غزل شمارهٔ ۵
شب و روز مونس من غم آن نگار بادا
سر من بر آستان سر کوی یار بادا
دلش ارچه با دل من به وفا یکی نگردد
به رخش تعلق من، نه یکی، هزار بادا
چو رضای او در آنست که دردمند باشم
غم و درد او نصیب من دردخوار بادا
ز ملامت رقیبان نکند گذار بر من
که بت من از رقیبان به منش گذار بادا
سخن کنار پر خون که مراست هم بگویم
به میان لاغر او، که درین کنار بادا
چو باختیار کردم دل و جان فدای آن رخ
گر ازو کنم جدایی نه باختیار بادا
به من، ای صبا، نسیمی ز بهار دولت او
برسان، که سال و ماهت همه نو بهار بادا
چه کند مرا رقیبش همه سال دور از آن رخ؟
که چو من بدرد دوری همه ساله زار بادا
لب او چو باز پرسد دل عاشقان خود را
دل ریش اوحدی نیز در آن شمار بادا
اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شب و روز مونس من غم آن نگار بادا
سر من بر آستان سر کوی یار بادا
هوش مصنوعی: شب و روز، همراه من غم زیبای محبوبم باشد و سرم همیشه بر درگاه کوی او قرار گیرد.
دلش ارچه با دل من به وفا یکی نگردد
به رخش تعلق من، نه یکی، هزار بادا
هوش مصنوعی: هرچند دل او به وفاداری دل من توجهی ندارد، برای من زیبایی او به اندازه هزار دل ارزش دارد.
چو رضای او در آنست که دردمند باشم
غم و درد او نصیب من دردخوار بادا
هوش مصنوعی: اگر رضایت خدا در این است که من در رنج و درد باشم، پس من همواره آرزو میکنم که غم و درد او به من برسد و در آن غرق شوم.
ز ملامت رقیبان نکند گذار بر من
که بت من از رقیبان به منش گذار بادا
هوش مصنوعی: به خاطر انتقادات و حسادتهای رقیبان بر من تاثیری ندارد، زیرا محبوب من از ملامتها و رقابتهای آنها غافل است.
سخن کنار پر خون که مراست هم بگویم
به میان لاغر او، که درین کنار بادا
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که در کنار شخصی که به او خیلی نزدیک هستم و احساساتی عمیق نسبت به او دارم، سخنان مهمی را مطرح میکنم. حتی اگر این شخص در وضعیت لاغر و ضعیفی باشد، باز هم میخواهم احساسات و افکارم را با او در میان بگذارم. در واقع، این بیانگر اهمیت ارتباط و همدلی با او است، حتی در شرایط دشوار.
چو باختیار کردم دل و جان فدای آن رخ
گر ازو کنم جدایی نه باختیار بادا
هوش مصنوعی: وقتی که اختیار دل و جانم را به چهرهات دادهام، اگر به خاطر او از تو جدا شوم، از اختیار خارج شدهام و این برایم ناپسند است.
به من، ای صبا، نسیمی ز بهار دولت او
برسان، که سال و ماهت همه نو بهار بادا
هوش مصنوعی: ای نسیم دلکش، پیام شادی و سرسبزی او را به من برسان تا زندگیام همیشه پر از نشاط و بهار باشد.
چه کند مرا رقیبش همه سال دور از آن رخ؟
که چو من بدرد دوری همه ساله زار بادا
هوش مصنوعی: رقیب من در هر سال چه میتواند بکند وقتی که آن چهره زیبا دور است؟ زیرا من که به خاطر دوری از او همیشه در رنج و زحمتام.
لب او چو باز پرسد دل عاشقان خود را
دل ریش اوحدی نیز در آن شمار بادا
هوش مصنوعی: اگر لب او سوالی از دل عاشقانش کند، دل شکسته اوحدی را نیز در زمره آنان قرار دهیم.
حاشیه ها
1387/07/02 18:10
رسته
موضوع : وزن شعر
فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن
1394/09/05 01:12
فرهاد میم
سلام و خسته نباشید
سایت فوق العادست
1399/09/24 18:11
محمدعرفان
بیت ششم عالیه عالی