گنجور

غزل شمارهٔ ۷۱۰

خیز و کار رفتنت را ساز ده
همرهان خویش را آواز ده
مرغ گل را در زمین پوشیده‌دار
مرغ دل را در فلک پرواز ده
گر گمان داری ز معنی‌دان بپرس
ور کمان داری به تیر انداز ده
چون شوی واقف ز راز آن طرف
مژده‌ای در گوش اهل راز ده
ور بخواهی نیز کردن یاد ما
هم به یاد آن بت طناز ده
کس نپردازد سخن چون اوحدی
گوش با قول سخن پرداز ده
عشق را آغاز و انجامی نبود
ساقیا، این جامم از آغاز ده

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خیز و کار رفتنت را ساز ده
همرهان خویش را آواز ده
هوش مصنوعی: برخیز و خود را آماده کن، دوستانت را هم تشویق کن تا همراهت باشند.
مرغ گل را در زمین پوشیده‌دار
مرغ دل را در فلک پرواز ده
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که نماد زیبایی و عشق است را در زمین پنهان نگه‌دار و دل شاداب را به آسمان پرواز بده.
گر گمان داری ز معنی‌دان بپرس
ور کمان داری به تیر انداز ده
هوش مصنوعی: اگر فکر می‌کنی که معنای چیزی را می‌دانی، از کسی که در این زمینه تجربه دارد بپرس. اما اگر توانایی انجام کاری را داری، خودت آن را انجام بده.
چون شوی واقف ز راز آن طرف
مژده‌ای در گوش اهل راز ده
هوش مصنوعی: وقتی به حقیقت و رازهای عمیق پی ببری، به کسانی که در این مسائل آگاهی دارند، خبری خوش بده.
ور بخواهی نیز کردن یاد ما
هم به یاد آن بت طناز ده
هوش مصنوعی: اگر بخواهی می‌توانی یاد ما را با یاد آن معشوق فریبنده همراه کنی.
کس نپردازد سخن چون اوحدی
گوش با قول سخن پرداز ده
هوش مصنوعی: هیچ کسی مانند اوحدی به صحبت‌هایی که در گوش می‌رسد، واکنش نشان نمی‌دهد و به خوبی به بیان کلمات می‌پردازد.
عشق را آغاز و انجامی نبود
ساقیا، این جامم از آغاز ده
هوش مصنوعی: عشق نه ابتدایی دارد و نه پایانی، ای ساقی، این جام من از ابتدا آماده است.