گنجور

غزل شمارهٔ ۷۲۹

سر در کف پایت نهم، ای یار یگانه
روزی که درآیی ز درم مست شبانه
در صورت خوبان همه نوریست الهی
از شمع رخت می‌زند آن نور زبانه
با چشم تو یک رنگ چو گشتیم به مستی
جز چشم تو ما را که برد مست به خانه؟
هر چند که جان را بر لعل تو بها نیست
شرطیست که امروز نجوییم بهانه
آنی تو، که جز با تو درین ملک ندیدیم
خوی ملکی با کس و روی ملکانه
جز یاد جمالت همه ذوقست خرافات
جز قصهٔ عشقت همه بادست و فسانه
با غمزهٔ رویت سخن خال نگوییم
زنهار! که ما غره نگشتیم به دانه
آنجا مطلب روزه و تسبیح، که در روی
آواز مغنی بود و جام مغانه
با اوحدی امروز یکی باش، که مردم
از دور نگویند: فلان بود و فلانه

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سر در کف پایت نهم، ای یار یگانه
روزی که درآیی ز درم مست شبانه
هوش مصنوعی: من سر را بر پای تو می‌گذارم، ای یار بی‌نظیر، روزی که از در وارد شوی، در حالتی مست و شاداب خواهم بود.
در صورت خوبان همه نوریست الهی
از شمع رخت می‌زند آن نور زبانه
هوش مصنوعی: در چهره‌ی دلرباهای خوب، نوری الهی وجود دارد که از زیبایی تو می‌تابد و مانند شعله‌ای می‌درخشد.
با چشم تو یک رنگ چو گشتیم به مستی
جز چشم تو ما را که برد مست به خانه؟
هوش مصنوعی: وقتی که ما با نگاه تو در حال خوشی و سرخوشی بودیم، جز نگاه تو چه کسی می‌تواند ما را در این حالت به خانه ببرد؟
هر چند که جان را بر لعل تو بها نیست
شرطیست که امروز نجوییم بهانه
هوش مصنوعی: هرچند زندگی و جان ما ارزش لعل تو را ندارد، اما امروز باید قرار بگذاریم که به دنبال دلیل خاصی برای گفتگو نباشیم.
آنی تو، که جز با تو درین ملک ندیدیم
خوی ملکی با کس و روی ملکانه
هوش مصنوعی: تو همین هستی که در این سرزمین جز با تو چیزی ندیدیم. ویژگی‌های سلطنت و بزرگی را با کسی جز تو ندیدیم.
جز یاد جمالت همه ذوقست خرافات
جز قصهٔ عشقت همه بادست و فسانه
هوش مصنوعی: جز یاد زیبایی تو، همه چیز بی‌معنا و بی‌ارزش است. جز داستان عشق تو، همه چیز فریبی بیش نیست و بی‌اساسی دارد.
با غمزهٔ رویت سخن خال نگوییم
زنهار! که ما غره نگشتیم به دانه
هوش مصنوعی: با ناز و عشوهٔ چهره‌ات، هرگز دربارهٔ داغ دلمان حرف نخواهیم زد؛ زیرا ما فریب ظاهر را نخورده‌ایم و در دام آن نیفتاده‌ایم.
آنجا مطلب روزه و تسبیح، که در روی
آواز مغنی بود و جام مغانه
هوش مصنوعی: در آنجا سخن از روزه و تسبیح به میان می‌آید، جایی که صدای آوازخوانی همراه با شراب‌خوری و لذت بخش است.
با اوحدی امروز یکی باش، که مردم
از دور نگویند: فلان بود و فلانه
هوش مصنوعی: امروز با اوحدی یکی شو و طوری رفتار کن که مردم از دور نتوانند تشخیص دهند که تو کیستی و او کیست.