گنجور

غزل شمارهٔ ۶۹۹

ای از عرب و از عجمت مثل نزاده
حسن تو عرب را و عجم را بتو داده
در روی عجم چشم توصد تیر کشیده
وز چشم عرب لعل تو صد چشمه گشاده
خوبان عرب بر سر اسب تو دویده
شاهان عجم پیش رخت گشته پیاده
از چشم تو مجنون عرب یافته مستی
وز لعل توشیرین عجم ساخته باده
گیرد عربی داغ غمت بر تن سوده
دارد عجمی نقش رخت بر دل ساده
از روی تو در عید عجم خاسته غوغا
از زلف تو در دین عرب فتنه فتاده
در ملک عجم اوحدی از وصف رخ تو
بر نطق فصیحان عرب بند نهاده

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای از عرب و از عجمت مثل نزاده
حسن تو عرب را و عجم را بتو داده
هوش مصنوعی: تو که زیبایی‌ات هم برای عرب‌ها و هم برای غیر عرب‌ها مثال‌زدنی است، به آنها زیبایی و جذابیتی بخشیده‌ای که هیچ کس دیگری نتوانسته است.
در روی عجم چشم توصد تیر کشیده
وز چشم عرب لعل تو صد چشمه گشاده
هوش مصنوعی: چشم تو مانند صد تیر بر دل عجم اثر می‌گذارد و از چشمان عرب، لعل تو مانند صد چشمه جوش می‌زند.
خوبان عرب بر سر اسب تو دویده
شاهان عجم پیش رخت گشته پیاده
هوش مصنوعی: زیبایی‌ها و جوانان عرب به دنبالت دویده‌اند، در حالی که شاهان عجم برای دیدن تو از اسب‌ها پایین آمده‌اند.
از چشم تو مجنون عرب یافته مستی
وز لعل توشیرین عجم ساخته باده
هوش مصنوعی: از نگاه تو، یک مجنون عرب به مستی و شوق افتاده است، و از لعل تو، نوشیدنی شیرین و دلپذیری برای عجم ساخته شده است.
گیرد عربی داغ غمت بر تن سوده
دارد عجمی نقش رخت بر دل ساده
هوش مصنوعی: عرب که غم تو را به شدت احساس می‌کند، در حالی که سرزمینش در آتش ناراحتی می‌سوزد، فردی عجم که تو را به زیبایی می‌سازد، بر دل ساده و بی‌آلایش تو نقش می‌زند.
از روی تو در عید عجم خاسته غوغا
از زلف تو در دین عرب فتنه فتاده
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت تو در عید، در میان مردم عجم هیاهو و شلوغی به پا شده است، و از تارهای موی تو در دیانت عرب، آشفتگی و اضطراب ایجاد شده است.
در ملک عجم اوحدی از وصف رخ تو
بر نطق فصیحان عرب بند نهاده
هوش مصنوعی: در سرزمین عجم، کسی نتوانسته است به خوبی زیبایی چهره تو را به زبان فصیح و گویا توصیف کند.