گنجور

غزل شمارهٔ ۷

چگونه دل نسپارم به صورت تو، نگارا؟
که در جمال تو دیدم کمال صنع خدا را
چه بر خورند ز بالای نازک تو؟ ندانم
جماعتی که تحمل نمی‌کنند بلا را
نه رسم ماست بریدن ز دوستان قدیمی
درین دیار ندانم که رسم چیست شما را
مرا که روی تو بینم به جاه و مال چه حاجت؟
کسی که روی تو بیند به از خزینهٔ دارا
شبی به روز بگیرم کمند زلفت و گویم:
بیار بوسه، که امروز نیست روز مدارا
جراحت دل عاشق دواپذیر نباشد
چو درد دوست بیامد چه می‌کنیم دوا را؟
صبور باش درین غصه، اوحدی، که صبوران
سخن ز خار برون آورند و سیم ز خارا

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1389/11/27 13:01
حامد

مصرع دوم بیت سوم
دین دیار ندانم که رسم چیست شما را
نوشته شده که درست آن
در این دیار ندانم که رسم چیست شما را
هستش.
ممنون از سایت فوق العاده تون

1390/01/14 12:04
مصطفی نیک فرجام

بیت پنجم شبی به زور بگیرم ...هستش که نوشته شده شبی به روز ....

1393/01/10 20:04
امین کیخا

دوا به فارسی می شود دارو و چنانچه آشکار است در آن دار دیده می شود که معنی درخت می دهد و نیز درمان هم دار دارد و این یعنی ایرانیان گمان می برده اند که درمانگری به درخت و دار و گیاه انجام می شود . drug ,و نیز دغو به فرانسه همه با همین واژه همستاک هستند .

1393/01/10 20:04
امین کیخا

بوسه شاید از بسودن به معنی لمس کردن باشد ولی بوش فرانسه به معنی دهان هم همریشه اش است

1395/03/09 17:06
بابک ملکی

با تشکر از زحمات شما در مصرع :
"دین دیار ندانم که رسم چیست شما را" , در این دیار ... بیشتر به وزن شعر نزدیک است

1401/02/08 20:05
کامران تلطف

در شعر دوم "چه بر خورند" دارای ابهام است اما میتوان آنرا به "چرا توانایی ندارند" معنی کرد. 

O Beloved, what kind of heart would not fall in love with you

Because in your beauty I saw the perfect creation of God

Why they could not bear the delicacy of your stature, I do not know

All the people together, they could not withstand this calamity