غزل شمارهٔ ۷۱۸
ای داده روی خوب تو از حسن داد دیده
ایزد ز آفرین فراوانت آفریده
چون ذره در هوای تو خورشید آسمانی
بسیار در فراز و نشیب جهان دویده
گل در میان باغ به دست نسیم صد پی
از یاد چهرهٔ تو به خود جامه بر دریده
بیرنگ و سرمه خم ابروی عنبرینت
صد باره چهرهٔ نقاش چین بریده
بالای چو بید و رخ چو یاسمینت
خار خلاف در جگر سرو و گل خلیده
بر عارضت نشان عرق در بهار گویی
از شبنمت قطره به گلبرگ چکیده
ترکان چشم شوخ ترا ساحران غمزه
در طاق ابروان تو سرمست خوابنیده
از گلبن رخ تو دل حیران گشتهٔ من
صد نوک خار خورده، یک برگ گل نچیده
پیش نگار بسته سرانگشت بر خضابت
مرد نگارگر انگشتها گزیده
دندان عاشقان به زنخدان سادهٔ تو
ای کاج! میرسید، که سیبست بس رسیده
دانی که: چند محنت و رنج و بلا کشیدم؟
زان چشم شوخ ساحر ترکانه کشیده
حال دلی که گفتن آن ناگزیر باشد
من گفته بارها و تو یک بار ناشنیده
بر بندگان خویش نگاهی بکن به رحمت
ای اوحدیت بنده و آن بنده زر خریده
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلاتن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای داده روی خوب تو از حسن داد دیده
ایزد ز آفرین فراوانت آفریده
هوش مصنوعی: تو به خوبی و زیبایی چهرهات، از نعمتهای الهی برخورداری و خداوند به خاطر زیباییات، چیزهای زیادی را برایت خلق کرده است.
چون ذره در هوای تو خورشید آسمانی
بسیار در فراز و نشیب جهان دویده
هوش مصنوعی: مانند ذرهای در هوای تو، خورشید آسمانها بارها در نوسان و فراز و نشیب دنیا حرکت کرده است.
گل در میان باغ به دست نسیم صد پی
از یاد چهرهٔ تو به خود جامه بر دریده
هوش مصنوعی: گل در وسط باغ بر اثر وزش نسیم به شدت زیبایی و حالت تو را به یاد میآورد و با این احساس، خود را به گونهای احساس میکند که گویی لباسش را از خاطر تو پاره کرده است.
بیرنگ و سرمه خم ابروی عنبرینت
صد باره چهرهٔ نقاش چین بریده
هوش مصنوعی: چشمهای تو آنقدر زیبا و جذاب هستند که بیرنگ و سرمه میتوانند نقاشیهای معروف چین را تحتالشعاع قرار دهند.
بالای چو بید و رخ چو یاسمینت
خار خلاف در جگر سرو و گل خلیده
هوش مصنوعی: تو به قد و قامت خود همچون بید هستی و چهرهات به زیبایی یاسمن میماند، اما در دل من مانند خارهایی از عشق و درد وجود دارد که به سرو و گل لطیف آسیب میزنند.
بر عارضت نشان عرق در بهار گویی
از شبنمت قطره به گلبرگ چکیده
هوش مصنوعی: بر روی پیشانی تو در بهار، نشانههایی از عرق دیده میشود، گویی قطرهای از شبنم بر روی گلبرگها چکیده است.
ترکان چشم شوخ ترا ساحران غمزه
در طاق ابروان تو سرمست خوابنیده
هوش مصنوعی: چشمهای بازیگوش تو مثل جادوگران است و ابروانت به گونهای است که آدم را گیج و سرمست میکند.
از گلبن رخ تو دل حیران گشتهٔ من
صد نوک خار خورده، یک برگ گل نچیده
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو باعث حیرت و شگفتی دل من شده است. من از عشق و آرزو به تو، بارها آسیب دیدهام ولی نتوانستم حتی یک برگ گل از وجودت بچینم.
پیش نگار بسته سرانگشت بر خضابت
مرد نگارگر انگشتها گزیده
هوش مصنوعی: در این بیت، به تصویری اشاره شده است که هنرمندی با دقت و مهارت، با انگشتان خود بر روی رنگ و نقاشی کار میکند. هنرمند، توانایی خود را در خلق زیباییها نشان میدهد و با هر حرکت انگشتش به هنر و زیبایی اثر میافزاید.
دندان عاشقان به زنخدان سادهٔ تو
ای کاج! میرسید، که سیبست بس رسیده
هوش مصنوعی: عاشقان به زیبایی و سادگی تو جذب میشوند و عشق و علاقهشان مانند میوهای رسیده است که آماده چیدن و لذت بردن است.
دانی که: چند محنت و رنج و بلا کشیدم؟
زان چشم شوخ ساحر ترکانه کشیده
هوش مصنوعی: میدانی چه قدر درد و رنج و سختی تحمل کردهام؟ به خاطر آن چشمان فریبنده و بازیگوش دختران ترک.
حال دلی که گفتن آن ناگزیر باشد
من گفته بارها و تو یک بار ناشنیده
هوش مصنوعی: حالت دلی که بیان آن ضروری باشد، من بارها آن را گفتهام و تو فقط یک بار آن را نشنیدهای.
بر بندگان خویش نگاهی بکن به رحمت
ای اوحدیت بنده و آن بنده زر خریده
هوش مصنوعی: به بندگان خود نگاه کن با رحمت، ای یگانه، بندهای که در برابر تو تسلیم است و آن بندهای که به مال دنیا فریفته شده است.