت را کلید خزانه
جام چو گردان شود، به قاعده مطرب
جامه کند مرد را به نیم ترانه
گر چه ز خوبان جهان پرست، نخستین
یک رخ خوب اختیار کن ز میانه
روی دلی در دو قبله راست نیاید
مرد به یک تیر چون زند دو نشانه؟
میوهٔ شیرینت آرزوست که آری؟
پرورشت باید، ای درخت جوانه
سر جهان پیش من بسیست، ولیکن
با تو چه گویم؟ که خواجه نیست به خانه
کام دل اوحدی به باده روا کن
زود، که ناگه روانه‌ایم، روانه

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرد مغان گرد و بادهای مغانه
تا به کجا می‌رسد حدیث زمانه؟
هوش مصنوعی: گرد و غبار مغان و وزش نسیم‌های مغان تا کجا می‌تواند داستان زمانه را روایت کند؟
هر چه به جز می، بلاشناس و مصیبت
هر چه به جز عشق، باد دان و فسانه
هوش مصنوعی: هر چیزی که غیر از می و عشق است، بی‌ارزش و بی‌معناست و هیچ اهمیت واقعی ندارد. مصیبت و مشکلات نیز تنها توهماتی بیش نیستند.
باده ترا چیست؟ شربتیست موافق
جام ترا کیست؟ همدمیست یگانه
هوش مصنوعی: نوشیدنی تو چیست؟ شربتی است که با تو سازگاری دارد. همراه تو کیست؟ کسی است که یگانه و بی‌نظیر است.
نو نشود حال عیش و روز نشاطت
جز به می سالخوردهٔ کهنانه
هوش مصنوعی: جز با شراب کهنه و قدیمی، حالت شادابی و روزهای خوشی‌ات تغییر نخواهد کرد.
شانهٔ زلف طرب می است حقیقت
می چو نباشد ، نه زلف باش و نه شانه
هوش مصنوعی: اگر زلف مجذوب‌کننده‌ای وجود نداشته باشد، شانهٔ آن نیز meaningless خواهد بود. به عبارتی دیگر، بدون زیبایی و جاذبه‌ای که زلف به همراه دارد، شانه‌ای که آن را مرتب کند، ارزش چندانی ندارد.
چون به سر کوی می‌فروش برآیی
کیسه فرو ریز، کاسه خواه و چغانه
هوش مصنوعی: وقتی به خیابان شراب‌فروش می‌روی، باید از خود گذشتگی کنی و همه چیز را در اختیار بگذاری؛ جزئیات را رها کن و صرفاً به لذت و بهره‌برداری بپرداز.
چشم بر وی لطیف‌تر کن و تازه
گوش بر آواز چنگ دار و چغانه
هوش مصنوعی: چشمانت را بر زیبایی او دقیق‌تر کن و گوش‌هایت را به صدای چنگ و چغانه بسپار.
قوت روح از سماع جوی و ز مطرب
قوت روان از غزل پژوه و ترانه
هوش مصنوعی: نیروی روح از شنیدن موسیقی و آهنگ شاداب می‌شود و قدرت روان از شعر و ترانه‌های زیبا و دلنشین به دست می‌آید.
روی به نقلی مکن، چو طفل به خرما
دست به نقلی مکش، چو مرغ به دانه
هوش مصنوعی: به راحتی به دنبال چیزهایی نرو، مانند کودکانی که به خرما دست می‌زنند. به آرامی همانند پرندگانی که به دانه‌ها نزدیک می‌شوند، پیش برو.
جام چو گردون به گردش آر، که از وی
باده چو خورشید بر کشید زبانه
هوش مصنوعی: جام را به دور بچرخان، زیرا از آن باده‌ای بیرون می‌آید که همچون شعله خورشید به بالا می‌رود.
گرد معربد مگرد و سفله و نادان
زین سه، که گفتم، کرانه‌گیر، کرانه
هوش مصنوعی: به دور از حقیران و نادانان باش و از آن‌ها دوری کن، که این‌ها را به تو گوشزد کردم تا از آن‌ها فاصله بگیری و به سمت هدف خود بروی.
گر هوس همدمی کنی و حریفی
مرد بهایی طلب، نه مرد بهانه
هوش مصنوعی: اگر به دنبال همدم و یاری هستی، باید انسانی با ارزش و واقعی را انتخاب کنی، نه کسی که فقط بهانه‌ای برای پر کردن جای خالی باشد.
بادهٔ ناسخته ده به سخت، که باده
سست کند سخت را کلید خزانه
هوش مصنوعی: نوشیدنی تازه را به سختی بنوشید، زیرا این نوشیدنی می‌تواند سختی‌ها را نرم کند و به شما اجازه می‌دهد به رازهای زندگی دست یابید.
جام چو گردان شود، به قاعده مطرب
جامه کند مرد را به نیم ترانه
هوش مصنوعی: وقتی که جام به دور می‌چرخد، مطرب طبق قانون، مرد را با نیمی از آوازش می‌پوشاند.
گر چه ز خوبان جهان پرست، نخستین
یک رخ خوب اختیار کن ز میانه
هوش مصنوعی: اگرچه در دنیا افراد زیبا و خوبی وجود دارند، اما نخست بهتر است از میان آن‌ها یک چهره زیبا را انتخاب کنی.
روی دلی در دو قبله راست نیاید
مرد به یک تیر چون زند دو نشانه؟
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به دو هدف متفاوت دست پیدا کند، نمی‌تواند با یک حرکت همزمان به هر دو برسد. به عبارتی، برای رسیدن به هر هدف باید تمرکز و تلاش خاصی به آن اختصاص داد.
میوهٔ شیرینت آرزوست که آری؟
پرورشت باید، ای درخت جوانه
هوش مصنوعی: میوهٔ شیرین تو آرزوی من است، اما باید پرورش یابی، ای درخت جوان.
سر جهان پیش من بسیست، ولیکن
با تو چه گویم؟ که خواجه نیست به خانه
هوش مصنوعی: در این دنیا مسائلی زیادی وجود دارد، اما نمی‌دانم چگونه به تو بگویم، چون هیچ‌کس در خانه نیست.
کام دل اوحدی به باده روا کن
زود، که ناگه روانه‌ایم، روانه
هوش مصنوعی: در اسرع وقت دلخوشی و شادی اوحدی را با نوشیدن شراب فراهم کن، زیرا ممکن است به زودی از اینجا برویم.