گنجور

غزل شمارهٔ ۶

پیر ریاضت ما عشق تو بود، یارا
گر تو شکیب داری، طاقت نماند ما را
پنهان اگر چه داری چون من هزار مونس
من جز تو کس ندارم پنهان و آشکارا
روزی حکایت ما ناگه به گفتن آید
پوشیده چند داریم این درد بی‌دوا را؟
تا کی خلی درین دل پیوسته خار هجران؟
مُردم ز جورت آخر، مَردم نه سنگ خارا
آخر مرا ببینی در پای خویش مرده
کاول ندیده بودم پایان این بلا را
باد صبا ندارد پیش تو راه، ورنه
با ناله های خونین بفرستمی صبا را
چون اوحدی بنالد، گویی که: صبر می‌کن
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیر ریاضت ما عشق تو بود، یارا
گر تو شکیب داری، طاقت نماند ما را
هوش مصنوعی: استاد ما در مسیر ریاضت، عشق تو را پرورش داد. ای دوست، اگر تو صبر و تحمل داشته باشی، دیگر برای ما طاقت و توانی باقی نمانده است.
پنهان اگر چه داری چون من هزار مونس
من جز تو کس ندارم پنهان و آشکارا
هوش مصنوعی: اگرچه تو هم مانند من رازهایی داری، ولی من هیچ دوستی جز تو ندارم، چه در خفا و چه در آشکار.
روزی حکایت ما ناگه به گفتن آید
پوشیده چند داریم این درد بی‌دوا را؟
هوش مصنوعی: روزی داستان ما ناگهان به زبان خواهد آمد، در حالی‌ که چندان پوشیده و پنهان داریم این درد بی‌درمان را؟
تا کی خلی درین دل پیوسته خار هجران؟
مُردم ز جورت آخر، مَردم نه سنگ خارا
هوش مصنوعی: چه زمانی باید این دل را همچنان در زخم جدایی نگه‌دارم؟ من از درد عشق تو جان سپردم، من مرد نیستم بلکه از سختی سنگ هم فراتر هستم.
آخر مرا ببینی در پای خویش مرده
کاول ندیده بودم پایان این بلا را
هوش مصنوعی: سرانجام مرا در پای خود می‌بینی که مرده‌ام. هرگز پایان این درد و رنج را ندیده بودم.
باد صبا ندارد پیش تو راه، ورنه
با ناله های خونین بفرستمی صبا را
هوش مصنوعی: باد صبا نمی‌تواند به تو نزدیک بشود، وگرنه با ناله‌های دلخراش، آن را برای تو می‌فرستم.
چون اوحدی بنالد، گویی که: صبر می‌کن
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
هوش مصنوعی: وقتی اوحدی ناله می‌کند، به نظر می‌رسد که می‌گوید: ای دوست، من در انتظار مانده‌ام و صبرم دیگر به پایان رسیده است.

حاشیه ها

1387/10/05 21:01

مصرع آخر، مصرع آغازین غزلی از سعدی است:
«مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را ...»

1396/09/06 20:12
مهدی

کاما درست گذاشته نشده..
مُردم ز جورت آخر ، مَردم نه سنگ خارا

1399/05/13 21:08
مجتبی آموزگار

به نظر در بیت ششم "ناله‌های" صحیح باشد