گنجور

غزل شمارهٔ ۷۱۶

ای مردگان، کجایید؟ اینک مسیح زنده
هر دم لبش حیاتی در مرده‌ای دمنده
زنار او کمندی در حلق جان کشیده
ناقوس او خروشی در آسمان فگنده
ای خاکیان رنجور، آمد طبیب دلها
کز جانتان بشوید ترکیب آب گنده
رنج درون تن را تدبیر اوست کافی
درد نهان دل را درمان او بسنده
کو عقل؟ تا بداند پیوند ابن و آبا
کو دیده؟ تا ببیند جمع اله و بنده
چون اوحدی نگر تا: بر فقر خود نگریی
تا نگریی نیاید بر ما مجال خنده
کان گنج را نیابی جز در سرای ویران
و آن شاه را نبینی جز در قبای ژنده

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مردگان، کجایید؟ اینک مسیح زنده
هر دم لبش حیاتی در مرده‌ای دمنده
هوش مصنوعی: ای کسانی که مرده‌اید، شما کجایید؟ اینک مسیح زنده، هر لحظه با دم خود حیات را به مردگان می‌بخشد.
زنار او کمندی در حلق جان کشیده
ناقوس او خروشی در آسمان فگنده
هوش مصنوعی: زناری که بر کمر اوست، چون کمندی به دور جان من حلقه زده و صدای ناقوس او مانند ندا و فریادی در آسمان طنین‌افکنده است.
ای خاکیان رنجور، آمد طبیب دلها
کز جانتان بشوید ترکیب آب گنده
هوش مصنوعی: ای انسان‌های رنجور و در زحمت، طبیب دل‌ها آمده است تا از جان شما آلودگی‌ها و ناراحتی‌ها را بزداید و به شما آرامش ببخشد.
رنج درون تن را تدبیر اوست کافی
درد نهان دل را درمان او بسنده
هوش مصنوعی: دردهایی که درون ما وجود دارد، تنها با تدبیر و خرد الهی قابل مدیریت است و درمان عمیق‌ترین غم‌ها و شکست‌های قلبی نیز فقط به دست او امکان‌پذیر است.
کو عقل؟ تا بداند پیوند ابن و آبا
کو دیده؟ تا ببیند جمع اله و بنده
هوش مصنوعی: کجاست عقل که بتواند ارتباط میان فرزندان و نیاکان را درک کند؟ و کجاست چشم که بتواند ارتباط میان خدا و بنده را ببیند؟
چون اوحدی نگر تا: بر فقر خود نگریی
تا نگریی نیاید بر ما مجال خنده
هوش مصنوعی: نکته‌ای که باید توجه کنی این است که تا زمانی که به فقر و نقص‌های خودت نگاه نکنی، فرصت خندیدن و خوشی به ما نمی‌رسد.
کان گنج را نیابی جز در سرای ویران
و آن شاه را نبینی جز در قبای ژنده
هوش مصنوعی: برای پیدا کردن گنج، باید به مکان‌های ویران سر بزنیم و برای دیدن شاه، تنها او را در لباس‌های کهنه و آسیب‌دیده خواهیم یافت.