غزل شمارهٔ ۶۹۸
آن گل سوریست در کلاله نهفته
یا به عبیرست برگ لاله نهفته
در دهن کوچک چو پستهٔ او بین
رستهٔ دندان همچو ژاله نهفته
از گل و شکر نواله ایست لب او
داعیهٔ بوسه در نواله نهفته
سینهٔ من هر نفس که زد به فراقش
در دم او شد هزار ناله نهفته
خط خوشش را حوالتست به خونم
کی شود آن خط و آن حواله نهفته؟
در جگر اوحدی نگر، که ببینی
از غم او درد چند ساله نهفته
دم به دم او را غزل بسوزتر آید
از نظرش تا شد آن غزاله نهفته
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن گل سوریست در کلاله نهفته
یا به عبیرست برگ لاله نهفته
هوش مصنوعی: آن گل سرخ در میان پرچم خود پنهان است، یا بوی خوش آن به مانند عطر در برگهای لاله وجود دارد.
در دهن کوچک چو پستهٔ او بین
رستهٔ دندان همچو ژاله نهفته
هوش مصنوعی: در دهان کوچکش، دندانها مانند دانههای پسته به خوبی ردیف شدهاند و مانند قطرات باران درخشنده به نظر میرسند.
از گل و شکر نواله ایست لب او
داعیهٔ بوسه در نواله نهفته
هوش مصنوعی: لب او مانند نوالهای است که از گل و شکر ساخته شده و بوسهای را در عمق نواله پنهان کرده است.
سینهٔ من هر نفس که زد به فراقش
در دم او شد هزار ناله نهفته
هوش مصنوعی: هر بار که سینهام در حسرت دوریاش نفس میکشد، در این لحظه صدها ناله خاموش وجود دارد.
خط خوشش را حوالتست به خونم
کی شود آن خط و آن حواله نهفته؟
هوش مصنوعی: او میگوید که خط زیبا و خوشنویسی که او را یاد من میاندازد، گویی به خون من پیوند دارد. اما آیا آن خط و یادبودش تا ابد در دل من پنهان باقی میماند؟
در جگر اوحدی نگر، که ببینی
از غم او درد چند ساله نهفته
هوش مصنوعی: به عمق دل اوحدی نگاهی بینداز، تا ببینی چه غم و دردی در طول این سالها در دلش پنهان شده است.
دم به دم او را غزل بسوزتر آید
از نظرش تا شد آن غزاله نهفته
هوش مصنوعی: هر لحظه زیبایی او برای نظر بیننده فزونی مییابد و به همین خاطر آن غزال نهفته در دل، بیشتر میسوزد.